سارا معصومي
دو سال و اندي از حضورش در كاخ سفيد ميگذرد. شعار انتخاباتياش «امريكا اول است» بود و ميگفت آمده تا متحدان امريكا ديگر نتوانند اين كشور را بدوشند، آمده تا نگاه كاخسفيد را به مشكلات داخلي معطوف كند و نه ژاندارمبازي براي خارجيها و تبديلشدن به پليس در خاورميانه. دونالد ترامپ 73 ساله در حالي دولت خود را به نيمه عمر در دور اول رسانده كه در سطح بينالمللي هيچچيز سر جاي خودش نيست. آشوب و آشفتگي در تكتك پروندههايي كه دونالد ترامپ ميگفت آنها را با راه و روش خودش در كوتاهترين زمان ممكن به نفع كاخسفيد حل و فصل ميكند به چشم ميخورد. منطقه غرب آسيا بيشترين هرج و مرجها را در اين دو سال و نيم تجربه كرده است. در حالي كه اروپا به اضافه چين و روسيه تلاش ميكنند با حفظ توافق هستهاي با ايران منطقه غرب آسيا را از فرورفتن در بحراني ديگر نجات بدهند، متحدان امريكا در منطقه تمام تلاش خود را در مسير معكوس به كار گرفتهاند.
در چند روز اخير باز هم حمله از يمن به اهدافي در عربستان سعودي، فضا را براي دو مساله آماده كرده است: 1- سناريوسازي امريكا و متحدانش براي اتهامزني به ايران به دليل فعاليتهاي منطقهاي و 2- تلاش دوباره عربستان براي ائتلافسازي عليه ايران.
عربستان سعودي كه قرار بود در چند هفته كار حوثيها در يمن را يكسره كند قريب به چهارسال است كه در اين كشور زمينگير شده اما به جاي تندادن به راهكاري منطقهاي براي پايان دادن به بحران انساني در يمن همچنان دست و پا زده و بيشتر غرق ميشود. رياض كه از ابتدا با توهم خودساخته حضور تمامقد ايران نظامي و سياسي ايران در يمن براي مقابله با عربستان وارد اين جنگ شد اكنون تلاش ميكند در آخرين تقلاهاي نافرجام، هزينهاي بر ايران نيز تحميل كند. از نگاه سعودي تحميل اين هزينه ممكن نيست مگر از جيب ايالات متحده امريكا.
اعلام مواضع متناقض از تريبون توييتر
حمله به تاسيسات نفتي عربستان كه بامداد شنبه با ده حمله پهپادي به دو هدف مشخص صورت گرفت به بهانه تازه ايرانستيزي عربستان و امريكا تبديل شده است. در حالي كه حوثيهاي يمن مسووليت اين حملات را برعهده گرفتهاند، برخي وزراي كابينه دونالد ترامپ مانند وزير خارجه و وزير انرژي ادعا ميكنند كه كار، كار ايران بوده است. دونالد ترامپ كه فعلا درگير پرونده هستهاي و مذاكرات با ايران است در دو روز گذشته تلاش كرده از متحد سنتي خود در مواجه ادعايي با ايران دفاع كند اما همزمان با مقصر اعلام كردن مستقيم ايران، مقابله با تهران را به مسووليتي براي امريكا تبديل نكند. از آنجا كه جهان قريب به سه سال است از توييتر رييسجمهور امريكا متوجه تصميمهاي سياسي واشنگتن ميشود، دونالد ترامپ در چند توييت تلاش كرد تكليف واشنگتن با جدال جديد ميان عربستان و ايران را مشخص كند. وي كه روز شنبه با محمد بن سلمان، وليعهد سعودي در اين باره گفتوگوي تلفني داشته، نوشت: «خطوط نفت عربستان سعودي هدف حمله قرار گرفته. ما ميدانيم كار چه كسي بوده، در صورت تاييد موضوع، آماده اقدام نظامي هستيم، اما منتظريم عربستان سعودي نظر خود را درباره اينكه به باور آنها چه كسي عامل اين حمله بوده بگويد و اينكه تحت چه شرايطي اقدام خواهيم كرد.» در اين توييت چندخطي دونالد ترامپ جملات را به گونهاي كنار هم قرار داد كه حافظ سياست