• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3139 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۶ دي

در ديدار با مريدانش در جبهه پايداري

احمدي‌نژاد :توطئه شدت يابد، مي‌آيم

هاشمي آمد كه مشايي را آوردم

  مهشيد ستوده/  اين ادبيات هميشگي‌اش نيست. اگر اسمش را از ابتداي جملات حذف كنيم حدس زدن اينكه گوينده چنين جملاتي مردي باشد كه هشت سال گذشته رييس دولت بوده است قابل باور نيست. محمود احمدي‌نژاد يا بسيار تغيير كرده يا اينكه مي‌خواهد نشان بدهد كه تغيير كرده است. شايد هم مي‌خواهد وانمود كند كه مرد سال‌هاي پيش با آن مواضع سرسخت نيست يا آنكه واقعا ديگر به سرسختي گذشته نيست. حتي بر مواضع يك سال و نيم پيشش هم اصرار ندارد. ديگر خود و مشايي را يك روح در دو بدن نمي‌داند. زبان انتقادش نرم‌تر شده است. با اين همه هنوز هم دو سال آخر رياست‌جمهوري‌اش برايش يك خاطره تلخ است كه در كنار همه « وانمودكردن»هايش نمي‌تواند وانمود به فراموش كردن آن بكند. تغيير ادبيات، تغيير مواضع و در پيش گرفتن سياست‌هاي دو پهلو جديدترين استراتژي محمود احمدي‌نژاد است. در كنار اينكه مي‌گويد نمي‌آيد اما مي‌گويد كه شايد بيايد. هنوز هم معتقد است كه پايگاه مردمي‌اش بي‌شماراست. او با نمايندگان جبهه پايداري ديدار كرده و همين ديدار بهانه‌يي شده است براي بيان درددل‌هايش؛ ديدار جبهه‌يي كه در سال‌هاي اخير تلاش كرده بودند بگويند نه نيروهاي احمدي‌نژاد هستند و نه با آن رابطه‌يي دارند. آخرين مواضعش را شنيدند و از رابطه‌اش با مشايي پرسيدند. دعوت به رييس‌جمهور شدن دوباره‌اش كردند تا كار دولت روحاني در همان دوره چهار ساله اول به پايان برسد، همه‌چيز تمام شود و دوباره مردي كه اين روزها مشغول تغيير چهره است به مسند رياست‌جمهوري بيايد. احمدي‌نژاد در لابه‌لاي تغيير ادبياتش همان مواضع را هم دارد در كنار اينكه مي‌گويد فراموش كرده است، مصداق از عدم فراموشي‌اش مي‌آورد. مردي كه در دو سال پاياني عمر دولتش بالاترين حجم منازعات با اصولگرايان را داشت مي‌گويد كه در آن روزها سكوت كرده تا جبهه انقلاب خالي نشود. يك سخنراني كامل براي يك هدف بلندمدت. گزارش اظهارات احمدي‌نژاد را سايت متين نيوز به نقل از يكي از اعضاي جبهه پايداري داده است؛ سايتي كه مسوولان دولت سابق اداره‌اش مي‌كنند و با وجود گذشت 24 ساعت از انتشارش به هيچ عنوان تكذيب يا اصلاح نشده است. يك احمدي‌نژاد جديد با مجموعه‌يي از مواضع جديد. از توطئه جديد عليه مقام معظم رهبري صحبت مي‌كند و مي‌گويد اگر اين توطئه شدت پيدا كند به سياست بازمي‌گردد. مجموعه‌يي از آمدن‌ها و نيامدن‌ها با بودن‌ها و نبودن‌ها تاكتيك جديد احمدي‌نژاد است؛ تاكتيكي كه معلوم نيست با موفقيت مواجه شود يا نه؟به رسم هميشه محمود احمدي‌نژاد ترجيح داده است كه ابتدا تحليل كند؛ تحليل از شرايط منطقه و جهان. او در ابتدا گفته است؛ كه اگر سير تحولات بين‌المللي و نقشه‌هاي منطقه‌يي و فرامنطقه‌يي امريكا را نشناسيم نمي‌توانيم به تحليل درستي از تحولات داخلي ايران برسيم.او يك نگاه جديد به تحولات داخلي هم دارد؛ «در هيچ دوره‌يي از سال‌هاي پس از انقلاب، تا اين حد تحولات داخلي كشورمان متاثر از تحولات جهاني نبوده است. » نگاهي كه ظاهرا نشات گرفته از يك انتقاد نهفته در لابه‌لاي صحبت‌هايش است.

