به لرستان بياييد و نفس بكشيد
سيل و موج خبري مرتبط با آن فروكش كرده اما مردمان سيلزده همچنان به سختي روزگار ميگذرانند. براي توجه دوباره به اين موضوع، هشتگ «پساسيل» از سوي كاربران توييتر فارسي داغ شد. آنچه ميخوانيد بخشي از پيامهايي است كه با اين هشتگ منتشر شده است.
«هنوز درك درستي از نقش مهم سمنها در ايران وجود نداره. اگر جايگاه خودشون رو داشتن، خيلي از مشكلات پساسيل به مراتب بهتر حل ميشد. اما حالا بيشترين انرژي و توانشون صرف پاسخ به اتهامات ميشه و مدام مجبورن در يه چرخه غلط، خودشون رو از نو اثبات كنن! همه كارها كه نبايد دولتي انجام بشه»، «تلخترين جملهاي كه تا امروز از زبان سيلزدههاي لرستان شنيدم اين بود: زني ميانسال با بغض ميگفت: دقيقا ۱۵ روزه كسي از ما سراغ نگرفته. آمار دقيق روزهاي تنهايياش را داشت»، «به لرستان بياييد و نفس بكشيد»، «رانش زمين در لرستان هر روز بدتر از ديروز ميشود. امروز در چم باغ نگاهي به بالاي روستا كردم. شش منطقه دچار رانش شده بود. در نورآباد و الشتر كوهها چنان فرو ريختهاند كه انگار با ديناميت منفجر شدهاند»، «با يكي از رفقاي پزشك در مناطق سيل خوزستان گپ ميزديم. براي ويزيت به روستاي هوفل عليآباد رفته بودند. اغلب مردم به خاطر گرد و خاك سالهاي اخير آسم داشتند و حالا به خاطر آهكهايي كه فلهاي دركنار روستا ريخته شده دچار مشكل بيشتر تنفسي شدهاند»، «مشكل مردم سيل زده خوزستان فقط آسيب به مسكن و زمين كشاورزي نيست. خيليها از لحاظ روحي به هم ريختند و افسردگي گرفتند. مرد و زن هم ندارد. در چند روستاي سوسنگرد يك گروه جهادي براي زنان و كودكان برنامه آموزش و بازي و مشاوره دارند. حتما بقيه هم هستند»، «بدبين نيستم ولي در مناطق سيلزده خوزستان كه ميچرخي حس ميكني بعضي پيش خودشان گفتهاند مردم جنگ را كه تحمل كردند، گرد و غبار را كه تحمل كردند. حالا سيل و عواقبش را هم تحمل ميكنند! آخر مشكل ابتدايي مثل سمپاشي، آهك پاشي و خالي كردن فاضلاب از زندگي مردم چيست كه رها شده؟!»، «سوسنگرد بوديم؛ ظهر از خستگي در خانهاي در يكي از روستاهاي سيل زده كمي استراحت كرديم. همان جا برق رفت. از گرما و هجوم حشرات ديوانه شديم. شب برگشتيم اهواز و كولر جاي اسكان هم خراب شد و دوباره گرما و هجوم حشرات. اعتراف ميكنم براي من اندازه يك روز غيرقابل تحمل بود...»، «از سيل تنها چادرهاي هلال احمر باقي مونده. نه از آشپزخانههاي گرم خبري هست و نه از قطار كمكهاي مردمي. مردم روزها از شدت گرما به سايه ساختمانهاي ويران پناه ميبرن و شبها از سرما به چادر. پشه و حشرات هم كه هست. خيلي از بچهها بعد از عيد مدرسه نرفتن. حقايق پساسيل بسيار دردناكه»، «ماجد مي گفت: به مردم ميگن برگرديد به خونههاتون، (روستاهاي خسرج) اما مردم ميپرسن آيا خونههاي ما از طرف نهادهاي دولتي ذيربط بررسي شده كه به لحاظ ايمني قابل سكونت هستند يا نه؟! آيا آب تخليه شده؟ آيا اصلا سمپاشي شدهاند؟! كدام نهاد بايد پاسخگوي سيلزدگان آواره خوزستان باشد؟!»، «براي بسياري، تراژدي سيل هنوز پايان نيافته است. فراموششان نكنيم...»، «خانوادههاي سيل زده خوزستان اين روزها توي چادر و زير آفتاب با انواع حشرات و جوندگان دست به گريبانند! به اعتراف وزارت بهداشت در گرم شدن هوا از جديترين مشكلات آنجا فاضلاب اين شهر است!»، «دوستان ما هنوز در خوزستان هستند و دارن به سيلزدگان كمك ميكنن. نياز شديد به اقلام بهداشتي، مخصوصا پشهبند دارند. كسي ميتونه كمك كنه، خدا خيرش بده»، «سيل فروكش كرد اما دردها هر روز بيشتر ميشود»، «در بابازيد بودم؛ مردي ۶۱ ساله ميگفت: مثل بچهاي ۴۵ روزه هستم. هيچ چيز از اين شصت سال برايم نمانده است. ۴۵ روز پيش همه زندگي رفت. حرفهايي ديگر هم زد كه بماند» و«روستاي چم حسين لرستان كه بعد از سيل حسابي معروف شده بود اين روزها فراموش شده و مردمش از روزگار سختشون گله دارند. چمحسين روستايي كه محو شد. مردم به طعنه ميگن انگار مسوولان فكر ميكنن ما هم همراه روستا محو شديم».