• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5241 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۵ تير

نقطه تلاقي شرع عرف و هنجارها

آذر منصوري

زماني كه دختر معروف به «سحر تبر» يا دختر ديگري به نام «مائده» بازداشت شدند، نوشتم چشم‌هاي خود را بشوييد و به جاي برخوردهاي سلبي و قهري به دنبال شناخت جامعه ايران و آنچه در زير پوست شهرها در جريان است، باشيد. اما وقتي خبر بازداشت سرتيم‌هاي دهه نودي‌هاي شيراز كه در اعتراض به پوشش اجباري در محلي جمع شده بودند را خواندم، باز هم دريافتم كه همچنان رويكرد غالب در ذهن متوليان امور، «پاك كردن صورت‌مساله» و تكيه بر آدرس‌هاي غلطي است كه به ادامه همان برخوردهاي سلبي و قهري مي‌انجامد. رويكردي كه ۴۳ سال است همچنان مسوولان و سياست‌گذاران اصرار بر اجراي آن دارند. من البته در همه نوشته‌هاي پيشين به تمركز بر رويكردها و رفتارهاي ايجابي اصرار داشتم، اما مساله را بايد فراتر از پوشش زنان ديد. اين درست است كه براي مسائل و ‌مشكلات فرهنگي بايد راهكارهاي فرهنگي ارايه داد، اما لازمه اين رويكرد هم اين است كه به اين پرسش مهم پاسخ دهيم كه مگر دستگاه‌هاي فرهنگي و رسمي ايران طي اين ۴۳ سال از هر آنچه كه داشتند براي ترويج و توجيه پوشش اجباري استفاده نكردند؟ از صدا و سيما گرفته تا كانون‌هاي رسمي تعليم و تربيت و شهرداري‌ها و سازمان تبليغات و... مگر فرياد نمي‌زنند كه حجاب محدوديت نيست و مصونيت است؟ چه اقدام ايجابي ديگري براي آموزش و ترويج پوششي كه نامش را اسلامي گذاشته‌اند، بايد انجام مي‌شده كه مغفول مانده است؟ يا اينكه روش‌هاي قهري و سلبي اساسا خود مانعي براي تاثير‌گذاري رفتارهاي ايجابي شده است؟! در مورد هر يك از اين گزاره‌ها نمي‌توان پاسخ دقيقي داد و هر يك نيازمند پژوهش‌هاي جداگانه‌اي است، اما هر چه هست به‌رغم همه اقداماتي كه طي اين ۴۳ سال انجام شده، اعتراض به پوشش اجباري به يك مقاومت مدني تبديل شده است و جمع شدن اعتراضي دهه نودي‌ها خود يك نماد روشن از اين مقاومت است. علاوه بر اين طي سال‌هاي گذشته نماد پوشش اجباري نيز دستخوش تغييرات شكلي غير قابل انكاري شده است. به عنوان مثال اگر در دهه‌هاي اول انقلاب نماد بدحجابي بيرون بودن موي زنان بود، كم‌كم به چكمه و ساپورت تغيير شكل داد.

حالا اما موضوع فراتر رفته و تبديل به يك مقاومت مدني در ابعاد متفاوتي مانند دختران خيابان انقلاب و حتي درگيري‌هاي مردان با گشت ارشاد و نيروي انتظامي شده است كه آخرين نمونه آن را در درگيري پارك پرديسان ديديم. به راستي چرا به‌رغم اين همه دستگاه عريض و طويلي كه براي القاي پوششي خاص به زنان راه افتاده، اين مقاومت مدني، ابعاد گستره‌تري پيدا كرده است؟ آيا با دادن اين آدرس كه عده‌اي در بيرون از مرزهاي ايران اتاق فكر راه انداخته‌اند و... مي‌توان صورت‌مساله را ساده‌سازي يا پاك كرد؟ طبيعي است كه آنها سعي مي‌كنند با شناخت شكاف‌هاي ايران موج‌سواري‌هاي خود را داشته باشند، اما آيا راه‌حل مساله شناخت و پذيرش اين شكاف‌ها و تلاش براي ترميم آنهاست، يا اينكه براي هر اعتراضي با اين اتهام دنبال راهكار امنيتي برويد؟ چرا به گزارش مركز پژوهش‌هاي مجلس كه در سال ۹۷ انجام شد، توجهي نمي‌شود؟ آيا وقت آن نرسيده كه حجاب يا پوشش زنان را ذيل جايگاه زنان ايران در اقتصاد و سياست و اشتغال و كسب و كار و... ببينيد تا پي ببريد كه چرا اعتراض به پوشش اجباري به يك مقاومت مدني تبديل شده است؟ اعتراض به پوشش اجباري حاصل مجموعه‌اي از سياست‌گذاري‌هاي غلطي است كه باعث شده رتبه شكاف جنسيتي ايران همواره در محدوده ده كشور آخر جهان در گزارش مجمع جهاني اقتصاد باشد. حال زنان و دختران ايران دست روي امري گذاشته‌اند كه عيني‌ترين حق انتخاب يعني پوشش آنهاست. نكته پاياني و مهم اما اينكه در مجموع متون ديني و سنت پيشوايان ما نيز شرع در مساله حجاب، بيشتر پشتيبان عرف جامعه و گاهي در مقام اصلاح از نوع توصيه است و نه اجبار، شرع هيچ‌گاه درصدد نفي عرف و هنجارهاي مرسوم و ايجاد هنجارهاي جديد و نامتعارف نبوده است، به همين دليل حجاب شرعي كه در قانون مجازات اسلامي به آن اشاره شده، معيار و مصداقي ندارد. شرع اگر در برابر عرف و هنجارهاي متعارف جامعه قرار گيرد، طبعا نه تنها مورد پذيرش قرار نخواهد گرفت، بلكه اصل و اساس آن نيز زير سوال خواهد رفت. بنابراين پيشنهاد مشخص و مكرر من در مورد پوشش اجباري اين است برخوردهاي سلبي و قهري در مواجهه با پوشش زنان و دختران ايران كنار گذاشته شود و متوليان بپذيرند كه هر نوع مداخله حكومتي در اين مورد چه از نوع كشف حجاب رضاخاني باشد و چه حجاب اجباري پس از انقلاب ۵۷، با مقاومت زنان ايران مواجه خواهد شد و شكاف‌ها و دوقطبي‌ها را شدت خواهد بخشيد. پوشش زنان و‌ مردان ايران برآيندي از عرف و هنجارهاي جامعه ايران است. اين عرف و هنجار نيز برساختي از مجموعه‌اي از اقتضائات است كه مقوله فرهنگ تنها جزيي از آن است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون