• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4291 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۴ بهمن

آي ‌ام اِ بلاك ‌بورد!

احمد پورنجاتي

جناب شيخ سعدي، روزگاري كوشيد به خلق‌الله حالي كند كه «خانه‌نشيني برخي، از بي‌لباسي است» و اگر بعضي‌ها دست از پا خطا نمي‌كنند، نه به اين خاطر است كه از چنين قابليت و نيروي انگيزش‌گري بي‌بهره‌اند يا به كلي اين كاره نيستند بلكه چه بسا اگر موقعيت و امكاني برايشان فراهم شود، آنگاه آشكار خواهد شد كه چه ناقلاهايي‌اند و چه آتشي خواهند سوزاند: گربه مسكين اگر پر داشتي / تخم گنجشك از جهان بر داشتي.

انسان گاه چنان شگفت‌زده مي‌شود از دگرگوني همه جوره برخي آدم‌ها كه ناخواسته «شك فلسفي» گريبانش را مي‌گيرد درباره اصل وجود و ماهيت و عرض خودش و همه. كه: نكند خواب و خيالات است سر و ته عالم و آدم!

فاصله تا چه اندازه ميان يك كس در دو موقعيت؟ چند نمونه بدهم:

۱- كسي كه روزگاري از سر احتياط و وسواس براي پرهيز از دست‌درازي به اموال عمومي از تلفن اداره‌اي كه در آن شغل و منصبي داشته يا به كلي استفاده شخصي نمي‌كرده يا مبلغي را به عنوان هزينه مكالمه‌هاي غير‌اداري در جع به‌اي روي ميز كارش مي‌انداخته، در مقايسه با همان كس اما چند سال بعد، كه به آساني و گوارايي نوشيدن يك ليوان آب پرتقال، با خونسردي حق به جانب‌پندارانه تا بلغت‌الحلقوم، سيرموني ندارد از خوردن و بردن و بهره‌گيري «هل من مزيد» از هر فرصتي براي فزون‌خواري. نه ‌تنها خودش بلكه گاه، حتي مرغ و خروس‌هايش!

۲- كسي كه روزگاري از شنيدن خبر يا ديدن وضعيت ناگوار فرودستان و از پا افتادگان جامعه به عنوان: «دلالت‌هاي نظام ناعادلانه » رگ غيرت مي‌جهانده و خشم و اشك و فرياد مي‌پراكنده، آنگاه كه خودش بر مسند و منصبي در حكومت چه در عرصه تصميم‌گيري يا اداره امور نشسته به قدري دچار كوررنگي شده كه سياه را يا نمي‌بيند يا حتي سپيد مي‌بيند. قاطي كردن سبز و آبي كه پيشكش ! به جاي آنكه خودش و همگنان سهيم در ايجاد اوضاع اسفناك را مسوول بداند- اگر مرهمي ندارد براي اندكي التيام زخم‌ها- دست‌كم همدلي كند با جامعه آسيب‌ديده و شرمنده باشد، اما با اعتماد به نفس حيرت‌انگيزي باد نخوت مي‌دمد در گلوي شلتاق خشم‌آلود و گزافه مي‌گويد با خونسردي تمام كه: ‌اي خلايق، چرا قدر ناشناسيد؟ خيلي هم بايد ممنون باشيد!

۳- كسي كه روزگاري خودش داغ و درفش «فرمان ساكت باش» رژيم خفقان استبداد رژيم پهلوي را بر جسم و جان و روان تجربه كرده در كميته و قصر و قزل‌قلعه و اوين و عادل‌آباد و فلك‌الافلاك و بسياري ديگر زندان و اين همه را به جان خريده براي وزش يك نسيم ملايم، هواي آزادي و رواداري و احترام به كرامت انساني، كارش به جايي مي‌رسد كه چه در متن موضع قدرت يا حتي در حاشيه‌اش به عنوان يك گرايش سياسي، هزار جور بازي درمي‌آورد براي توجيه ضرورت و مصلحت محدوديت‌هايي كه زماني خودش داعيه‌دار مبارزه با آنها بود و به مرام آزادي‌خواهي‌اش مي‌باليد!

۴- كسي كه تمام هويت روشنفكري‌اش را وامدار ادعاي چند كلمه پيشرو‌تر بودنش از توده مردم بود كه علاوه بر «مو»، «پيچش مو» را نيز مي‌بيند و دست‌هاي آشكار و پنهان بيگانه را- آلوده به تاراج استقلال سياسي و اقتصادي و نظامي و امنيتي و فرهنگي و نظامي و حتي سبك زندگي ايرانيان- بيش و پيش از توده مردم، مي‌شناسد و آشكار و رسوا مي‌كند، كارش به جايي مي‌رسد كه براي اصلاح يا حتي دگرگوني روند‌هاي ناسره و ناسزاوار، دست به دامان و آويزان همان «گرگ‌هاي پنجه طلا»ي‌‌دار و دسته يانكي‌ها و شؤونيست‌هاي تروريست اسراييلي و جلادهاي سعودي مي‌شود! البته براي اين مبارزه خيلي شرافتمندانه، گواهي‌نامه تاريخي هم فراهم كرده است:«مگر لخ والسا در لهستان زير چكمه شوروي به پشت‌گرمي غربي‌ها پيروز نشد؟ مگر ماندلا در فروپاشي رژيم آپارتايد از حمايت غرب، امتناع كرد؟ و از همه جالب‌تر: مگر صدام حسين و طالبان جز با حمله نظامي امريكا سقوط كردند؟»

سخن من در مجال اين نوشته، نقد و نقض و نفي اين مغالطه‌ها نيست. حرف اصلي من، نقش و تاثير موقعيت و امكانات بر كائنات شخصيت و دگرگوني بنيادين آدم‌هاست؛ خواه در قدرت يا بر قدرت. اين است كه عنوان نوشته‌ام را از سر مزاح و مطايبه گذاشته‌ام: «اي ‌ام ا بلاك‌بورد» اين را به ‌طور معمول در كنايه به مبتدي‌هاي مدعي زبان انگليسي‌داني به كار مي‌برند اما من، نظر به معني فارسي آن داشته‌ام: من يك تخته‌سياه- يا آنچه در اين سال‌ها رايج‌تر است، يك وايت‌بورد- هستم. بسته به اينكه در چه كلاس و موقعيتي باشم، نگارش هر چيزي روي من، امكان‌پذير و محتمل است. شگفت‌زده نشويد!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون