تغيير استراتژي طالبان
پيرمحمد ملازهي
در طول روزهاي اخير يك نقطه عطف در روند مذاكرات طالبان با ايالات متحده امريكا رخ داد. ميتوان گفت انتخاب ملا عبدالغني برادر به عنوان نماينده طالبان در مذاكرات جاري ميان امريكا و طالبان در قطر، جريان مذاكرات را به شكل اساسي تحت تاثير قرار داد. ملا برادر از بنيانگذاران طالبان محسوب ميشود و از ياران اصلي رهبر پيشين اين جريان، ملا محمد عمر بود. زماني كه طالبان در كابل قدرت را در اختيار گرفت، ملا برادر به عنوان معاون وزير دفاع اين دولت و اين گروه انتخاب شد و بعد از سقوط طالبان، ملا عبدالغني برادر به عنوان معاون ملا عمر و رييس شوراي كويته انتخاب شد. تلاشهاي ملا برادر براي انجام مصالحه، بيسابقه نيست، درست در دوراني كه او در خاك پاكستان مستقر بود، تماسهاي او با دولت مركزي افغانستان و تلاشش براي گفتوگو به بازداشت او توسط نيروهاي امنيتي پاكستان منجر شد. ملا عبدالغني برادر 8 سال پيش در حالي كه از فرودگاه كراچي قصد سفر به افغانستان داشت، توسط پاكستان بازداشت شد و مدت 8 سال در زندان به سر ميبرد. او به تازگي بر اساس توافقهاي اخير ميان امريكا، طالبان و پاكستان از زندان آزاد شد. ملا برادر موافق پايان يافتن جنگ در افغانستان و علاقهمند است كه طالبان را به يكي از شركاي دولت در كابل تبديل كند. خاستگاه خانوادگي ملا عبدالغني برادر، در علاقه او به مصالحه نقش دارد، او از طايفه پوپلزي افغانستان است، طايفهاي كه حامد كرزي، رييسجمهور پيشين افغانستان هم از آن آمده است. از همان زمان كه هفته پيش طالبان اعلام كرد ملا برادر به عنوان رييس هيات مذاكرهكننده اين گروه با امريكا در دوحه قطر انتخاب شده است، مشخص بود كه تغييري در راهبرد و نگاه گروه طالبان نسبت به مذاكرات آتشبس ايجاد شده است. امريكاييها و به ويژه نماينده وزارت خارجه اين كشور در امور افغانستان، زلماي خليلزاد، تلاش زيادي براي پيشبرد مذاكرات آتشبس با طالبان داشتند و...
چندين دور مذاكره در قطر، تركيه و امارات متحده عربي با اين گروه انجام دادهاند. توافقي كه گفته ميشود پيشنويس آن ديروز در دوحه مورد توافق طرفين قرار گرفته است، نشان ميدهد طالبان به تدريج آماده ميشود طرح زلماي خليلزاد را براي مشاركت در قدرت بپذيرد. بر اساس اين تحولات ميتوان با قاطعيت گفت كه طالبان از پيششرط خود مبني بر خروج كامل نيروهاي خارجي از خاك اين كشور پيش از مذاكره با دولت مركزي عقبنشيني كردهاند. در برابر امريكا هم با پذيرش دستور كار گفتوگو در مورد جدول زماني عقبنشيني از افغانستان و چگونگي اين خروج، عملا در برابر خواست طالبان كوتاه آمده است. امريكاييها در ضمن وعده دادهاند كه در صورت موفق بودن مذاكرات جاري 7000 نفر از نيروهاي خود در خاك افغانستان را خارج كنند. همچنين طي روزهاي اخير شاهد آزاد شدن تعدادي از اسراي طالبان از پايگاه نظامي بگرام بوديم و به نظر ميرسد، فضاي جديدي در تحولات افغانستان ايجاد شده است. نقش زلماي خليلزاد در پيشبرد اين مذاكرات و قانع كردن پاكستان، عربستان و امارات به همكاري با امريكا و تشويق طالبان به صلح بسيار مهم بود. بايد در نظر داشت، پرونده جنگ افغانستان محدود به ماهها و سالهاي اخير نيست و جنگ و بحران در اين كشور بيش از 4 دهه سابقه دارد، اما اگر تصور كنيم در شرايط كنوني همه چيز بر اساس برنامه پيش برود و موافقتهاي جاري با موفقيت اجرايي شود، انتظار ميرود كه طالبان نهايتا به سمت مذاكره با دولت مركزي اين كشور برود و چشمانداز ايجاد يك فرآيند سياسي در افغانستان، نسبت به گذشته روشنتر شده است. در كنار اميدواري بينالمللي در مورد احتمال بهبود شرايط افغانستان، نگرانيهايي نيز در ميان گروههاي سياسي و افكار عمومي افغانستان وجود دارد. ويژگي انحصارطلب طالبان باعث نگرانيهايي نسبت به قدرت گرفتن اين گروه در افغانستان شده است. انحصارطلبي قومي اين گروه باعث ميشود قوميتهاي غيرپشتون افغانستان از جمله تاجيكها، ازبكها و هزارهها، نگران انحصارگرايي اين گروه در صورت رسيدن به قدرت باشند. در عين حال انحصارطلبي ايدئولوژيك اين گروه هم جمعيت افغانستان را نسبت به بازگشت سختگيريهاي مذهبي كه در سابقه اين گروه وجود دارد در سراسر افغانستان نگران ميكند. اما اگر تصور كنيم در آينده مذاكرهاي ميان دولت مركزي افغانستان و طالبان شكل بگيرد، ميتوان تصور كرد، تغييراتي در ديدگاه طالبان باعث چنين مذاكراتي شده باشد. همزمان بايد در نظر داشت كه زلماي خليلزاد، طرح ويژهاي براي حل و فصل مناقشه افغانستان در نظر گرفته است، طرحي كه بر اساس آن 13 ولايت جنوب افغانستان تحت حاكميت طالبان و تعدادي از وزارتخانههاي دولت مركزي نيز در اختيار طالبان قرار گيرد. گفته ميشود، امريكاييها اختصاص 4 تا 9 وزارتخانه را براي طالبان در نظر گرفتهاند. رسيدن به تمامي اين اهداف بسيار زمانبر و پيچيده است. نهايتا لازم است كه تركيب دولت، قانون اساسي و ساختار قدرت در افغانستان براي اجرايي شدن تمامي اين پيشنهادها تغيير كند و در واقع در صورت اجراي اين پيشنهاد ميتوان انتظار داشت، حكومت در افغانستان به يك حكومت فدرالي تبديل شود. استدلالي كه زلماي خليلزاد در برابر طالبان مطرح كرده، اين است كه اگر جنگ ادامه پيدا كند، امريكا همانگونه كه در 17 سال گذشته جلوي تسلط طالبان بر قدرت را گرفته است، در ادامه هم همين كار را خواهد كرد، اما اگر اين گروه حاضر به مصالحه با دولت مركزي شود، آنگاه اين فرصت براي آنها ايجاد ميشود تا به تدريج قدرت خود را در افغانستان مسلط كنند. در افغانستان سه سطح از انتخابات وجود دارد، انتخابات شوراهاي محلي، انتخابات مجلس ملي و سنا و انتخابات رياستجمهوري. طالبان به سادگي ميتواند بخش عمدهاي از قدرت را در انتخابات محلي مناطق تحت نفوذ خود و مجالس با آراي مردمي كسب كند، تنها مساله براي آنها، مساله رياستجمهوري است كه در انتخابات آن مجبور به رقابت با ديگر گروهها و احزاب هستند و تضميني براي پيروزي در انتخابات ندارند.