مادورو؛ روند مسالمتآميز و سرنوشتي تراژيك
ابراهيم متقي
كشورهاي امريكاي مركزي و جنوبي عموما رويكرد انتقادي نسبت به سياست امنيتي امريكا دارند. علت اصلي آن را بايد در «ميراث مونروئه» موردتوجه قرار داد. «جيمز مونروئه» رييسجمهور ايالاتمتحده در سال 1823 محور اصلي سياست خارجي امريكا را معطوف به نيمكره غربي دانست. مونروئه تلاش انگليس و فرانسه براي واردسازي ايالاتمتحده در منازعات كشورهاي اروپايي قرن 19 را بيفايده دانسته و آن را عامل اصلي درگيري در جنگها و بحرانهاي پرمخاطره تلقي مينمود. در اين دوران تاريخي، مونروئه به اين موضوع اشاره داشت كه ايالاتمتحده محور اصلي سياست در نيمكره غربي خواهد بود. بيان چنين رويكردي به مفهوم آن است كه مونروئه تلاش داشت تا اروپاييها را از رقابتهاي ژئوپليتيكي در حوزه نفوذ و منطقه راهبردي امريكا بر حذر دارد. در سال 1898 رييسجمهور «مك كينلي» كه داراي انديشههاي راهبردي مشابه «آندرو جكسون» رييسجمهور پيشين امريكا بود؛ فرمان حمله به ناوگان اسپانيا را صادر نمود و پس از آن تمامي متصرفات اسپانيا تا فيليپين را در كنترل خود قرار داد. بخش قابلتوجهي از سنتهاي سياسي و راهبردي «آندرو جكسون» و «مك كينلي» را ميتوان در انديشه و كنش «دونالد ترامپ» نيز مشاهده كرد. هر يك از سه رييسجمهور ياد شده امريكا درصدد بودند تا از «سياست قدرت» براي «مديريت بحران» استفاده نمايند. انديشه راهبردي ترامپ بر مقابله كارگزاران و ساختارهايي است كه با سياست امنيتي و راهبردي امريكا هماهنگي چنداني ندارند، به همين دليل است كه سياست انتقادي و تهاجمي ترامپ در مقابله با ونزوئلا به گونه تدريجي افزايش يافت. تهديدات تصاعديابنده امريكا منجر به گسترش بحران ونزوئلا گرديده است. اگرچه مادورو رييسجمهور ونزوئلا به اين موضوع اشاره دارد كه با دونالد ترامپ مكالمه تلفني دوستانه داشته است، اما اين امر به مفهوم كاهش و كنترل تهديدات امريكا عليه ونزوئلا و حكومت مادورو تلقي نميشود. ترامپ تلاش دارد تا مفاهيم سهگانه «مهاجرت»، «قاچاق موادمخدر» و «عدالتگرايي راديكال» را محور اصلي سياست امنيتي خود براي مقابله با مادورو در دستور كار قرار دهد، به همين دليل است كه شرايط براي محاصره نظامي ونزوئلا به وجود آمده است. در شرايط موجود، بخش قابلتوجهي از يگانهاي نظامي امريكا در سواحل كاراييب مستقر شدهاند و تاكنون از گزينه حملات هوايي به قايقهاي مظنون بهره گرفتهاند. در 29 نوامبر 2025 دونالد ترامپ دستور نظامي شبه تهاجمي براي محاصره بيشتر كاراكاس را صادر نمود. در اين مقطع تاريخي، ترامپ اعلام داشت كه حريم هوايي ونزوئلا و اطراف آن بايد تا سه ماه آينده بسته و كنترل شده باقي بماند. اگرچه تاكنون سياست «منطقه پرواز ممنوعه» عليه دولت مادورو اعلام نشده و به مرحله اجرا درنيامده است. ادبيات ترامپ درباره مادورو، نشانههايي از «تهديد تصاعديابنده» را منعكس ميسازد. ترامپ مفهوم «رهبر كارتل ناركو تروريستي» را براي مادورو به كار گرفته و به اين ترتيب تلاش دارد تا با كاهش اعتبار و شخصيت اجتماعي مادورو، زمينه براي توجيه عمليات امنيتي عليه رييسجمهور امريكا را فراهم سازد.
