تاثير داخلي و بينالمللي
پيروزي چشمگير روحاني
فريدون مجلسي
تحليلگر مسائل بينالملل
موضعگيري تبليغاتي رسانههاي تصويري فارسيزبان خارجي در آستانه انتخابات ايران بستگي زيادي به نگرش و تمايلات كاركنانشان داشت. بيبيسي ميكوشيد نشان دهد به بيطرفي حرفهاي پايبند است. صداي امريكا و نيز برخي رسانههاي بهرهمند از حمايت مالي عربستان علنا از موضع سلطنت طلبان و منافقين يعني تحريم انتخابات جانبداري ميكردند. براي نمونه سي نفر از هوادارانشان در امريكا طي نامهاي به ترامپ او را به تشديد تحريمها و برخورد «قاطع» تشويق كردند. اما گروه بزرگي از انديشمندان بلند جايگاه ايراني صرفا از ديدگاه بيطرفانه و ضد جنگ و ميهندوستانه به ترامپ هشدار دادند كه از هرگونه اقدام ستيزهجويانه و شتابزده عليه ايران بپرهيزد. يكي دو روز پيش از انتخابات ايران تلويزيون فارسيزبان صداي امريكا مردي امريكايي را به عنوان كارشناس سياسي در حوزه ايران معرفي كرد و ايشان صريحا از موضع تحريم انتخابات پشتيباني ميكرد و مضمون نظرش اين بود كه حضور ايرانيان در انتخابات بيتاثير است «زيرا نظر حاكميت به آقاي رييسي است و رايدهندگان هرچه بنويسند، آقاي رييسي به عنوان برنده معرفي خواهد شد»، يعني منطقي كه به برخي از تحريميهاي داخلي نيز القا شده بود.
صداي امريكا به نامه چند نفر از سلطنتطلبان ايراني به ترامپ اشاره داشت كه معتقد بودند نبايد اجازه برپا داشتن حوزههاي رايگيري براي رأي دادن هموطنانشان صادر شود! صداي امريكا حتي به جاي نمايش صف ايرانيان واشنگتن كه با اشتياق به حوزه اخذ راي مراجعه كرده بودند، به نشان دادن چند نفري پرچم به دست كه به صف رايدهندگان دشنام ميدادند و به مصاحبه با شخصي ناشناس به عنوان دبير انجمنهاي ايراني يا چيزي شبيه به آن با دفاع موضع تحريمي مجاهدين اكتفا كرده بود.
من آن اظهارنظرها و موضعگيري انتخاباتي صداي امريكا را ديدگاه سياسي دولت و وزارت خارجه آن كشور نميدانم، زيرا اتفاقا چند روز قبل از آن سخنگوي وزارت خارجه يا رياستجمهوري آن كشور در پاسخ به موضع دولت ترامپ در برابر ايران گفت: «موضع امريكا بستگي به نتيجه انتخابات ايران دارد.» كه يعني دولت امريكا با وجود فرياد و فغانهاي دوران مبارزات انتخاباتي، تابع ساختاري حسابگر و پژوهشي است كه براي روابط با ايران اهميت خاصي قايل است، و براي پرهيز از هرگونه درگيري بيدليل و مصيبتآفرين بيگدار به آب نخواهد زد. جالب اينكه شركتكنندگان ايراني در حوزههاي رايگيري در امريكا از 6000 نفر نوبت قبل به 30000 نفر افزايش يافت كه به دليل تمام شدن تعرفه آمار متوقف ماند! يعني تبليغات تحريمي حتي در خود امريكا اثر معكوس داشت.
از سوي ديگر، تبليغات و اظهارات و تهديدهاي برخي عناصر داخلي وابسته به نهادهايي صاحب اعتبار و اقتدار كه از آغاز با هرگونه سازگاري و توافق هستهاي و اصل برجام مخالفت و با شعارنويسي حتي بر تسليحات و با رفتار و گفتاري ناسازگار با اعتدال، از غيرت و برخورد و ستيز سخن ميگفتند، موجب شده بود كه نه فقط ناظران خارجي بلكه مردم داخل كشور نيز احساس كنند كه در دستگاه حاكمه ديدگاهي دوگانه وجود دارد: ديدگاهي اعتدالي، صلحآميز و خواهان تعامل و روابط مبتني بر عقلانيت و احترام متقابل با كشورهاي جهان كه خود را متعهد ميداند: «در هيچ گونه اقدام نظامي عليه هيچ كشوري پيشقدم نشود» و ديدگاه ديگري معتقد به راهحلي نهايي «براي تحقق بخشيدن به آرمانهاي ايماني و ايدئولوژيك.»