كمي بعد بازهم محمود احمدي‌نژاد از همان مواضع قديمش مي‌گويد و تاكيد مي‌كند كه «مهم‌ترين برنامه امريكا در منطقه، طرح دو كشور براي حل دعواي صهيونيست‌ها با اعراب و تجزيه روسيه و ايران است. »وي در ادامه افزود: «امريكايي‌ها به خوبي فهميده‌اند كه در ايران، رهبري يك تنه در برابر برنامه‌هاي آنها در حال مقاومت هستند و مهم‌ترين نماد استقلال و تماميت ارضي ايران شخص حضرت آقا است بنابراين تمام زورشان را در تخريب اين محور متمركز كرده‌اند. او اما از نقشه امريكا هم خبر مي‌دهد و مي‌گويد كه «استراتژي امريكايي‌ها تخريب رابطه مردم با رهبري است و تاكتيك‌شان هم تبليغ وجود فساد و ناكارآمدي در كشور است. »او اما در ادامه به نقش ولايت در كشور اشاره كرده و مي‌گويد كه « امروز حضرت آقا فقط نماد حاكميت نظام سياسي برآمده از انقلاب اسلامي نيستند بلكه مساله تماميت ارضي و استقلال ايران هم به جايگاه رهبري پيوند خورده است بنابراين پشتيباني از رهبري هم مساله‌يي اعتقادي و انقلابي است و هم مساله‌يي ملي و ايراني.»

