• 1404 يکشنبه 29 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6096 -
  • 1404 يکشنبه 29 تير

هر وقت فهميدي اشتباه كردي، برگرد

مهرداد احمدي شيخاني

مرحوم «مسعود سپهر» كه از استادان بنام عرصه گرافيك معاصر ايران بود، هميشه بر يك نكته تاكيد داشت و مي‌گفت «هر وقت فهميدي راه را اشتباه رفته‌اي، بلافاصله برگرد، چون ماندن و ادامه دادن راهي كه اشتباه آمدي، يعني تداوم اشتباه و تداوم اشتباه، نه تنها سودي ندارد بلكه فقط هزينه بازگشت را بيشتر مي‌كند». گمان نمي‌كنم كسي پيدا شود كه با اين گزاره منطقي مخالف باشد، ولي در عمل، چند نفر را پيدا مي‌كنيم كه جرات و جسارت اين را داشته باشند كه وقتي اشتباه كردند و فهميدند كه كارشان اشتباه است، از راهي كه رفته‌اند برگردند؟ واقعيت اين است كه ما و بهتر است بگويم  اكثريت قريب به اتفاق ما، آنچنان اسير ادعاهايمان هستيم و آنقدر بر درست بودن راهي كه رفته‌ايم و كاري كه كرده‌ايم اصرار داريم و درست بودن آن را در بوق و كرنا كرده‌ايم، كه همه شجاعت‌مان را براي بازگشت از راهي كه رفته‌ايم، از دست داده‌ايم و چنان اسير همين ادعاها مي‌شويم كه به همان عبارت عاميانه «روي‌مان نمي‌شود» كه از راه اشتباه‌مان برگرديم يا حتي اگر هم تصمیمي بر بازگشت داشته باشيم، مي‌مانيم كه اگر مورد پرسش قرار گرفتيم كه پس چرا چنين كرديد و چرا به هشدارها كه نرو، گوش ندادي؛ يك طورهايي انگار زير بار و فشار اين بيت مولاناييم كه احتمالا وصف چنين شرايطي است كه «نگفتمت مرو آنجا كه آشنات منم» و همين فشار سرزنش‌ها، حتي فقط كلامي، ما را شايد از بازگشت مي‌ترساند. اما موضوع اين است كه اگر اشتباه و پيامدهايش فقط گريبان خودمان را به تنهايي مي‌گرفت، شايد اشكال نداشت كه راه خطا را ادامه دهيم، ولي اگر اين خطا و اين راه اشتباه، دامان ديگران را نيز بگيرد، چقدر اصرار بر ماندن در اين راه، قابل توجيه است؟ غير از طعنه آنهايي كه قطعا هستند و به رسم همان شعر مولانا خواهند گفت «ما كه گفتيم»، يك واقعيت ديگر هم هست كه ماندن در اين راه را تداوم مي‌دهد و آن هم خيل چاپلوسان و توجيه‌گراني است كه نه تنها آن موقع كه تازه گام در اين راه اشتباه گذاشتيم، با به‌به و چهچه كردن، تشويق‌مان كردند كه به خطا برويم، كه حتي زماني كه ديگر هزينه‌هاي ادامه اشتباه كمرشكن شده، باز هم ادامه خطا را توجيه و تو را تشويق مي‌كنند و تاكيد مي‌كنند كه نخير، اشتباه نبود كه كاملا هم درست بود و بخواهيم يا نخواهيم، در بين ما، كمتر كسي پيدا مي‌شود كه پيرامونش را از نكوهشگران و منتقدان پر كند كه همه ما، تاييدكنندگان را خوش‌تر داريم.
هفته گذشته اتفاقي افتاد كه بسيار جاي اميدواري دارد و گمان دارم كه هر چه بيشتر بايد در مورد ضرورت تداوم آن صحبت شود. در خبرها بود كه وزير كشور، يكشنبه ۲۲ تير، تعدادي از روزنامه‌نگاران و فعالان سياسي را براي شنيدن نظراتشان درباره جنگ اخير دعوت كرد كه تا آنجايي كه در مورد حاضرين اين جلسه گفته شده، برخي از شناخته‌شده‌ترين فعالان اين عرصه كه به خاطر بيان صريح نظراتشان در گذشته، دچار گرفتاري‌هاي بسياري هم شده بودند، حضور داشتند. مي‌توانیم به رسم همان شعر مولانا بگویيم «نگفتمت.»؟ ولي اين نگفتمت مربوط به گذشته است، مهم اين است كه حالا و در شرايطي كه امروز بر كشور حاكم است چه بگویيم و چه بكنيم؟ و مهم اين است كه اين حركت كه به گمان من بسيار ارزشمند است، نه تنها نشانه فهميدن اشتباه بودن راهي است كه تاكنون رفته‌ايم، بلكه از آن مهم‌تر، به قول مرحوم مسعود سپهر، گامي مهم در بازگشتن از آن مسير خطا است كه بايد همه ما از اين تصميم حمايت كنيم و از طعنه بپرهيزيم كه «گفتمت مرو آنجا» را كنار بگذاريم. اما راه چيست؟ 
