بار ِخاطر زنگنه
جلال ميرزايي
درحالي كه اين روزها با افزايش فشارهاي كاخ سفيد عليه ايران، وزارت نفت به يكي از مهمترين و كليديترين وزارتخانههاي دولت و به تعبيري خط مقدم نبرد با فشارهاي امريكا تبديل شده، جرياني خاص در جناح مخالفان دولت، عزم خود را جزم كرده كه به هر نحو، عملكرد اين وزارتخانه را تحتالشعاع اقدامات تخريبي خود قرار دهد.
بر اين اساس در تحليل انگيزه اين جريان و پشتوانه سياسياش بايد تاكيد كنيم كه اين جريان به هيچ عنوان تنها نيست و اگرچه هسته مركزي مخالفتها با آقاي زنگنه را تشكيل ميدهد اما عدهاي ديگر نيز با اين جريان همراهي ميكند. به ياد بياوريم آن حدود 70 نمايندهاي كه سال گذشته در نامهاي به سران قوا خواستار برخورد با وزير نفت شده بودند و به نظر ميرسد پس از آنكه اين جريان از آن اقدامات تخريبي نااميد شد و ديد كه از اين طريق جواب نميگيرد، دور تازهاي از اقدامات عليه وزير نفت را در حدود يك هفته تا 10 روز اخير آغاز كرده است. اين درحالي است كه انتقادهاي اين جريان بسيار سطحي است. چنانكه بحث كارتخوان را مطرح كردهاند اما اشارهاي نميكنند كه اين حراست وزارت نفت بوده كه اين تخلف را شناسايي و با آن برخورد كرده است.همچنين شاهد هستيم كه اين جريان در بحث ساخت پالايشگاهها، درحالي به زنگنه فشار ميآورد و از طريق انبوه تريبونهاي رسانهاي خود به او انتقاد ميكند كه وزارت نفت اساسا بنابر اصل 44 قانون اساسي اجازه ساخت پالايشگاه را ندارد و تنها مجاز است كه زمينه حضور بخش خصوصي را فراهم كند. جالب آنكه اتفاقا وزارت نفت دقيقا اينچنين نموده و مجوزهايي نيز صادر كرده اما به هر حال كسي پيشقدم نشده است. همزمان بحث فروش نفت را مطرح كرده و ميگويند وزير رويكردي محتاط در فروش نفت دارد اما توضيح نميدهند كه اين احتياط براي ممانعت از هدررفت بيتالمال و تكرار ماجراهايي همچون بابك زنجاني است كه بالغ بر 2 ميليارد يورو از فروش نفت را به جيب زده و بازنگردانده است. حال آنكه در بسياري از كشورها درصدي كوچك از اين ارقام هنگفت، منجر به برخوردي بسيار قاطع با خاطيان ميشود.علاوه بر اين مباحث، مخالفان بايد توضيح دهند كه بهدنبال دفاع از منافع چه كساني هستند. اينها ميگويند آقاي زنگنه، بحث بورسيه نفت را معطل گذاشته است، حال آنكه اتفاقا بحث اين موضوع در وزارت نفت يكي از اصولگرايان نزديك به همين جريان مخالف است و بر اين اساس، وزارت نفت اتفاقا بايد گزارشي بدهد تا مشخص شود كه چرا اقدامي صورت نميگيرد. درواقع اين جريان مخالف بهجاي اصلاح و تجديدنظر در مفروضات اشتباه خود، صرفا بهدنبال اعمال فشار به وزير نفت و اين وزارتخانه است. اينها همچنين ميگويند زنگنه مرد روزهاي سخت نيست و توان مقابله با شرايط خاص امروز را نداشته و ندارد. اما اين كليگوييها اساسا چه معنايي دارد. اين دوستان بايد با ارايه مدرك و سند توضيح دهند كه چرا ميگويند زنگنه مرد روزهاي سخت نيست. چرا فكر ميكنند زنگنه نميتواند ما را به مقصد برساند؟ اساسا مقصد اين دوستان كجاست كه فكر ميكنند وزارت نفت قادر به رساندشان به مقصود نيست؟! مخالفان باتوجه به اينكه ميدانند كه به هيچ عنوان نميتوانند زنگنه را بطور مستقيم به فساد متهم كنند، مباحث انحرافي همچون بحث كارتخوانها را مطرح ميكنند و آقاي زنگنه نيز بهدرستي ميگويد علت اين است كه شريك دزدان نميشود. ما در اين سالها از نزديك شاهد بوديم كه دوستي و دشمني زنگنه صرفا براساس منافع ملي و مصالح وزارتخانه تنظيم ميشود و هيچ خطقرمزي جز اين مهم ندارد.زنگنه اهل توصيهپذيري نيست و بعضا شاهد بودم كه در جلسات خصوصي گفته ميشود كه آقاي زنگنه دوستي سرش نميشود! همچنين كه به ياد دارم اخيرا يكي از نمايندگان در جلسهاي به آقاي زنگنه ميگفت كه چرا به حوزه انتخابيهاش كمك نكرده، درحالي كه آن نماينده مدعي بود كه 3 سال در قبال زنگنه سكوت كرده است. واقعيت آن است كه بخشي از مشكل ناشي از مشي و رويكرد برخي از ما، نمايندگان است. نمايندگي كه فكر ميكنند اگر از وزير تعريف و تمجيد ميكنند، آن وزير بايد به آنها باج بدهد و برعكس اگر از كسي انتقاد نكردند، وزير را مديون خود ساختهاند. ما بايد از خودمان بگذريم و صرفا به منافع ملي بينديشيم. اين حب و بغضها، آن هم در شرايط سخت امروز كشور روا نيست و بايد در رفتارمان تجديدنظر كنيم. امروز در شرايطي كه با فشار سنگين امريكا مواجهيم، حال كه نميتوانيم يار شاطر زنگنه باشيم و به مجموعه وزارت نفت كمك كنيم، كاش لااقل بار خاطر نباشيم.