ابهامآفرينياش باشد و اتفاقا تحليلهاي متفاوت از اين توييت نشان داد كه موفق هم بوده است. برخي از خبرنگاران امريكايي با انتقاد از اين توييت ترامپ ادعا كردند كه وي با جمله «آماده اقدام نظامي پس از اعلام نتيجه تحقيق عربستان هستيم» به نوعي امريكا را به سرباز آماده باش عربستان تبديل كرده است. با اينهمه پرهيز ترامپ از قيد نام ايران در اين توييت قابل تعميم به تحليل ديگري هم هست. دونالد ترامپ در اين توييت برخلاف وزيرخارجهاش ايران را مقصر نشناخت و توپ اعلام مقصر و عامل پشت صحنه را به زمين عربستان سعودي انداخت. بدينترتيب اگر عربستان سعودي مدركي درباره دخالت ايران در حمله به آرامكو دارد بايد ارايه بدهد و همزمان با ارايه آن مسووليت مقصر معرفي كردن ايران و تبعات هرگونه حمله نظامي احتمالي چه محدود و چه نامحدود به ايران را هم بپذيرد. اين در حالي است كه عربستان در اين سالها سياست تحريك امريكا براي اقدام نظامي عليه ايران را در پيش گرفته و تمايلي ندارد شخصا و راسا در اين مسير وارد شود. بنابراين ميتوان گفت كه دونالد ترامپ نوعي از زيركي را در توييت اول خود به نمايش گذاشته است.
ترامپ در توييت ديگري بدون مقدمه ادعا كرد كه گزارشهاي رسانهاي مبني بر آمادگي وي براي ديدار بدون پيششرط با ايرانيها دقيق نيست. وي نوشت: «رسانههاي دروغين ميگويند من مايلم با ايران ملاقات كنم، «بدون پيششرط». (طبق معمول!) اين يك خبر نادرست است.»
به نظر ميرسد كه ترامپ در توييت دوم با اشاره به اسم ايران تلاش كرده تلويحا ميان رد مذاكره بدون پيششرط با ايران و حمله به تاسيسات نفتي عربستان ارتباطي ايجاد كند اما نه ارتباطي به سبك و سياق وزير خارجهاش كه هزينه سياسي و نظامي هم بر واشنگتن تحميل كند. با اينهمه توييت دوم دونالد ترامپ، خبرنگاران، تحليلگران و اهالي فضاي مجازي را به سمت راستيآزمايي اظهارات ترامپ سوق داد. بسياري از كاربران در فضاي مجازي به سخنان هفته گذشته (10 سپتامبر) مايك پمپئو استناد كردند كه گفته بود رييسجمهور ترامپ آماده ملاقات با همتاي ايراني بدون پيششرط است. البته اين توييت دونالد ترامپ در 24 ساعت گذشته بيشتر تحتتاثير توييتهاي وي درباره حمله به تاسيسات نفتي عربستان قرار گرفت و شايد در چند روز آينده تحليلهاي بيشتري درباره تغيير نظر او پيرامون مذاكره بدون پيششرط با ايران نوشته شود. توييتهاي ترامپ درباره حمله به تاسيسات نفتي عربستان باز هم ادامه داشت و وي عصر روز گذشته به وقت تهران در توييترش نوشت: «ما در چند سال گذشته، عملكرد خوبي در بخش انرژي داشتيم (ممنون آقاي رييسجمهور!)، ما انرژي را صادر ميكنيم و هماكنون توليدكننده درجه يك انرژي در جهان هستيم. ما به نفت و گاز خاورميانه (غرب آسيا) نيازي نداريم و در حقيقت نفتكشهاي بسيار اندكي در آنجا داريم، اما به همپيمانان خود كمك ميكنيم!»ساعتي پس از اين توييت، ترامپ دوباره اظهارنظر خود را آپديت كرده و نوشت: «به ياد داريد، وقتي كه ايران پهپاد [امريكايي] را ساقط كرد آگاهانه گفت كه اين پهپاد داخل حريم هوايي آنها بود، در حالي كه اصلا نزديك حريم هوايي آنها نبود. با آنكه ميدانستند اين روايت دروغ بسيار بزرگي است بهشدت بر سر آن پافشاري كردند. حالا ميگويند كه ارتباطي با حمله به عربستان سعودي نداشتهاند. خواهيم ديد.»
تقسيم تقصير بدون سند و مدرك
به نظر ميرسد كه سناريوهاي امريكا براي مقصر جلوه دادن ايران و تلاش براي مبهم نگاه داشتن واكنش امريكا باز هم در حال تكرار است. اين چندمين بار در دو سال و نيم گذشته است كه ترامپ چنين رويكردي را در پيش ميگيرد. امريكاي ترامپ و عربستان سعودي پيش از اين تلاش براي محكوم كردن ايران به دليل فعاليتهايش در يمن در صحن شوراي امنيت را هم امتحان كردند كه ره به جايي نبرد. پس از آن وجود پهپاد امريكايي در خاك ايران در تيرماه جاري و هدف قرار گرفتن آن توسط ايران، شاهد همين سناريوي مبهم ماندن واكنش امريكا بوديم. با توجه به زمان اندكي كه از انجام حملات گذشته، امكان اعلام نظر دقيق و بدون خط و ربط سياسي درباره عاملان اين حمله عملا وجود ندارد اما به نظر ميرسد كه برخي در امريكا چندان هم اعتقادي به پيشبرد كار با نتيجه تحقيقات ندارند. نخستين اين افراد مايك پمپئو بود كه اتهامزني بياساس وي به تهران در نخستين ساعات وقوع اين حمله، صداي كشورهايي چون چين و روسيه و همچنين بسياري از سناتورها و اعضاي مجلس نمايندگان امريكا را بلند كرده است. منتقدان پمپئو وي را به جنگافروزي متهم ميكنند و هشدار ميدهند كه وي همصدا با عربستان به دنبال تحميل هزينهاي بر امريكا است كه در حقيقت نتيجه سياستهاي ضدايراني دونالد ترامپ در دو سال و نيم گذشته بوده است. پس از وقوع اين حملات، برخي در دولت ترامپ با طرح اين ادعا كه حمله از خاك يمن صورت نگرفته، تلاش كردند پاي عراق را به بازي باز كنند. نخستين جرقه اين ادعا را هم خبرگزاري رويترز به نقل از يك مقام امريكايي زد كه ادعا ميكند حمله از طرف جنوب يعني يمن نبوده بلكه از طرف غرب- شمال غربي انجام شده است. با توجه به اين فضاسازيها، عادل عبدالمهدي، نخستوزير عراق با مايك پمپئو رايزني تلفني داشت كه عمده بحث در اين تماس تلفني، حمله به تاسيسات آرامكو بوده است. در اين تماس تلفني، عادل عبدالمهدي اعلام كرد كه ماموريت عراق، حفظ امنيت و ثبات، دوري از هر گونه اقدام تنشزا و عدم اجازه براي استفاده از خاك خود عليه كشور همسايه، برادر يا دوست است. پمپئو نيز در اين گفتوگو اعلام كرد كه اطلاعات آنها مويد بيانيه دولت عراق براي عدم استفاده از خاك خود در اين حمله است.
در همين راستا، «تركي المالكي» سخنگوي ائتلاف سعودي عليه يمن در سخناني درباره حمله آرامكو، اظهارات مقامات يمن درباره حمله پهپادي به دو پالايشگاه «خريص» و «بقيق» از خاك اين كشور را رد كرد. براساس گزارشي كه اسكاي نيوز منتشر كرد، تركي المالكي ادعا كرده كه نتايج اوليه تحقيقات حكايت از آن دارد كه حمله به آرامكو از اراضي يمن انجام نشده است. وي در ادامه بدون ارايه مدركي مستند و مستدل ادعا كرده كه تسليحاتي كه در حمله به آرامكو مورد استفاده قرار گرفته، ايراني است.
