نشست نامتجانس بغداد
حسن داناييفر
در طول ۴۵ روز گذشته كه برنامهريزي براي برگزاري نشست بغداد آغاز شد، اهداف متنوع و متعددي براي اين نشست از سوي مسوولان عراقي مطرح شد. نخست اينكه با اين استدلال كه هرچه روابط همسايگان عراق بهتر باشد تاثير عميقي بر شكوفايي و امنيت عراق دارد، عراق به عنوان يك كشور كنشگر فعال خواستار برگزاري اين نشست براي بهبود روابط ميان كشورهاي پيرامونش شده و به دنبال اين است كه روابط جمهوري اسلامي ايران و همسايگان ديگرش را به وضعيت عادي و نرمال برگرداند. استدلال اين بود كه عراق نسبت به آثار پيراموني خود اثرپذير است و با استفاده از اين فرصت و با كاهش تنشها و چالشها در ميان همسايگان ميتواند آثار اين تنشها را درون كشور خود كاهش دهد. اين نخستين گمانهاي بود كه در مورد انگيزه عراق از برگزاري نشست بغداد مطرح شد و اتفاقا بسياري از رسانهها هم آن را به عنوان هدف اصلي نشست برداشت كردند و به گمانهزنيهايي در مورد احتمال گفتوگوي ايران و عربستان در حاشيه نشست دامن زدند. اما اين تنها انگيزه يا هدفي نبود كه رسانهها و سياستمداران در مورد برگزاري اين نشست مطرح شد. انگيزه دومي كه مطرح شد، عنوان «نشست امنيتي بغداد» بود. در طول هفتههاي اخير عبارت نشست امنيتي بيشتر روي زبانها جاري شد. مفهوم نشست امنيتي به معناي آن بود كه مشكل امنيتي قريبالوقوعي در پيش روي عراق قرار دارد و بغداد قصد دارد از كشورهاي پيراموني براي پيشگيري و كنترل چنين بحران امنيتي كمك بگيرد، به خصوص در شرايطي كه در آستانه خروج نظاميان امريكايي از اين كشور قرار گرفته است. هدف سومي كه در طول اين مدت در مورد آن صحبت شد، اين بود كه عراق قصد دارد نقش جديدي را در جهان عرب و در منطقه غرب آسيا براي خود تعريف كند و به عنوان يك هاب ديپلماتيك براي همكاريهاي كشورهاي عربي تبديل شود و اتحادهاي تازهاي را در غرب آسيا تعريف كند. در طول هفتههاي گذشته شاهد سفر رييسجمهور مصر و پادشاه اردن به بغداد و ديدار آنها با نخستوزير عراق بوديم كه يادآور نشستهايي بود كه ميان پادشاه وقت اردن، رييسجمهور وقت مصر و رييسجمهور وقت عراق در دهه ۱۹۸۰ برگزار ميشد.
اما تحليلگران انگيزه چهارمي هم در مورد برگزاري اين نشست مطرح كردهاند. اينكه به هر حال اين نشست ميتواند مخاطبان داخلي داشته باشد. به هر حال چند هفته به انتخابات عراق باقي نمانده است و برگزاري نشستي در چنين سطحي ميتواند در افكار عمومي عراق اثرگذار باشد و باعث تاثيرگذاري بر شكل برگزاري و نتيجه انتخابات پيش روي عراق در مهر ماه سال جاري شود. از يك طرف چنين اقداماتي كه ابعاد بزرگي دارند، نوعي اميد در سطح جامعه ايجاد ميكند و ميتواند در ميزان مشاركت مردم در انتخابات اثرگذار باشد. از طرف ديگر اين اقدامات ميتواند كمك كند تا حمايت از جريانهاي خاص يا افراد خاصي را براي انتخابات بين رايدهندگان افزايش دهد.
در نتيجه ۴ تحليل، تصور و گفتمان در مورد اين نشست وجود دارد؛ اما نهايتا نكته مهم اين است كه چه مكانيسم عملي درون اين نشست تعبيه شده است كه بتواند به اهداف موردنظرش برسد. صرفا دور هم جمع شدن و باهم بودن آن هم در سطوح نامتجانس از سطح پادشاه گرفته تا سطح سفير آيا ميتواند اثرگذار باشد؟ آيا مكانيسمي براي استمرار همكاري و پيگيري نتايج اين نشست تعريف شده است؟ در اين مورد جاي تامل و بحث وجود دارد و ارزيابي من اين است كه اين نشست نميتواند خواستههايش را به دست بياورد. دلايل مختلفي هم براي اين امر وجود دارد، يكي از اصليترين آن اين است كه اهداف صريحي براي اين نشست تعريف نشده است و مكانيسمهاي روشني براي رسيدن به اين اهداف مشخص نكردهاند. به علاوه اينكه تناسب چنداني در ميزان مشاركت كشورهاي مختلف در اين نشست وجود نداشت و از پادشاه تا سفير، كشورهاي مختلف بنا به سليقه خودشان فردي را به نشست اعزام كرده بودند.
البته جمهوري اسلامي ايران، با حسن نيت و خوشبيني در سطح وزير خارجه شركت كرده است و نخستين سفر خارجه وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران در دومين روز كارياش در اين مقام، نشان از ميزان احترام و اهميتي داشت كه جمهوري اسلامي ايران براي همسايه غربي خود قائل است. ايران مكررا تمايل خود را به كمك به حفظ امنيت و ثبات و توسعه عراق اعلام كرده است و اميدوار است چه از طريق اين نشست و چه از طريق گفتوگوهاي دوجانبه و چندجانبه ديگري كه ميان دو كشور و در منطقه برقرار ميشود، شرايط براي بهبود وضعيت امنيتي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي در عراق فراهم شود.
ممكن است اين سوال پيش بيايد كه چرا جمهوري اسلامي ايران در اين نشست در سطح رييسجمهور شركت نكرد. مساله تناسب در روابط بينالملل مساله مهمي است و نميتوان اين موضوع را بهطور كل ناديده گرفت. سطح مشاركت عربستان سعودي و تركيه در اين نشست علامتهاي معناداري است. نبايد فراموش كنيم كه دولت ايالات متحده امريكا و جمهوري فدراتيو روسيه هم به اين اجلاس دعوت شده بودند و در سطح سفير مشاركت كردند. اثرگذاري و جايگاه جمهوري اسلامي ايران و جايگاه وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران، جايگاه معناداري است. كشورهاي فرامنطقهاي هم ميتوانستند در سطوح بالاتري شركت كنند كه اغلب تصميم گرفتند در سطح بالا مشاركت نكنند. به اضافه اينها بايد توجه داشته باشيم كه سطح مشاركت ما در اين نشست، با اهداف اين نشست هم بايد تناسب داشته باشد. فروض مختلفي در ابتداي اين نوشته در مورد اهداف و انگيزههاي برگزاري اين نشست و كارايي اين نشست براي رسيدن به اهدافش مطرح شد. حضور ما در اين نشست نه تنها براساس اصل تناسب مشاركتكنندگان، بلكه بايد مبتني بر اثرگذاري و كارايي نشست هم تعريف شود. نشستن و دور هم جمع شدن به تنهايي فايدهاي ندارد. سران كشورهاي جهان، سالانه يكبار در مجمع عمومي سازمان ملل متحد گردهم جمع ميشوند، اما چه نتيجهاي از اين نشست حاصل ميشود؟
ما به عنوان جمهوري اسلامي ايران، بر امنيت عراق تاكيد داريم، بر همكاري و تعامل اقتصادي با عراق تاكيد داريم و بر توسعه همكاريها و روابط با بقيه كشورهاي پيرامون خودمان و عراق در منطقه نيز اصرار داريم. سخنان حسين اميرعبداللهيان، وزير امورخارجه كشورمان در اين نشست هم بيانگر همين عزم و اراده جدي كشورمان براي كمك به امنيت، توسعه و ثبات عراق و بهبود روابط با همسايگان بود.