گام نخست رويايي بزرگ
فياض زاهد
بزرگترين دغدغه اصحاب فرهنگ و هنر آن است كه در پايان دوره حيات خويش در ارزيابي آنچه بر عمرشان رفته است، از خود واپرسند كه راهي را كه آمدهايم ارزش اين همه مشقت و هزينه را داشت؟ آيا تن دادن به راه كليشهاي علم بهتر است يا ثروت -كه آنان لزوما بيترديد علم و فرهنگ را برگزيده بودند- به ترديدي بنيانكن در پايان عمر دچارشان نكرده است؟ محمود دولتآبادي در شرح نفس خود نوشته بود كه چگونه پس از 15 سال كار طاقتفرسا بر كليدر در آستانه سال نو آهي در بساط نداشته است. چه بسيار هنرمندان و شاعران و موزيسينهايي كه پاياني تلخ بر راهي سترگ داشتهاند. در فقر و عزلت و انزوا مردهاند. اين مختص ايران هم نيست. وانگوك كه اين روزها تابلوهايش با قيمتهاي نجومي خريد و فروش ميشود در فقر مرد. بازيگران برجستهاي در پايان كار حرفهاي خود در كنار خيابانها از زحمت زندگي خلاصي يافتهاند. از ابتداي قاجار كه صنف هنروران و اهل فرهنگ وارد لايههاي اجتماعي ايران شد، هم نگاه اجتماعي به منزلت آنان نارسا بود و هم هيچگاه به حقوق و عاقبت و بازنشستگي آنها توجهي نميشد. هنرمند قاجار كه از كمالالملك والاتر نبود و شاهان ديگر از مظفرالدين شاه متسامحتر. داستان شاه با نقاش خيال را ميدانيم! در دوران پهلوي هم دغدغه اهل هنر و كتابت برجاي بود. آنان هم با وجود اقداماتي كه كرده بودند باز در تامين آتيه اين صنف تمهيدي نينديشيده بودند. طرفه آنكه با وجود پيگيريهاي فراوان اصحاب فضيلت، در جمهوري اسلامي هم تاكنون اقدام بايسته و شايستهاي در زدودن دلواپسيهاي توليدكنندگان و پديدآورندگان آثار هنري و فرهنگي صورت نگرفته بود. اما اين مهم در سالهاي اخير با پيگيري انجمنها و كانونها و خانههاي فرهنگي و هنري در تهران و سراسر كشور در سالهاي اخير به يك مجاهده مستمر بدل شد. تلاشهاي اصحاب فرهنگ و هنر در برنامههاي سوم و چهارم و پنجم و ششم دنبال شد و در هر دورهاي كلمهاي و بندي و پاراگرافي به سمت هدف ياد شده برداشته شد تا اينكه اين مهم در سال گذشته با حمايت وزارت تعاون و كار و امور اجتماعي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به سوي تدوين نظاممند آييننامهاي ذيل بند چ ماده 92 قانون برنامه ششم توسعه كشور و...
به موجب اصل 138 قانون اساسي و تبصره 5 و 6 ماده 131 قانون كار جمهوري اسلامي ايران سوق يافت. همت وزارت ارشاد براي تدارك آييننامهاي كه نه از بالا بلكه در نتيجه فرآيندي مشاركتگرايانه و به درخواست و با حضور اعضاي انجمنهاي 15گانه فرهنگ و هنر در يكسال سامان يافت تا به ديدگاه روشن و جامع و همه فهمي نيل يابند. اين نگرش در دولت مستمر براي آنكه لباسي تدارك ببيند كه اندازه مدعي آن باشد. اول اندازه بگيرد بعد برش و دوخت كند. متاسفانه سنت غالب آن بود كه دولت رختي بدوزد و مدعي را در آن جاي دهد. خوشبختانه وزارت كار هم با اين رويه همراه شد. وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي در جلسات مختلفي با اين دوستان جلسه داشته و با تبيين الگوي حاكم بر دولت تدبير و اميد كه نهادهاي مردمنهاد و انجمنهاي صنفي را نه تنها رقيب خود نميداند بلكه آنها را مرجع و حلقه واصل ميان خود و جامعه ميشمارد.
موضوعي كه در سخنان دو وزير فرهيخته در جلسه «گام نخست تشكيل انجمنهاي صنفي سراسري توليدكنندگان و پديدآورندگان آثار فرهنگي و هنري» بازتاب يافت. اين مهم در روز يكشنبه در تالار رودكي با حضور اعضاي هياتمديره انجمنهاي فرهنگي و هنري صورت تحقق به خود گرفت و براي اولينبار در تاريخ ايران، جلسهاي در اين سطح منعقد شد. اينكه اين عزيزان ميتوانند با تشكيل انجمن صنفي سراسري از هويت صنفي و حرفهاي خود حفاظت كنند و ديگر آنكه اين عزيزان در مطابقت با تفسيري كه سازمان بينالمللي كار از واژه كارگر دارد، ذيل قانون كار قرار گرفته و از حمايتهاي بيمه و دوران بيكاري و بازنشستگي برخوردار شوند. در هفته دولت اين بزرگترين هديهاي است كه اين دو وزارتخانه به نمايندگي از دولت به اصحاب فرهنگ و هنر ميدهد؛ اقدامي كه در تاريخ ايران ثبت خواهد شد. در دو فرداي ديگر همه فراموش ميكنند چه كساني باني و پيگير اين مهم بودهاند يا چه وزرايي اين رويا را محقق ساختهاند، اما همه ميدانيم و اميدواريم كه زين پس هنرمندان، نويسندگان، شاعران و... دغدغه دوران از كار افتادگي و محجوريت خويش را ندارند. ما با احترام به اين كسوتهاي رفيع، آينده حرفهاي جامعه فاضل خويش را تضمين ميكنيم، آنچنانكه در آن مراسم گفتهام: بدون تكريم معلمان و اصحاب فرهنگ و هنر خويش روي رستگاري را نخواهيم ديد.