بازي خطرناك تندروها در غرب آسيا
حمله به تاسيسات نفتي آرامكو كه حوثيهاي يمن مسووليت آن را پذيرفتهاند مانند تكهاي جديد است كه به پازل بحران در منطقه غرب آسيا اضافه شده است. محمد بن سلمان، وليعهد سعودي در لجبازي عيان حاضر به نشستن پاي ميز مذاكره با حوثيهاي يمن و پايان دادن به 4 سال جنگ و خونريزي نيست. همزمان در يمن جايي جز بدن بيرمق غيرنظاميان نمانده كه عربستان و نيروهاي ائتلاف به رهبري سعودي نشانه نگرفته باشند. عربستان از حمله به يمن درست مانند دخالت در تقويت نيروهاي شبهنظامي در سوريه به دنبال تضعيف ايران بود كه اين هدف با هيچ متر و معياري محقق نشده است. از سوي ديگر در حالي كه عربستان گرفتار جنگ يمن بود ايران با 6 عضو دايم و غيردايم شوراي امنيت به توافق هستهاي دست يافت و اين توافق به حصر سياسي ايران پايان داده و ايران را از بازيگري كه جامعه جهاني به دروغ بخشي از بحران در سوريه و يمن ميخواند به بخشي از راهحل تبديل كرد. شكلگيري ابتكار آستانه ميان ايران، تركيه و روسيه و مذاكرات 4 كشور اروپايي با ايران درباره يمن هر دو پس از برجام و با پشتوانه برجام آغاز شد و اين مراجعه به ايران براي حلوفصل پروندههايي كه عربستان در آنها گير افتاده بود خشم سعودي را دو چندان كرد. برهمين اساس بود كه عربستان سعودي به محض حضور دونالد ترامپ در كاخ سفيد، وزير خارجه وقت را براي خوشخدمتي به واشنگتن فرستاد تا بتواند از همان ابتدا بازي خود با ايران را در دولت جديد امريكا پيش ببرد. ترامپ تشنه پول بيشتر در ازاي قراردادهاي گزاف خريد تسليحات به همبازي خوبي براي عربستان تبديل شد؛ هرچند كه اين همبازي به مرور نقاب از چهره برداشت و ادامه اتحاد با رياض را منوط به قراردادهاي بيشتر و بيشتر كرد. شايد خروج امريكا از برجام در ميانمدت تحقق رويايي بود كه محمد بن سلمان همواره در سر داشت اما اين رويا زماني كامل ميشد كه خروج امريكا از برجام به از هم پاشيده شدن شاكله توافق هستهاي و بازگشت قطعنامههاي سازمان ملل عليه ايران منتهي شود. در حالي كه محمد بن سلمان زير فشار بينالمللي ناشي از قتل روزنامهنگار سعودي در كنسولگري عربستان در تركيه و همچنين اتهام جنايت عليه بشريت در يمن قرار داشت، مترصد فرصتي بود كه ايران با پايان برجام يا تمامي پروندههاي منطقهاي را واگذار كند يا وارد جنگي با امريكا شود. خروج امريكا از برجام نه تنها اين خواب رياضنشينها را تعبير نكرد بلكه انتظارهاي دونالد ترامپ و تندروهاي مشوق وي در دو سال و نيم گذشته را هم محقق نكرده است. هرچند ايران روند كاهش تعهدات برجامي را آغاز كرده اما هنوز نه تنها از اجماع بينالمللي عليه ايران خبري نيست بلكه بازماندگان در برجام كه هركدام وزنهاي در شوراي امنيت با حق وتو هستند تمام تلاش خود را براي بازگرداندن ايران به اجراي كامل توافق و حفظ آن به كار گرفتهاند. از سوي ديگر نه ادعاها درباره فعاليتهاي هستهاي ايران كه از سوي اسراييل مطرح ميشود و نه سناريوسازيها درباره ناامن شدن خليجفارس توسط ايران به شكلگيري اجماع مدنظر سعودي عليه ايران منتهي نشده است. حتي اگر روايت سعوديها و همراهان آنها در كاخ سفيد درباره دخالت ايران در حمله به آرامكو را هم بپذيريم سوال اين است كه آيا اين روايت به معناي اعتراف به شكست سياست فشار حداكثري امريكا عليه ايران نيست؟
پيشبينيناپذير بودن دونالد ترامپ به اضافه ذهن تاجرمسلك او عملا گمانهزني درباره واكنش احتمالي وي به حمله به تاسيسات نفتي سعودي را سخت كرده است. از سوي ديگر ترامپ تا حدودي به راهكار فرانسه براي كاهش تنش با تهران چراغ سبز نشان داده يا حداقل به گفته برخي منابع در كاخ سفيد با مشاور امنيت ملي سابقش يعني جان بولتون بر سر ايده كاهش تحريمهاي ايران در ازاي مذاكره چندجانبه جر و بحث كرده است. در چنين شرايطي سوال اصلي اين است كه آيا ترامپ از گزينه نظامي ولو محدود عليه ايران يا همپيمانهاي ايران در منطقه استفاده خواهد كرد؟ دونالد ترامپ يك بار اوايل تابستان جاري از فشار دادن دكمه سبز براي آغاز منازعه نظامي با ايران به دليل هدف قرار گرفتن پهپاد امريكايي توسط ايرانيها سر باز زد. اينبار آيا رييسجمهور امريكا حاضر است در حالي كه به گواه توييتش نيازي به نفت سعودي ندارد و حتي ميتواند بازار نفت را هم تا مدتي از حيث قيمت مديريت كند، به نيابت از عربستان منازعه نظامي با ايران را رقم بزند؟ در پاسخ به اين سوال هم باز رفتارهاي متناقض ترامپ در دو سال و نيم گذشته ارايه يك پاسخ واحد يا طرح يك احتمال قوي را سخت ميكند. برخي تحليلگران ميگويند ترامپ در حوزه ديپلماسي به يك توفيق نياز دارد و نه يك شكست يا گرفتار شدن در جنگي آنهم با ايران آنهم در منطقه پربحران غرب آسيا كه در آن شايد آغازگر جنگ تو باشي اما پاياندهنده به آن تو نخواهي بود. بر اين اساس اين گروه به پرهيز ترامپ از منازعه ولو محدود نظامي با ايران راي ميدهند و اعتقاد دارند كه هياهوي سعودي و شعلههاي آتشي كه آرامكو را در بر گرفت اينبار هم نميتواند وسوسه جنگ را در ترامپ زنده كند. در آنسوي ميدان اما تحليلگراني نشستهاند كه عبارت «آماده شليك» در توييت ترامپ را مصداق جنگي ميدانند كه در نگاهي سنتي روساي جمهوري امريكا در دور نخست دولت خود به آن نياز داشتند تا شايد پيروزي در انتخابات براي بار دوم را تضمين كنند. البته كه بسياري از تحليلگران شخصيت ترامپ را متفاوت با روساي جمهور قبلي ميدانند و همچنان اعتقاد دارند كه وي اگر هم به دنبال جنگي با ايران باشد ترجيح ميدهد آن جنگ را سعودي با اسلحه امريكايي پيش ببرد و نه سرباز امريكايي به نيابت از منافع سعودي. مجموعه تحولات در چند روز آتي نشان ميدهد كه آيا پس از سياستهاي فشار حداكثري و فريب حداكثري، ترامپ و متحدانش در منطقه، تن به تنش حداكثري آن هم در قالب نظامي با ايران ميدهند يا خير.
سخنگوي وزارت خارجه:
اتهامهاي آمريكا از بيخ و بن بي اساس است
سيدعباس موسوي،سخنگوي وزارت خارجه در نشست خبري روز گذشته در پاسخ به سوالي درباره اتهامات مقامات آمریکایی به ايران درباره حمله به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان گفت: ۵ سال است یمن درگیر جنگ است و ائتلاف سعودیها با پشتوانه کشورهای غربی مرتکب جنایات جنگی بسیاری در یمن شدند و طبیعی است که مردم یمن و نیروهای نظامی یمن برای متوقف کردن این جنایات واکنش داشته باشند. موسوی اینگونه فرافکنیها و حرفها را رد کرد و افزود: جمهوری اسلامی ایران به صراحت اعلام کرده از مردم یمن و حقوق آنها دفاع میکند ولی اینکه اینگونه حملات و اقدامات دفاعی را به جمهوری اسلامی ایران نسبت بدهند، در راستای همان دروغ حداکثری آمریکاییهاست. ما از این حرفها خیلی تعجب نمیکنیم، کشورهای وابسته کماکان وابسته هستند و آنهایی هم که قرار است آنها را بدوشند مجبورند از این حرفها بزنند تا به آنها احساس امنیت بدهند تا اهداف و منافع خود را پیش ببرند.این حرفها محکوم و غیر قابل پذیرش و از بیخ و بن بیاساس است.