• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4393 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۹ خرداد

ضرورت تداوم تدبير ايران

مهرداد پشنگ‌پور

ديپلماسي يك فرآيند صفر و صد نيست؛ يك جريان سيال بنا شده بر اصولي است كه معمولا قابل‌تغيير نيستند. ديپلماسي تلاش دارد و مي‌كند كه اين ارزش‌ها را به سرانجام برساند به اين ترتيب آنچه تغيير مي‌كند مشي و روش ديپلماسي است نه ارزش‌ها و اصول و اگر ديپلماسي نتواند از اين رهگذر اساس و اصول را نهادينه كند يعني شكست خورده است. ديپلماسي فعال و هوشمند ايران در هفته‌ها و روز‌هاي اخير و زدن به قلب دشمن يكي از طلايي‌ترين دوره هاي ديپلماسي ايران پس از مذاكرات جنگ تحميلي و برجام است كه نبايد به سادگي از آن گذشت. رخداد‌هاي اخير در منطقه و تلاش براي انتساب آن به جمهوري اسلامي ايران نشانه بسيار برجسته‌اي است از تدبير در ديپلماسي ايران. واقعيت عيني و حقيقت واضح اين است كه اين نبرد تا زمان اين تحرير به نفع ايران بوده است و اگر جمهوري اسلامي ايران براي اين ميدان‌داري طرحي نينديشد يعني آب در هاون كوبيده و زحمت بي‌جهت متحمل شده است.

دقيقا تا همين يكي، دو هفته قبل بود كه با وجود عقب‌نشيني رييس‌جمهور ايالات متحده امريكا ،وزير امور خارجه‌اش از پا برجا بودن شروط دوازده‌گانه سخن مي‌گفت در حالي كه امروز اگر آشكارا از عدول از شرايط سخن نمي‌رود و جان بولتون طراح اصلي جنگ كه مدتي كمتر بروز و ظهور داشت تقريبا به ميدان باز گشته و متحدان منطقه‌اي ايالات متحده امريكا نيز با وجود پروپاگانداهاي رسانه‌اي در نشست‌هاي مكه از تاب و تب افتادند و دوباره به اسباب گوناگون در تلاش براي گل‌آلود كردن آب هستند، ليكن تقريبا حاصل تمام تلاش‌هاي اين گروه اگر برابر با صفر نبوده، در مقايسه با هدفي كه آنها به دنبال آن‌هستند از اهميت چنداني هم برخوردار نيست ولي ضرورتا بي‌اهميت هم نبايد تلقي شود.

ايالات متحده امريكا تمام تلاش خود را تاكنون به‌ كار برده است كه دندان سياست خارجي خود را نشان دهد؛ اعزام ناو جنگي، انجام مانور در درياي عرب، اعمال فشار اقتصادي و تلاش براي به صفر رساندن فروش نفت ايران، همه اقداماتي است كه مي‌تواند فقط هماهنگ با سياست خارجي يك كشور تلقي شود. در اين سوي ماجرا نيز جمهوري اسلامي ايران نظاره‌گر ماجرا نبوده، وزير امور خارجه‌اش بهترين و هوشمندانه‌ترين نبرد ديپلماتيك را در سرزمين و با ابزار رقيب به‌ كار گرفت، نيروي نظامي مقتدرانه اما همگرا وجهه اقتدار و حمايت از اجراي سياست خارجي را به نمايش گذاشته است و اين‌گونه به تدبير هر بهانه‌اي از بدخواهان سلب شده است. كمي مداقه در وضعيت پيش روي ايالات متحده امريكا؛ شكست نخست‌وزير اسراييل در تشكيل دولت ائتلافي، عاقبت بخير نشدن نشست‌هاي مكه، تاكيد و تاييد چند باره آژانس بين‌المللي انرژي اتمي مبني بر پايبندي ايران به مقررات بين‌المللي و برجام، عدم توانايى ايالات متحده امريكا براي يارگيري بين‌المللي عليه ايران، انشقاق سياسي معنا‌دار در نظام سياسي ايالات متحده امريكا در مورد جمهوري اسلامي ايران، وضعيت متزلزل ترامپ از حيث حقوقي اين تحليل را به چنين نتيجه‌اي مي‌رساند كه به نظر تيم «ب» آن‌گونه كه در بادي امر در نظر داشته و ترسيم كرده بود نه تنها نتوانسته است به هدفش برسد بلكه انسجامي را هم كه از آن انتظار داشت در دست ندارد و يار‌گيري عليه ايران كه فعلا به يك حمايت لفظي از سوي وزير امور خارجه بريتانيا كه به نظر بيشتر مصرف داخلي هم دارد منتج شده، حكايت از دشواري دستيابي ايالات متحده امريكا و هم‌پيمانانش به اهداف‌شان عليه جمهوري اسلامي ايران دارد. دولت آقاي ترامپ چنان وارد عرصه سياست شد كه خود را منجي جهان معرفي كرد و آنچنان بر طبل توانمندي كوبيد كه شايد خود جناب رييس‌جمهور ايالات متحده امريكا هم باور نمي‌كرد كه اين‌گونه در محدوده آنچه خود ترسيم كرده گرفتار ‌آيد. او نياز به يك شگفتي دارد و به نظر نمي‌رسد كه تمايلي داشته باشد كه جنگ همان شگفتي باشد كه بتواند او را از دور مضمر رهايي دهد. با هر معيار و هر قاعده قابل سنجش و فارغ از هر تعصب يا مصادره به مطلوبي حاصل زمامداري آقاي ترامپ تنها خروج از معاهدات بين‌المللي و رونق بنايي در مرز كشورش با مكزيك است و غير اين چيزي عايد او نشده است. بيش از هر چيز اكنون ايالات متحده امريكا حداقل در عرصه سياست خارجي، حراج آبرو و عريان ماندن در ميانه معركه است. وليعهد رفيق شفيق رييس‌جمهور در منطقه هيچ آبرويي برايش باقي نمي‌گذارد، نخست‌وزير رفيق و يارش قادر به تشكيل دولت نيست، نمايشش با رهبر كره جنوبي به چند عكس يادگاري و اعدام مباشران مذاكرات اتمي با كره شمالي خاتمه مي‌يابد، موقعيت سياسي‌اش در گرگ و ميش استيضاح مي‌ماند و همه اينها بي‌هيچ تحليل و تاويل نشان از استيصال دارد. اين استيصال در عرصه سياست خارجي با تيز كردن دندان، تلاش مي‌شود كه جبران شود؛ به اين معنا كه هر چه در عرصه ديپلماسي آن‌گونه كه مقصود بوده است حاصل نمي‌شود چهره سلاح و مهمات آشكار‌تر مي‌شود. ايالات متحده امروز در ميان آب‌هاي آزاد آنچنان معلق مانده است كه ناگزير از برگزاري مانور است تا از اين منظر سطح تنش‌ها را جدي و بيش از حد خطرناك نشان دهد اما در ميدان ديپلماسي يه يك باره تمام شمشير‌ها به نيام مي‌رود و اين موضوع يك مساله ساده يا يك اظهار عادي نيست. چنين اظهاراتي كه در عرصه بين‌الملل بي‌سابقه نيست بنابر قواعد حقوق بين‌الملل پتانسيل ايجاد تعهد را هم دارد...

