سنت بنيانگذار در جنگ دفاعي (۴)
احمد مازني
ظرفيت نيروهاي مردمي در جنگ دفاعي
از آغازين روزهاي جنبش پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ تكيه اصلي امام بعد از خداي متعال بر مردم بود و در پاسخ به كساني كه از ياران امام ميپرسيدند، ميفرمود: «ياران من در گهوارهها هستند» و همين ياران گهواره در سال ۱۳۵۷ به خيابانها آمدند و مزدوران امريكا را از كشور بيرون راندند. امام در تأسيس نظام جديد و تداوم آن نيز متكي به توان و مشاركت مردم بودند. از اين رو از همان ابتداي حمله ارتش بعث به ميهن اسلامي، بر جايگاه مردم در دفاع از كشور توجه و در سخناني كه در جمع مردم و فرماندهان ارشد نظامي داشتند بر اين امر مهم تأكيد فرمودند. بر همين اساس با اتكا به توانمندي نيروهاي مردمي در قالب بسيج به گسترش سازمان رزم نيروهاي مسلح پرداختند و با حضور نيروهاي مردمي در جنگ تحميلي دستاوردهاي سازندهاي به دست آوردند. تا آنجا كه بسيج اين نيروها در ميدان نبرد و نيز پشتيباني از جبهه، موازنه را به شكلي غافلگيرانه به نفع نيروهاي خودي تغيير داد. به گونهاي كه شهيد چمران از جمله دلايل غافلگيری دشمن در جنگ را، عدم محاسبه حضور داوطلبانه و هماهنگ آحاد مردم در جبههها دانسته و ميگويد: «صدام و اربابان او اصلا قدرت مردمی را حساب نكرده بودند...» (نامه انقلاب اسلامي، شماره ۴، تير و مرداد ۱۳۶۰، ص ۴۸) همچنين هفتهنامه نيوزويك حضور هماهنگ مردم را در جبهه به كابوسی برای فرماندهان عراقی تعبير كرد و نوشت: «پنج سال پس از جنگ شديد و تلخی كه در آن بيش از 400 هزار نفر كشته شدهاند، ايران هنوز مشكلی برای اعزام نيروی داوطلب به جبهه ندارد. گروههای مختلف تشكيلدهنده نيروهای بسيجی، از جوانان و بچههای كم سن و سال و مردان ريشسفيد، نيز نشانه بزرگترين تهديد برای عراق میباشند. جهان خارج ممكن است به چنين افرادی به صورت افراد گمراه شده با تعجب نگاه كند، ليكن آنها هم چنان به جبههها خواهند رفت و اينجا ميليونها نفر وجود دارد...[كه] موجوديت آنها كابوسی برای هريك از فرماندهان عراقی ميباشد.» (اميد انقلاب، شماره ۱۳۷، شهريور ۱۳۶۵، ص ۳۵)
كونوشيو، خبرنگار ژاپني نيز از ابعاد گسترده حضور مردم در رزم و پشتيباني با شگفتي ميگويد: «من فكر نمیكردم مردم اين طور قوی باشند... مردم نه تنها از جنگ فرار نمیكردند كه [میگفتند] اين جنگ، يك جنگ مردمی است و اين مردم هستند كه میجنگند و فكر میكنم تا بيرون راندن عراق به جنگ ادامه خواهند داد... همچنين ديدن بچههای اسلحه به دست كه از وطن خود دفاع میكنند، برايم جالب بود...» (ماهنامه صف، شماره ۲۶، بهمن ۱۳۶۰، صص ۴۰-۴۱)
هفتهنامه عربيا نيز نوشت: «در هر شهر و روستای ايران، مردم به گرد دفاتر سپاه پاسداران اجتماع میكنند كه برای رفتن به جبههها ثبتنام كنند؛ جوان، پير، كودك و حتی افراد ناقص و عليل. در ميان داوطلبان، طلبهها و روحانيون هم هستند.» (روزنامه جمهوري اسلامي، شماره ۲۲ ارديبهشت ۱۳۶۵)
امروز نيز ظرفيت كيفي و كمي مردم ميتواند دشمن زبون را غافلگير كند و معادله جنگ تحميلي دوم را همانند جنگ تحميلي اول به نفع ملت ايران تغيير بدهد.
با اين تفاوت كه در اين مرحله علاوه بر روشهاي سنتي، از روشهاي مدرن نيز براي مشاركت و همراهي مردم در دفاع از كشور ميتوان استفاده كرد.