1- راهبرد كنش مرحلهاي و براندازي مسالمتآميز مادورو
امريكا در ونزوئلا از سازوكارهاي «سياست تغيير رژيم» بهره ميگيرد. توضيح آنكه هرگونه سياست تغيير رژيم ميتواند با تاكتيكهاي متفاوتي انجام پذيرد. تغيير رژيم در خاورميانه عربي عموما مبتني بر نشانههايي از بحران، ستيزش و عمليات نظامي بوده است. روند براندازي حكومتهاي عراق و سوريه بيانگر اين واقعيت است كه «عصر راديكاليسم سياسي و امنيتي» به گونه تدريجي با فروغ كمتري همراه گشته و موقعيت ساختاري چنين حكومتهايي در حال كاهش ميباشد. سياست محدودسازي قدرت مادورو از آگوست در دستور كار قرار گرفته و در نوامبر 2025 به ميزان قابل توجهي تصاعد پيدا كرده است. در اولين روزهاي دسامبر، نيروهاي نظامي امريكا در سواحل درياي كاراييب تجمع بيشتري يافته است. برخي نظريهپردازان به اين موضوع اشاره دارند كه تمركز نيروي نظامي امريكا در حوزه كاراييب به مفهوم آن است كه ايالاتمتحده از سازوكارهاي عملياتي و تاكتيكي براي براندازي مادورو بهره ميگيرد. واقعيت آن است كه راهبرد مقابله با مادورو بيش از آنكه ماهيت ساختاري داشته باشد يا اينكه معطوف به سازماندهي دولت دموكراتيك در ونزوئلا باشد، ماهيت راهبردي و ژئوپليتيكي دارد. حكومت مادورو داراي پشتوانه سياسي و نظامي راديكال بوده كه با سياستهاي كنترل اقتصادي و راهبردي امريكا در محيط منطقهاي مخالفت جدي داشته است. در شرايط موجود، مادورو توانست طيف گستردهاي از نيروهاي اجتماعي و مجموعههاي نظامي را براي مقابله با تهاجم امريكا بسيج نمايد، درحالي كه «تهاجم نظامي امريكا و اسراييل به ايران» در ژوئن 2025 بيانگر اين واقعيت است كه ابزار و تاكتيكهاي نظامي ايالاتمتحده تحت تاثير قابليتهاي فناورانه قرار گرفته و به ميزان قابلتوجهي ماهيت تهاجمي، تاكتيكي و نقطهاي پيدا كرده است. كنش تاكتيكي امريكا براي محاصره ونزوئلا و عليه مادورو براساس «عمليات تركيبي» شكل گرفته است. در گام نخستين، امريكا بخش قابل توجهي از نيروي نظامي منطقهاي به همراه پهپادهاي پيشرفته، ناوشكنها و رزمناوهاي مجهز به موشكهاي هدايتشونده و دقيق را در منطقه مستقر كرده است. در مرحله دوم، بالگردهاي عملياتي ويژه امريكا در حاشيه سواحل ونزوئلا مستقر شدهاند و در مرحله سوم، به سازمان اطلاعات مركزي امريكا مجوز عمليات مخفي براي اثربخشي در معادله قدرت سياسي داده شده است. اگرچه دونالد ترامپ هنوز از كنگره امريكا براي انجام عمليات نظامي تاييدي دريافت ننموده است، اما واقعيت آن است كه تمايلي به عمليات نظامي پرشدت براي اثربخشي سياسي در ونزوئلا ندارد. در شرايطي كه بحران امنيتي اوكراين و خاورميانه به ميزان قابلتوجهي تعديل شده، طبيعي است كه امريكا بخشي از نيروهاي نظامي خود را ميتواند در ساير حوزههاي منطقهاي ازجمله در حوزه كاراييب بهكار گيرد. درحالي كه واقعيتهاي موجود بيانگر آن است كه احتمال كنش نظامي و عمليات پرشدت عليه مادورو بسيار محدود ميباشد.