اما چون مقام اظهار‌كننده وزير امور خارجه دولتي است كه رسمش بد عهدي است و نشانش ترك مناسبات ديپلماتيك احتياط مضاعف را ناگزير مي‌كند ولي ترديدي نيست كه مي‌توان اين اظهارات را با ظرافت به يك تعهد حقوقي تبديل كرد. اين‌گونه مي‌توان قائل به اين نظريه بود كه سراسيمگي مقامات ايالات متحده امريكا در عدول از مواضع شداد و غلاظ و تلاش به بازگشت اين مواضع با طرح انتساب اتهام انفجار كشتي‌ها به جمهوري اسلامي ايران، صرفا نمي‌تواند يك اقدام نظري باشد و مي‌توان آن را به گونه‌اي از مصاديق اقدام عملي در نظر گرفت، اگر چه فراز و فرود سياست ايالات متحده در مواجهه با ايران به پيچيدگي ماجراي ايران و امريكا مي‌افزايد.

در حال حاضر بهترين راهبرد جمهوري اسلامي ايران ادامه همين سياست است كه مبتني بر تدبير است. تلاش ايالات متحده و متحدانش براي دست داشتن جمهوري اسلامي ايران در وقايع اخير تنها براي امكان طرح پرونده در شوراي امنيت سازمان ملل داير بر تهديد صلح و امنيت بين‌المللي از سوي جمهوري اسلامي ايران است؛ كوششي كه بي‌سابقه نيست چنان كه نتيجه‌اي هم تاكنون از اين تلاش‌ها عايد ايالات متحده نشده است و با رد شواهد ارايه شده در فقره اخير توسط وزير امور خارجه ژاپن به نتيجه رسيدن اين تلاش هم امري بعيد است.

نبايد بي‌انصاف بود كه اين نتيجه ناگزير از اقتدار ديپلماسي و مجموعه نظام سياسي بوده كه با همين درايت توانسته اصول و مباني اساسي را حفظ و نتيجه ملموس و عيني را پديد آورد؛ سياست و استراتژي‌اي كه نبايد متوقف شود!

تمام آنچه امروز عليه ايران و جمهوري اسلامي در حال انجام است اگرچه مي‌تواند به يك معركه تمام‌عيار تبديل شود اما عملكرد سياسي و ديپلماتيك ما يك مانع جدي بر سر وقوع اين حادثه ايجاد كرده است؛ روندي كه تاكنون مبتني بر تدبير بوده است. حقيقت اين است كه دوري يا نزديكي از جنگ با شرايط موجود تنها يك بي‌تدبيري است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون