الگوسازي براي ادبيات گفتماني
اميررضا واعظآشتياني
فعال سياسي اصولگرا
امروز بايد تجديدنظر اساسي توسط فعالان سياسي در گفتمان و ادبيات سياسي كشور صورت بگيرد. متاسفانه نيرويهاي سياسي در عرصه كنش از يك گفتمان سازنده و اثرگذار غافل شدند و جامعه بيشتر به سمت بداخلاقيهاي سياسي پيش ميرود. اگر بپذيريم كه در يك كشور با چارچوب آموزههاي ديني و اسلامي زندگي ميكنيم و از غرب الگو نگيريم، نخستين قدم را برداشتهايم. در گفتمان غرب اتفاقات ناميمون زيادي رخ ميدهد. بارها ديدهايم كه فعالان سياسي كشور از ادبيات و گفتمانهايي استفاده ميكنند. ما نبايد هر چه را غربيها انجام ميدهند، عينا اجرا كنيم. متاسفانه حتي بداخلاقي سياسي را از غربيها ياد گرفتهايم. چرا نميخواهيم به سمت و سويي برويم كه يك ادبيات سياسي مبتني بر اخلاق را پايهگذاري كنيم؟ در گفتمانها و اختلاف ديدگاههاي موجود بين جناحها از اين ادبيات بهره بگيريم. متاسفانه ميبينيم كه بيشتر رفتارهاي ما آميخته با كنايه و توهين است. حتي گاهي اوقات ادبيات ما آميخته به تهمت ميشود. اين گفتمان در كشور بايد تغيير ادبيات بدهد. در اين امر نيازمند بسترسازي و فرهنگ جديد هستيم.اي كاش در مناظرهاي كه براي انتخابات رياستجمهوري 96 انجام شد، همه كانديداها در گفتمان خود از ادبيات بهتري استفاده ميكردند. ادبياتي كه ميتوانست براي ديگر مسوولان كشور الگو شود. گروههاي سياسي ميتوانستند از يك ادبيات جديد بهره گيرند. اي كاش در اين مناظره از يك گفتمان مبتني بر اخلاق پردهبرداري ميكرديم و آن را براي سياست ورزي در آينده الگوسازي ميكرديم. ليكن اين اتفاق نيفتاد و ما همچنان در گفتمانهايمان دور باطل ميزنيم. اگر بنا است گفتمان تغيير كند چه خوب بود از چنين فرصتي براي چگونه گفتمان كردن استفاده ميكرديم. وقتي كه در مناظرههاي رياستجمهوري با چالشهاي اخلاقي مواجه ميشويم، چگونه انتظار داريم كه گروهها و احزاب بتوانند يكديگر را تحمل كنند. همچنين برخي از گروههاي سياسي نگاههايي ندارند كه بتوان با آنها گفتماني سازنده انجام داد. آنها پا را به عرصههايي ميگذارند كه راه گفتمان كردن منطقي و اصولي را ميبندند. البته تضارب افكار بايد در جامعه وجود داشته باشد اما بايد در نهايت به منافع ملي كشور و اقتدار نظام منجر شود. نه اينكه گفتماني را پيش ببريم كه تيشه به ريشه نظام بزند. اين دسته گفتمانها قابل گفتوگو و مذاكره نيستند. در عين حال تفكراتي ميتوانند در قالب منطقي قرار بگيرند و با يكديگر مذاكراتي داشته باشند كه بتوانند يكديگر را تحمل كنند. مشكل مهم ما اين است كه نميتوانيم تفكر مخالف را تحمل كنيم. شايد بخشي از اين امر به گروهها و افرادي برميگردد كه تيشه به ريشه نظام ميزنند. اين رفتار را نميتوان تحمل كند. اگر ميخواهيم يك گفتمان سازنده داشته باشيم بايد به منافع ملي و اقتدار نظام توجه كنيم. سعي نكنيم با حرمتشكني و تحقير كردن، براي جناحها آرا جمع كنيم. بايد ادبيات مناسب فارغ از بداخلاقي داشته باشيم.