نيامدن همراه با آمدن

شايد بحث‌برانگيزترين بخش اظهارات محمود احمدي‌نژاد اين بخش باشد. بخشي كه هر چند وقت يك‌بار گفته مي‌شد و كمي بعد تكذيب مي‌شد اين‌بارهم با يك سياست دو پهلو از سوي او مورد اشاره قرار گرفته است. جايي كه نمايندگان جبهه پايداري كه اين روزها سخت مشغول تهيه ليست انتخاباتي شان هستند و هرچند وقت يك‌بار به ديدن آيت‌الله مصباح‌يزدي مي‌روند از رييس دولت سابق كه اين روزها از فعاليتش مي‌پرسند براي آينده و او پاسخ مي‌دهد كه «بنده ديگر براي فعاليت سياسي انگيزه شخصي ندارم چون اولا تمام مراتب قدرت را در اين كشور تجربه كرده‌ام و ثانيا ترجيح مي‌دهم به فعاليت‌هاي پژوهشي و آموزشي مشغول باشم اما اگر ابعاد اين توطئه‌يي كه عليه رهبري در جريان است شدت پيدا كند بر پايه شناختي كه از بنده داريد عافيت طلبي نمي‌كنم و با تمام ظرفيت‌هاي فردي و اجتماعي خود به صحنه مي‌آيم. »پاسخي كه نيامدن همراه با احتمال آمدن در آن نهفته است. پاسخي كه مشخص نيست بالاخره محمود احمدي‌نژادي كه از نگاه خودش همه مراتب قدرت را تجربه كرده است بالاخره قصد بازگشت به اين عرصه را دارد يا نه؟ يك نااميدي همراه با كورسوي اميد به نمايندگان جبهه پايداري مي‌دهد. حرف از انتخابات رياست‌جمهوري 96 هم به ميان مي‌آيد. انتخاباتي كه مجموعه همان اعضاي جبهه پايداري كه تا ديروز مي‌گفتند ارتباطي با احمدي‌نژاد ندارند معتقد مي‌شوند كه رييس دولت سابق پايگاه مردمي خوبي دارد. خودش هم هنوز همين اعتقاد را دارد و معتقد است كه پايگاه مردمي خوبي دارد. در پاسخ به اصرارها براي آمدن به انتخابات رياست‌جمهوري مي‌گويد كه « مردم خادمان واقعي خود را مي‌شناسند و به بنده هم لطف دارند. كاش در بادرود روز ۲۸ صفر بوديد و شعارهاي مردم را مي‌شنيديد با تمام اين الطاف مردمي بنده هيچ برنامه‌يي براي انتخابات مجلس و رياست‌جمهوري ندارم مگر آنكه همان‌طور كه گفتم ريسك شرايط بسيار بالا باشد.» همين جاست كه حرف از «اسفنديار رحيم مشايي» به ميان مي‌آيد. مردي كه شده بود نقطه اصلي اختلاف نظر ميان دولت سابق و اصولگرايان و هنوز هم كابوس شب‌هاي اصولگرايان است. از او در مورد جمله معروفش در مورد اسفنديار مشايي مي‌پرسند و او مي‌گويد كه «اولا از شما توقع دارم كه از مسائل فرعي عبور كنيد ثانيا امروز همه مي‌دانند كه آقاي مهندس خودشان كناره‌گيري كرده اند»او اما براي نخستين بار در طول يك سال و نيم اخير از علت حمايتش از اسفنديار رحيم مشايي در انتخابات رياست‌جمهوري صحبت مي‌كند و مي‌گويد كه «در انتخابات ۹۲ چون حضور آقاي هاشمي قطعي شد و ما راي‌آورتر از مهندس مشايي براي رقابت با ايشان نداشتيم بنده با گفتن اين جمله از خودم هزينه كردم تا بتوانيم انقلاب را از خطر ارتجاع دور كنيم بنابراين آن جمله مربوط به يك عرصه انتخاباتي كه به عرصه دفاع از انقلاب تبديل شد، بود و امروز مطلقا موضوعيتي ندارد و تكرار آن، موجب تفرق ميان نيروهاي انقلاب مي‌شود.» او اما ديگر جمله معروفش در مورد اينكه مشايي يعني احمدي‌نژاد را قبول ندارد و يك جمله معروف ديگر براي خودش ايجاد كرده است. مي‌گويد كه «احمدي‌نژاد فقط سرباز انقلاب و رهبري و خادم مردم است و غير از اين شاني ندارد. » او هنوز هم از فشارها گلايه دارد و مي‌گويد كه «جريان انقلاب اسلامي در عمر ۳۶ ساله خود هيچ‌وقت به اين اندازه تحت فشار نبوده است در اين شرايط شناخت اهداف انقلاب و پافشاري بر آنها در اولويت كارهاي‌مان بايد باشد.» وي افزود: در تشخيص دشمن هم نبايد افق‌هاي‌مان كوچك باشد و دشمن را در سقف فلان شخصيت يا گروه سياسي محدود كنيم ما بايد مداوما به ياد خود بياوريم كه دشمن اصلي انسان، شيطان است و نظام شيطاني امريكا اصلي‌ترين دشمن انسان امروز است.»