در حوزه‌هاي مختلف، هر كارشناسي، به واسطه تخصصي كه دارد پيشنهادي را خواهد داد كه لازم است حتما شنيده شود و بر اساس يك تئوري منسجم، بهترين آنها به كار بسته شود، ولي براي خود من به واسطه تجربه چند دهه‌ام در حوزه رسانه و هم از آن جهت كه مهم‌ترين موضوع طرح شده با جناب وزير كه در اين روزها در جاهايي ديگر هم بر آن تاكيد مي‌شود موضوع «بازگشت به مردم» است، يعني همان مردمي كه به فرموده رهبري با هر سنخ پوشش و گرايش، پاي وطن ايستادند (نقل به مضمون)، اين بازگشت چگونه رخ بدهد؟
در اين 12 روز، مدافعان سلحشور كشور، كاري سترگ در مقابل بمباران كشور انجام دادند، ولي يك بمباران بي‌وقفه و همچنان بدون وجود هيچ دفاعي در حال انجام است و آن‌هم بمباران رسانه‌هاي فارسي‌زبان ضدايراني است. بمباراني كه زماني گمان مي‌رفت رسانه ملي مي‌تواند در مقابل آن بايستد، ولي حالا معلوم شده كه نه تنها توان ايستادگي ندارد كه حتي احتمالا به دلايلي، كمك حال آن بمباران و رسوخ بيگانگان در افكار عمومي كشور هم شده، كه اگر چنين نبود؛ چه لزوم بر اين همه هشدار بود كه ‌اي مردم مراقب بمباران رسانه‌هاي ضدايراني باشيد؟ مي‌دانم كه اين سخن بارها گفته شده، ولي از آنجا كه جلسه وزير نشان مي‌دهد احتمالا امروز ديگر امكان شنيده شدنش وجود دارد، از نو بر ضرورت بازگرداندن مرجعيت رسانه به كشور مي‌گويم. وقتي در دوره اصلاحات، در يك حركت عجيب، مطبوعات اصلاح‌طلب را كه با اقبال گسترده اجتماعي روبه‌رو بودند، در يك شب توقيف كردند، شايد گمان اين نبود كه اين توقيف، باعث اقبال رسانه‌هاي خارج از كشور مي‌شود كه شد. اما حالا با   اين همه كانال ماهواره‌اي، ديگر حتي بازگشت به امكان آن مطبوعات هم نمي‌تواند مرجعيت رسانه‌اي را به كشور بازگرداند، مگر اينكه با هدف بازگشت به مردم، به همين رسانه‌هاي موجود اجازه داده شود كه كانال تلويزيوني راه‌اندازي كنند و در گامي ديگر، با برداشتن فيلترينگ؛ هم ايده بازگشت به مردم عملي شود و هم حمايت غيررسمي از مافياي فيلترشكن‌فروشي پايان يابد. اين دو گام، مهم‌ترين گام‌ها در بازگشت به مردم است و بدون آن، هر عملي بي‌نتيجه است، چنان‌كه تا همين‌جا هم بي‌نتيجه بوده.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
وفاداري به ايران 63 هزار سال قدمت سكونت انساني در ايران پروژه خاموش براي تغيير موازنه در شامات؟ جاده توسعه نقشه راه بغداد براي عبور از نفت روايت، امكانِ ايستادگي ماست منافع امنيتي انگليس، راه‌اندازي «فتنه‌ مسلحانه»در ايران و «تجارت معكوس» در هندوستان است قدرت دفاعی و بازدارندگی ایران آقابالاسر قانوني! سر فرصت از نيروهاي مسلح تشكر كنيم! جنگ 12 روزه خطاهاي تحليلي و تصميمي شکاف میان دیپلماسی جولانی و واقعیت های میدانی هر وقت فهميدي اشتباه كردي برگرد از مكانيسم ماشه تا رنج آشه! كاتاليزور پرونده اتمي ايران دو زمين‌لرزه با بزرگاي ۴.۸ در شرق البرز بعد از ۱۳۵ سال تجسم شوخشنگي و ساده دلي و خوش قلبي تسليحات امريكا و موازنه قدرت درجنگ روسيه و اوكراين پروژه ۱۷ ميليارد دلاري كه منطقه را دگرگون می‌کند سر فرصت از نيروهاي مسلح تشكر كنيم! جنگ 12 روزه خطاهاي تحليلي و تصميمي شکاف میان دیپلماسی جولانی و واقعیت های میدانی هر وقت فهميدي اشتباه كردي، برگرد از مكانيسم ماشه تا رنج آشه!
کارتون
کارتون