تو رو خدا فالوئرهات رو نريز تو خيابونا!
سامان موحديراد
هزار سال ديگر هم بگذرد و از من بپرسيد، عجيبترين رويداد در جريان مبارزات انتخاباتي سپهر سياسي ايران چيست، خواهم گفت: حضور اميرحسين مقصودلو در كمپين انتخاباتي...! در اين باره حرف زياد گفته شده و طرفين واكنشهاي فراواني دادهاند كه اصلا موضوع اين نوشته كوتاه نيست. اما آنچه زمينه اين ديدار را پديد آورد، بيشك موضوعي قابل بحث است. اينكه خوانندهاي كه با هيچ متر و معياري در تراز جريانهاي سياسي اصولگرايي نميگنجد يكباره و در بحبوحه انتخابات سر از كمپين انتخاباتي آنها در ميآورد، يك پيام بيشتر ندارد؛ حساب كردهاند روي ارتش تتليتيها! اما اين موضوع تا چه ميزان موثر است؟ حداقل نتيجه انتخابات پس از آن نشان داد كه تاثيري ندارد. با اين حال چرا همچنان ارتش دنبالكنندگان چهرههاي سرشناس براي آنها توهمي از قدرت را ايجاد ميكند؟ چرا سلبريتيها فكر ميكنند، دنبالكنندگان آنها گوش به فرمان نشستهاند تا دستور آنها را اجرا و دنيا را زير و رو كنند؟
در هفته گذشته خبر برگزاري دادگاه حسين هدايتي بسيار مورد توجه قرار گرفت. در اين ميان خبري حاشيهاي هم از يكي از همبندانش منتشر شد كه در آن هدايتي در بازداشتگاه ادعا كرده بود، محاكمه او براي نظام هزينه خواهد داشت و همانطور كه كارگران نورد لوله اهواز به خيابان آمدند، ممكن است يك ميليون و ۲۰۰ هزار فالوئر او هم براي حمايت به خيابانها بيايند. توجه ميكنيد كه در اينجا اعتراضهاي كارگري كه يكي از مهمترين اعتراضات چهل سال اخير ايران بوده، با اعتراض فرضي براي حمايت از مردي كه پرونده فساد مالياش در دادگاه در حال بررسي است، مقايسه شده كه حتي اگر در حالت خيلي خيلي فرضي، تجمعي هم بخواهد برگزار شود، بايد در حمايت از دادگاه باشد.
مثال ديگرش اتفاقي است كه براي فرهاد مجيدي در هفته گذشته رخ داد. هر بار اين ويديو را ميبينيم با خودم ميگويم، چرا يك نفر بايد از اشتباه فاحش خودش، رفتار نادرستي كه لحظه به لحظه بيشتر او را در چاله اشتباه فرو ميبرد، فيلم بگيرد و آن را در اين ابعاد منتشر كند؟ چيزي جز اينكه هميشه حق با من است و حالا كه حق با من است، پس به مدد ارتشهاي ميليونيام ميخواهم دمار از روزگار شما درآورم؟ مثالهايي از اين دست بسيار زياد است. ارتش تتليتيها، ارتش بهنوشيها، ارتش خاصيها و هزاران هزار ارتش ديگر كه تنها با فشردن يك دكمه لايك و فالو به جمع ياران سلبريتيها اضافه ميشوند يا از آن كم ميشوند و براي صاحبانشان توهمي از قدرت ايجاد ميكنند. چه سخت روزي است آن روز كه پرده از اين قدرت پوشالي برداشته ميشود و مثلا بليتهاي كنسرت خوانندهاي با چند ميليون فالوئر حتي فروخته نشود يا از يكميليون و دويست هزار فالوئر فلان چهره جنجالي، حتي پنج نفر هم جلوي دادگاه تجمع نكنند.