در انتخابات رياستجمهوري ديدگاه مسالمتآميز در وجود آقاي روحاني و همكارانش كه امتحان خود را با كارگرداني مذاكرات و نيل به توافقنامه برجام با موفقيت داده بودند. مردم كنوني ايران در شرايطي كه يا خودشان يا نسل پيشينشان شاهد جنگ زيانبار بودهاند، و ميدانند كشورشان از بيشترين منابع طبيعي و انساني براي آغاز جهشي اقتصادي و صنعتي برخوردار است، با اكثريتي قاطع نشان دادند كه خواهان اقتدار در پرتو توسعه اقتصادي و صنعتي و اجتماعي هستند، خواهان صلح و آرامش هستند، زيرا دستيابي به اقتدار اقتصادي و صنعتي نياز به سرمايهگذاري دارد و سرمايهگذاري فقط در سايه آرامش و ثبات ميسر است. نميخواهند كشورشان مانند سوريه و عراق و افغانستان و ليبي و حتي تركيه و عربستان و يمن، درگير مسائل و فجايع ناشي از بيثباتي شود و «فرصتهايي كه همچون ابر بهاري ميگذرند» از كف بروند. اين ديدگاه بود كه نتيجه انتخابات را رقم زد و بايد آن مفسر امريكايي صداي امريكا را حيرتزده كرده باشد. اكثريت ملت ايران با وجود همه تنگناها سه برابر شدن يارانهها را نپذيرفتند؛ بخشي از كساني كه جذب آن شعار شدند نيز به جنبههاي ستيزنده سياسي آن جناح عقيده و توجه نداشتند.
دقيقا در همين بين و براي بهرهگيري از نتايج انتخابات ايران، به دعوت پادشاه سعودي، آقاي ترامپ نخستين سفر خارجي خود را با ديدار از عربستان آغاز كرد. شايد به دليل اهميتي كه عربستان براي ارزشهاي بشردوستانه امريكايي، عدالت اجتماعي، حقوق زنان، حكومت مردم، براي مردم و توسط مردم، منع شكنجه و شفافيت سياسي و دموكراسي قايل است! عربستان در اين ميان و در حالي كه دو سال و چند ماه است با يمن- فقيرترين كشور عرب- ميجنگد و فقط توانسته است قحطي و بيماري را در آن كشور بپراكند. از 50 كشور عربي و اسلامي ديگر نيز دعوت كرده است كه به عربستان بروند، تا عليه «تجاوزات ايران» جبهه مشتركي تشكيل دهند و براي تحكيم مواضع خود در مقابل امريكا قراردادهايي براي خريد و سرمايهگذاري عربستاني به مبلغي بالغ بر 350 ميليارد دلار با آقاي ترامپ مديرعامل كل ايالات متحده امضا كرده است، كه ميتوان آن را بزرگترين معامله تاريخ بشر دانست.
آقاي الجبير، وزير خارجه ويژه عربستان با لحني مغرورانه گفت اكنون اميدوار است با همكاري امريكا و اين كشورهاي دعوت شده بتوانند نشان دهند اسلام ضد غربي نيست و جبهه متحدي براي مقابله با تروريسم ضد غربي يعني ايران و القاعده و داعش تشكيل دهند!
جالب است كه مخترعان القاعده و داعشي كه از آغاز كارش با فتاوي مفتيان عربستاني و به هزينههاي نهچندان مفتي در ستيز با غرب و كشتار و انفجار و 11 سپتامبر آغاز شده است، اكنون اين شخص ايران را در كنار فرزندان تروريست خودشان ضد غرب مينامد. گويي جناياتشان، سربريدنهاي تخصصي و ديگر شيوههاي بدويشان حتي سوزاندن خلبان اسير اردني عرب در قفس را جهان فراموش كرده است. اكنون به همان شيوه بدوي ميخواهند با پرداخت فديه همه جنايات را بيحساب كنند!
در واقع همين آقاي ترامپ بود كه گفت خواهان غرامتستاني از عربستان در پاسخ جنايت 11 سپتامبر و ديگر اقدامات تروريستي عربستان سعودي است. محل و مقدارش را هم نشان داد: موجودي 700 ميليارد دلاري عربستان در امريكا! جالب است كه اكنون آقاي ترامپ به عربستان رفته است تا با بستهاي 350 ميليارد دلاري، يعني درست نصف همان 700 ميليارد دلار ادعايي، لابد پس از قدري چانهزني و مايهكاري 50-50 با دست پر به امريكا بازگردد. بديهي است ايران نميتواند چنين باجي بدهد. اما ميتواند با نشان دادن حسننيت خود به جهانيان، بار ديگر باب گفتوگوي مستقيم و رسيدن به تفاهمي شرافتمندانه را بگشايد و به قولي كه آقاي روحاني در برداشتن موانع و تحريمهاي دوجانبه داد، همان طور كه تحريمهاي هستهاي را برداشت، عمل كند. در اين ميان آراي قاطع و حتي خيلي قاطع و يارانه دررفته ملت ايران پشتيبان اوست و تاييد و حمايت عاليه از او را نيز توجيه ميكند.