اشتغال تمام وقت معلمان
محمودرضا اسفنديار
طرحي نو از حوزه ستادي در خصوص بهبود وضعيت معيشت معلمان تحت عنوان نامانوس «طرح اشتغال تمام وقت معلمان» چند روزي است كه به بحث جدي جامعه معلمان خصوصا در فضاي مجازي بدل شده است . در نگاه اول خبري مسرتبخش است اما با قدري تامل در اصل موضوع همچون بسياري از طرحهاي معيشتي پيشين ابهام در محتوا و اينكه كجاي اين طرح به بهبود وضع معيشتي و به تبع منزلتي معلمان خواهد انجاميد، قدري ذهن را ميآزارد كه به واقع آيا هدف طراحان از رسانهاي كردن آن گرفتن بازخورد و قرار دادن معلم در فضايي مبهم و اتخاذ تصميمي ناآگاهانه از سر ناچاري است يا تبيين دقيقتر موضوع جهت اتخاذ تصميم آگاهانه؟ به حمدالله با توضيحات معاونت محترم پشتيباني وزارت در برنامه گفتوگوي ويژه شبكه دو و تاكيد بر اختياري بودن اين مهم هر نوع شائبهاي منتفي است. اما با نگاهي عميقتر به اصل موضوع، عنوان اشتغال تمام وقت اين طرح، خود محل اشكال اساسي است . چراكه بر اساس طرح طبقهبندي مشاغل (مصوبه شماره 220/91/43075 مورخ 24/11/1391 شوراي توسعه مديريت و سرمايه انساني) معلمان با 20 سال سابقه آموزشي يا 50 سال سن از 4 ساعت تقليل ساعت آموزشي برخوردار خواهندشد .
اين به معني آن است كه معلمان بعد از 20 سال تدريس، با وجود 4 ساعت تقليل ساعت آموزشي نبايد از حيث معيشتي دچار زحمت شوند، در حالي كه در اين طرح نه تنها اين مهم ناديده انگاشته شده است بلكه به گونهاي ديگر تنها راه بهبود وضع معيشت را در افزايش ساعت كار دانسته و اتفاقا در عمل شايد بتواند معلمان با سابقه بالاي 28 سال را به واسطه افزايش 18 درصدي بند حق شغل حرفهاي (معادل هشتاد تا صدوپنجاه هزار تومان درماه) كه نيم نگاهي به ترميم پاداش و حقوق دوره بازنشستگي دارند، جذب كند. اين گروه از معلمان در صورت پيوستن به اين طرح (6 ساعت اضافه تدريس در قالب طرح اشتغال تماموقت) ميانگين حكم دوسال پاياني ايشان افزايش يافته و ميتواند به ترميم حقوق و پاداش بازنشستگي كمك كرده و تا حدي دلگرمكننده باشد.
اما سوال اساسي كه در اين بين بيپاسخ مانده، مغفول ماندن آموزگاران و نيروهاي با سابقه آموزشي زير
28 سال به ويژه در مدارس دخترانه است كه معلوم نيست بر اساس كدام دليل منطقي جا ماندهاند.هدف نگارنده اين سطور تبيين شفافتر اين مهم با هدف اتخاذ دليلي متقن در نفي يا پيوستن به اين طرح است تا فارغ از پروپاگانداي رسانهاي مثبت يا منفي، قدري تامل شود. شايان ذكر است كه ارقام مثالي در نمونه محاسبه دبير 24 سال سابقه نزديك به واقعيت است.
بر اساس رويه موجود نرخ ساعت حق التدريس جمع بند الف حكم يعني حق شغل و شاغل و تقسيم آن بر صد است كه حدودا براي دبيري با 24 سال سابقه با رتبه خبره رقمي بين 220 تا 230 هزار تومان است يعني نرخي معادل22 تا 23 هزار تومان كه به ازاي هفتهاي 6 ساعت 132 تا 138 هزارتومان و در ماه معادل 550 هزار تومان خواهد شد كه با كسر ماليات 10درصد حدود 500 هزار تومان خالص دريافتي است كه در طول 9 ماه تحصيلي با احتساب كسر دوهفته فروردين، اين رقم معادل 4 ميليون و 250 هزار تومان خواهد شد. اگر اين ميزان به دو برابر تبديل شود كه براي شاغلين تا 15ساعت حقالتدريس نيز جاي افزايش دارد، رقم خالص دريافتي از محل حقالتدريس يك سال تحصيلي بيش از 10 ميليون تومان ميشود كه ميتواند گوشهاي از تنگناهاي معيشتي معلمان را هر چند بعضا با تاخير چندماهه، ترميم كند . حال اگر معلمي با وجود مجاز بودن به گرفتن حقالتدريس با همين سابقه با حق شغل حرفهاي 500 هزار تومان، داوطلب 6 ساعت اضاقه تدريس در قالب طرح مذكورشود، با عنايت به افزودن 18درصد به اين بند (معادل 90هزار تومان در ماه) در سال با احتساب كسر مقرري ماه اول - تاكنون درآموزش و پرورش، در خصوص هر نوع افزايش حقوقي مرسوم بوده - رقمي حدود يك ميليون تومان دريافت خواهد كرد كه مابه التفاوت آن با مبلغ حقالتدريس معادل 9 ميليون تومان در سال است كه قاعدتا اگر آنچه تاكنون از چند و چون طرح مستفاد شده است، منطقي به نظر نميآيد . اما شايد با وجود همه اين محاسبات براي برخي از معلمان بالاي 28 سال كه افزايش ميانگين حكم دو سال پاياني ايشان برايشان در پاداش و حقوق بازنشستگي تاثيرگذار است قدري جذاب باشد . البته با توجه به خبرهاي منتشر شده اخير در خصوص افزايش مبالغي بيشتر، در صورت پيوستن به طرح اشتغال تمام وقت، آن هم در بند فوقالعاده ويژه كه مختص كاركنان اداري است بايد منتظر توضيحات واضحتري بود. محاسبه فوق بر مبناي افزايش ۱۸ درصدي در بند حق شغل حرفهاي است.
در خصوص آموزگاران و دبيران خانم كه هيچ كدام از دو شيوه افزايش درآمدي را ندارند چه بايد كرد و كجاي اين طرح هستند كه بيشك اين نقيصه بزرگتر طرح اشتغال تمام وقت معلمان است كه در مجالي ديگر به آن پرداخته خواهد شد. فراموش نشود كه هر طرحي بسته به استقبال گروه هدفش يا ابتر خواهد ماند يا امكان تبديل شدن به برنامهاي جامع و مانع را خواهد داشت، در اين بين منابع مالي و انساني است كه نبايد صرف طرحهاي عجولانه شود.اميد كه فرادستان در حوزه ستادي بتوانند در راستاي تحقق منويات رهبري معظم در خصوص توجه ويژه به منزلت و معيشت معلم و همچنين مراتبي از حيات طيبه يعني مدرسه صالح، مصرّح در سند تحول بنيادين گامهاي كوتاه را در دستور كار قرار دهند ودر جامه عمل پوشاندن به ارتقاي منزلت و معيشت معلمان به عنوان محور تحقق همه اهداف ترسيم شده اسناد بالادستي تدبير را بيش از پيش مدنظر قرار دهند كه اين خود اولين قدم حفظ شان و منزلت معلمان خواهد بود.