استاني شدن؛ عبور از جزيينگري
غلامرضا تاجگردون
كارآيي مجلس ايران در ادوار مختلف فداي سيل مطالباتي شده كه از حوزههاي انتخابيه به سمت دفاتر نمايندگان سرازير ميشوند. مطالباتي كه قسمت عمده آن هم جنبههاي شخصي دارد و شامل مواردي چون دريافت توصيه نامه براي پيدا كردن شغل يا گرفتن وام يا اين دست خواستهها ميشود. واقعيت اين است كه نوع ارتباط عمومي با نمايندگان كه اكنون به جزييترين مطالبات شخصي كشيده شده عملا كارآمدي قسمت مهمي از مجلس به دليل معطوف كردن بخش عمدهاي از وقت نمايندگان به خود را از بين برده است. وقتي كه اصولا بايد صرف مطالعه و تحقيق براي قانونگذاري و نظارت در حوزههاي كلان و عمدهاي شود كه نفع عمومي كشور در آن است. در حالت كنوني عدم شفافيت حاكميتي تفكر در مجلس كاملا مشهود است. استاني شدن انتخابات ميتواند به معرفي بهتر جريانهاي فكري در مناطق مختلف كشور و البته رسيدن توافق بر سر موضوعات و دغدغههاي كلان كمك شاياني داشته باشد. اينكه گفته ميشود چنين طرحي ميتواند قدرت مانور بالايي براي گروههاي داراي ثروت در انتخابات را فراهم كند به نظر ميرسد نقد دقيقي نباشد. همين الان در بسياري از شهرستانها اين خطكشيهاي قومي و طايفهاي هستند كه نتيجه انتخابات را مشخص ميكنند و گاه برگزاري يك انتخابات به شكاف بيشتر جوامع از اين حيث كمك كرده است.