سفري پرماجرا با دستاورد صفر
عليرضا نادري
پروانههايي كه اين روزها در تهران و ساير شهرها ميبينيم از گونه «Vanessa cardui» هستند، آنها هزاران سال در منطقه ما حضور داشتهاند و جمعيت آنها همواره در نوسان بوده. تخريب زيستگاههاي طبيعي به ويژه چراي بيرويه دام موجب شده گياهان خاردار جانشين گياهان متنوع و خوشخوراك براي گوسفندان شوند. نمونه آن را در كنگر وحشي ميبينيم كه به عنوان يك گونه مهاجم در تمام عرصههاي استان خوزستان، لرستان و بوشهر و بسياري استانهاي ديگر از جمله استانهاي شمال شرقي و شمالي جاي ساير گياهان را گرفته و پوشش بسيار وسيعي را به وجود آورده است. از آنجايي كه اين گياه از اصليترين و مهمترين ميزبانهاي لارو اين پروانه است، به دليل وجود غذاي كافي جمعيت اين پروانه جهش زيادي پيدا ميكند.
اما حضور پرتعداد پروانهها از گونه «Vanessa cardui» مرا به بيش از 20 سال پيش و سال 1375 برد. قرار بود به همراه «وازريك نظري» كه از پيشكسوتهاي پروانهشناسي ايران است، سفري به استان خراسان داشته باشيم و روي پروانههاي منطقه تحقيق كنيم. آن زمان من كرج زندگي ميكردم و خانه وازريك در محله نارمك تهران بود. قرارمان را خانه او گذاشتيم تا از آنجا به سمت ترمينال رفته و سفر تحقيقاتيمان را شروع كنيم. اما رسيدن به خانه او همان و گل انداختن صحبتمان درباره پروانهها همان. زماني متوجه زمان شديم كه اندكي تا حركت اتوبوس باقي مانده بود. تا از نارمك خودمان را به ترمينال شرق برسانيم، اتوبوس راه افتاده و تلاش ما بينتيجه مانده بود. به ناچار سفرمان را با هر وسيلهاي كه پيدا ميكرديم ادامه داديم؛ ابتدا سوار وانت شديم و بخشي از مسير را رفتيم، سپس تاكسي گرفتيم. باز ناچار به تغيير وسيله نقليه شديم، با مينيبوس سفرمان را ادامه داديم، بعد اتوبوس پيدا كرديم و در نهايت كاميون بود كه ما را به مقصد رساند. پس از بيش از يك و نيم روز سفر كردن با انواع وسيلهها، حوالي ساعت شش صبح بود كه در مشهد پياده شده و براي از دست ندادن زمان با اتوبوس ديگري خودمان را به گردنه مزدوران در شمال مشهد رسانديم تا بتوانيم گونههاي پروانه را در منطقه رصد كنيم.
ساعتها از بالا تا پايين گردنه را جستوجو كرده و پياده به هر نقطهاي سرك كشيديم، اما كل نمونههايي كه توانستيم جمعآوري كنيم و ببينيم تنها يك گونه و يك نمونه بود؛ «Vanessa cardui». گونهاي كه هزاران هزار آن را اين روزها در شهرهاي مختلف ميبينيم.
از همان موقع اين در ذهن من ماند كه اين گونه چه اندازه مقاوم است كه در شرايط نامطلوبي كه هيچ گونهاي توان تابآوري نداشت و زنده نمانده بود، توانسته به حيات خود ادامه دهد.
آن سال ما سفر پرماجرايمان را با يك گونه و نمونه از اين پروانه به اتمام رسانديم، يك روز در راه بوديم تا دوباره به تهران بازگرديم؛ اما دست خالي. در اين سفر مجبور شديم در مينيبوس روي گونيهاي سيبزميني سوار شويم، ناهار و شام نخورده بوديم كه صبح به مشهد رسيديم، از صبحانه صرفنظر كرديم تا بتوانيم گونههاي بيشتري ببينيم. تنها آذوقه راهمان ساقه طلايي بود و در نهايت سفرمان همانگونهاي بود كه هزاران هزار آن اين روزها در تهران و ساير شهرها پيدا ميشود.