2- الگوي كنش مادورو در برابر ترامپ
بحران در روابط ونزوئلا و امريكا درحالي گسترش و تصاعد پيدا ميكند كه مادورو ترجيح ميدهد تا از سازوكارهاي «كنش مسالمتآميز» براي مديريت بحران استفاده نمايد. اگرچه مذاكره ترامپ و مادورو در شرايط بحران و تهديدات نظامي عليه ونزوئلا شكل گرفته، اما ادبيات به كار گرفته شده ازسوي دو رييسجمهور، ماهيت «دوستانه و محترمانه» داشته است. چنين فرآيندي ناشي از شخصيت سياسي مادورو ميباشد كه قبلا بخشي از فعاليت حرفهاي خود را به عنوان وزير امور خارجه سپري كرده است. ويژگيهاي شخصيتي و كنش ارتباطي مادورو با نشانههايي از «احتياط ديپلماتيك» و «ادبيات سازنده و همكاريجويانه» همراه بوده است. مادورو عموما تمايلي به اتخاذ سازوكارهاي هيجاني براي مديريت و حل و فصل بحرانهاي منطقهاي و امنيتي ندارد. مفاهيمي كه مادورو پس از مذاكره تلفني با ترامپ بيان داشته، مبتني بر نشانههايي از «كنش همكاريجويانه» براي مديريت بحران بوده است. ادبيات مادورو براساس مفاهيمي دوستانه و سازنده بوده است. مادورو بيان داشته كه ما همواره به دنبال صلح خواهيم بود و از ديپلماسي و گفتوگو حمايت خواهيم كرد. واقعيتهاي سياست در مديريت بحران ونزوئلا مبتني بر ديپلماسي، ساز و كارهاي حل مسالمتآميز اختلافات و عبور از بحران براساس انعطافپذيري مادورو ميباشد. مادورو به همانگونهاي كه از ادبيات ديپلماتيك و همكاريجويانه بهره ميگيرد، اعلام داشته كه ونزوئلا در 5 ماه گذشته با شديدترين اشكال تجاوز و تهاجم روبهرو بوده و در عين حال به مقامات امريكايي هشدار داد كه كشورش شكستناپذير بوده و تسليم فشارهاي امريكا نخواهد شد. مواضع، سياستها و قالبهاي مفهومي مادورو بيانگر آن است كه ونزوئلا تلاش دارد تا ديپلماسي را جايگزين جنگ نمايد. ديپلماسي تلاش سازمان يافته مادورو براي بقا ميباشد. ازسوي ديگر، كشورهاي امريكاي لاتين، پاپ رهبر كاتوليكهاي جهان و بسياري از رسانهها و كارگزاران سياسي امريكايي با انجام اقدامات نظامي مخالفت داشته و بر اين اعتقادند كه ميتوان از سياست همكاريجويانه و ديپلماسي براي حل و فصل چالشهاي موجود در روابط دو كشور بهره گرفت. دونالد ترامپ و امريكا اهداف خود را براي بركناري مادورو تعيين نموده و درصدد هستند تا سياستها و الگوهايي را در دستور كار قرار دهند كه هزينههاي اعتباري و تاكتيكي كمتري براي امريكا داشته باشد.
3- ايران، مادورو و آينده همكاريهاي دوجانبه
ونزوئلا و ايران روابط اقتصادي و راهبردي خود را از سال 2010 به ميزان قابل توجهي گسترش دادهاند. در اين دوران تاريخي، شرايط براي بهينهسازي روابط دو كشور از طريق اجراي پروژههاي اقتصادي، دفاعي و امنيتي فراهم شده است. ارتقاي سطح روابط ونزوئلا و ايران منجر به «كنش نسبتا همگون» و «قالبهاي گفتماني مشترك» دو كشور گرديده است. رهبران سياسي و مقامهاي اجرايي ونزوئلا و ايران، محور اصلي همكاريهاي خود را براساس «مقابله با دشمن مشترك» تنظيم نمودهاند؛ رويكردي كه در نوامبر و دسامبر 2025 با نشانههايي از تغيير تدريجي همراه شده است. سطح روابط و فرآيند كنش ارتباطي ونزوئلا و ايران از سال 2011 به بعد به ميزان قابلتوجهي افزايش يافته است. در گام نخستين، ايران مبادرت به همكاريهاي موثر دريايي و صنعتي در حوزه تجاري به ويژه صادرات نفت نمود. در اين ارتباط، شركت صنايع دريايي ايران 2 فروند «كشتي نفتكش افراماكس» به ونزوئلا فروخته است. كشتي افراماكس داراي 250 متر طول، 44 متر عرض و 21 متر ارتفاع بوده كه از قابليت حمل 800.000 بشكه نفت برخوردار است. همكاريهاي نظامي ونزوئلا و ايران از اواخر سال 2020 آغاز شد. در اين ارتباط مذاكرات سازندهاي براي همكاريهاي دفاعي و تسليحاتي ونزوئلا و ايران درخصوص فروش موشكهاي ميانبرد انجام گرفت. تضادهاي امريكا با ونزوئلا در دوران ترامپ به ميزان قابلتوجهي افزايش يافت. «مارك روبيو» وزير امور خارجه امريكا نگراني خود را از ساختن پايگاههاي نظامي ايران در ونزوئلا اعلام داشت. علت اصلي نگراني مارك روبيو را ميتوان قراردادهاي تسليحاتي ونزوئلا و ايران در حوزه قايقهاي موشكانداز، پهپادهاي تهاجمي و موشكهاي ميانبرد دانست. برخي تحليلگران اعتقاد دارند كه بحران ونزوئلا شباهت بسيار زيادي با «بحران كوبا» در سال 1962 دارد. اگرچه در روند بحران كوبا، زمينه براي توافق قدرتهاي بزرگ به وجود آمد، اما اين انگاره وجود دارد كه همكاريهاي دفاعي ونزوئلا و ايران عامل موثري در محاصره نظامي و عمليات تاكتيكي نيروهاي امريكايي عليه حكومت ونزوئلا خواهد بود. در سال 2025 همكاريهاي اقتصادي، صنعتي و نظامي ايران با ونزوئلا به ميزان قابلتوجهي افزايش يافته است. گسترش تهديدات امنيتي عليه ونزوئلا و ايران را ميتوان در زمره موضوعاتي دانست كه تاثير قابلتوجهي در كاهش و ابهام آينده روابط خواهد داشت.
نتيجه
ونزوئلا در زمره متحدين منطقهاي ايران در امريكاي لاتين است. ايران در سالهاي 2005 به بعد، سطح روابط خود با كشورهاي انقلابي و راديكال امريكاي لاتين ازجمله ونزوئلا و بوليوي را به ميزان قابلتوجهي ارتقا داد. در آن دوران تاريخي «هوگو چاوز» رييسجمهور ونزوئلا بوده و از سياست پوپوليستي با رويكرد راديكال بهره ميگرفت. چنين سياستي منجر به افزايش تضادهاي امنيتي امريكا با ونزوئلا و ايران شده است. باتوجه به آنكه ترامپ تلاش دارد تا سياست تصاعد فشار امنيتي عليه متحدين ايران را در دستور كار قرار دهد، بنابراين ونزوئلا در دسامبر 2025 با نشانههايي از تهديد تصاعديابنده روبهرو خواهد شد. رهبران سياسي ونزوئلا به اين موضوع واقف هستند كه در شرايط موجود، ايران از «راهبرد بقا» بهره گرفته و در نتيجه اجراي سياست حمايت فراگير از متحدين خود را تعديل كرده است، بنابراين بهترين گزينه در الگوي كنش سياسي و امنيتي ونزوئلا ميبايست معطوف به «عملگرايي تاكتيكي» در برابر امريكا باشد. مادورو داراي چنين ويژگيهايي بوده و تلاش دارد تا از تمامي تجارب ديپلماتيك، قابليت راهبردي و توانمندي فردي براي حل و فصل بحران استفاده نمايد. در نوامبر و دسامبر 2025، اگرچه امريكا «سياست كنارهگيري مسالمتآميز» براي بركناري مادورو را در دستور كار قرار داده، اما تهديدات امنيتي ترامپ عليه مادورو در حال گسترش بوده است. در اين شرايط، نشانههايي از ابهام تاكتيكي آينده رفتار سياسي و امنيتي ترامپ در برابر ونزوئلا را شكل ميدهد. واقعيت آن است كه هرگونه تغيير سياسي در ونزوئلا مبتني بر خشونت پرشدت نبوده و احتمالا ايالاتمتحده از عمليات ويژه و كنش تاكتيكي گزينشي براي حذف مرحلهاي مادورو از قدرت استفاده مينمايد. استاد دانشگاه تهران