بابا ما خودمان روزگاري قاتل بوديم
اسدالله امرايي
خاطرات يك آدمكش نوشته كيم يونگ-ها با ترجمه خوب و خواندني خاطره كردكريمي در نشر چشمه منتشر و با استقبال خوبي هم روبهرو شده است. كيم يونگ-ها با رمان حق دارم خودم را از بين ببرم و گل سياه در عرصه بينالمللي خوب را تثبيت كرده. از اين رمان فيلم سينمايي موفقي هم ساختهاند كه درخششي بينالمللي داشته. رمان داستان مردي است كه سالها آدم كشته است و حالا كه خودش را در دوران بازنشستگي ميبيند، باز هم همه چيز دست به دست هم داده تا او به پيشه آدمكشي بازگردد. مردي كه فكر ميكند دچار فراموشي شده و نه آخرين قتلش را به ياد ميآورد و نه حتي سگش را. احساس ميكند همه چيزش را از دست داده و دچار زوال عقل شده است. در اين ميان اما يك شوك، يك واقعه، او را به وضعيتي ديگر ميبرد و او در ترديد بازگشت به كار هميشگياش يعني آدمكشي فرومي برد. مردي كه ميداند دخترش عاشق كسي شده كه يك قاتل زنجيرهاي است چه كار بايد بكند؟ چه كاري از دستش برميآيد؟ او بايد جان دخترش را نجات دهد، آن هم از دست قاتلي كه بيوقفه آدم ميكشد، قاتلي كه دختران شهر را نشانه گرفته و يكييكي خونشان را ميريزد. روايت آدمكشي حرفهاي كه كارش را به خوبي بلد است و با لذت و استادي تمام و در ستايش زيبايي، سالها آدم كشته است و حال پس از گذر ساليان از آخرين قتلش، مجبور است دست به قتلي ديگر بزند و بزرگترين ترسش اين است كه نكند كشتن را از ياد برده باشد!
او قاتلي باسواد است. شعر خوانده. شعر گفته. ادبيات خوانده. اساطير خوانده. حالا قتل و شعر و اساطير و حكمت بههم آميخته. دخترش با او زندگي ميكند. قتلهايي در اطراف صورت گرفته و او دخترش را در خطر ميبيند. ميخواهد از دخترش محافظت كند و هر روز فراموش ميكند چه ميخواسته بكند و فنون قتل را هر روز بيشتر از ياد ميبرد. اين رمان حكايت زيستن در لبه تيغ است؛ روايت مرگ و زندگي و ترديد. داستاني آشنا از سرزميني غريب. يونگ-ها در اين رمان تحت تاثير خطرات يك ديوانه اثر نيكلاي گوگول قرار دارد. نويسنده با فراموشي ناآشنا نيست. در كودكي بر اثر مسموميت ناشي از زغالسنگ مدتي حافظه خود را از دست داده بود. پدرش نظامي بود و به همين علت مدام از اين شهر به آن شهر ميرفتند. در اين كتاب با روايت تازهاي از طنز تلخ تا ابزورد در جامعهاي روبهرو ميشويم كه دموكراسي در آن عمر طولاني ندارد و اين روايت پساديكتاتوري و فراموشي اجتماعي نشانهاي از خدمت نويسندگان به بازسازي جامعه به شمار ميرود.