نگراني از جنس جديدهاي احمدي‌نژاد

او در سخنراني اخيرش در جمع اعضاي جبهه پايداري «جديدهاي» زيادي دارد. هنوز اختلافات شديدش با مجموعه اصولگرايان از ياد نرفته است اما مي‌گويد كه دشمن همه تلاشش را مي‌كند تا با اختلاف اندازي، ايجاد شك و ترديد و پرداختن به موضوعات فرعي، جبهه نيروهاي انقلاب را دچار تشتت كند تا به جاي آنكه همه باهم يك صدا در برابر دشمن بايستيم با بزرگ كردن موضوعات فرعي، دشمن را فراموش كنيم و مقابل هم بايستيم. وي اما كمي بعدتر اظهارات جديدتري دارد و همينجاست كه تغيير ادبياتش بيش از اندازه به چشم مي‌آيد. او مي‌گويد كه «بايد بر آنچه تاكنون ميان نيروهاي انقلاب گذشته، صلوات بفرستيم، فارغ از اينكه در اين اختلافات هر فرد يا گروهي چقدر قصور يا تقصير دارد. » اما همينجاست كه رييس دولت سابق از يك خاطره قديمي ياد مي‌كند. در لابه‌لاي توصيه‌هايش براي كنار گذاشتن اختلافات اضافه مي‌كند كه «در هشت سال دولت به خصوص در دوسال آخر، برخي دوستان به بنده و همكارانم جفا كردند اما از همه آنها گذشتم تا جبهه انقلاب از اختلاف خالي شود. اگر موضوعات اختلافي ميان نيروهاي انقلاب را بررسي كنيد مي‌بينيد كه جنس همه اين اختلافات از جنس اولويت دادن به مسائل فرعي و بزرگ كردن آنها است. » او اما گلايه هم دارد. از اينكه متهم به ضديت با رهبري شده است انتقاد كرده و مي‌گويد كه «چرا يك‌بار با خود نگفتيد كه احمدي‌نژاد و ضديت با رهبري؟ احمدي‌نژاد و ضديت با ولايت فقيه؟من كتاب ولايت فقيه را نخستين بار سال ۱۳۵۰ خواندم و با همين آقاي مهندس ثمره سال ۵۵ به دانشجويان علم و صنعت ولايت فقيه تدريس مي‌كرديم. »وي افزود: «رابطه بنده با حضرت آقا زماني شكل گرفت كه نتوانستم در برابر مظلوميت ايشان در دوره رياست‌جمهوري‌شان ساكت باشم و در همان دهه ۶۰ هم انجمن اسلامي علم و صنعت و هم گروه 72 تن را به مركز حمايت از ايشان تبديل كرديم. » كمي بعدتر ادبيات جديدش را با يك نگاه جديدتر هم نشان مي‌دهد و مي‌گويد كه «با اين وصف آيا اصلا ضديت با ولايت فقيه و رهبري به شكل و شمايل بنده و همكارانم مي‌خورد كه هنوز عده‌يي چماق ضدولايت فقيه را عليه بنده بالا نگه داشته اند؟ اگر حمايت‌هاي رهبري نبود باندهاي قدرت و ثروت هيچ‌وقت نمي‌گذاشتند يك آدم مثل بنده در اين كشور رييس‌جمهور شود و همان سال ۸۴ نسخه ما را مي‌پيچيدند و دولت‌مان را سر شش‌ماه ساقط مي‌كردند همان‌طور كه قولش را هم به شيوخ عربي داده بودند. بنده و همه همكارانم مديون رهبري هستيم، اگر ايستادگي ايشان در برابر فتنه ۸۸ و پشتيباني از آراي مردم در نمازجمعه ۲۹ خرداد نبود، هرگز دولت دهم شكل نمي‌گرفت.» وي در ادامه تاكيد كرد كه بنده واقعا اعتقاد دارم كه دولت نهم و دهم ثمره پايمردي رهبري بر اصول انقلاب و مقاومت ايشان در برابر دشمن بود بنابراين جز سربازي رهبري و ولي فقيه، شان ديگري براي خود و همكارانم قايل نيستم. مساله ما فقط و فقط بايد صيانت از انقلاب اسلامي و استقلال و تماميت ارضي ايران و دفاع از حقوق مردم باشد و اگر در دعواهاي سياسي با آدم‌هاي كوچك گرفتار بشويم قطعا خسر الدنيا والاخره خواهيم شد.»
احمدي‌نژاد در پايان اين ديدار در پاسخ به سوال يكي از حاضرين كه با اشاره به پايگاه راي خوب ايشان، از انتخابات رياست‌جمهوري ۹۶ سوال كرد، گفت: مردم خادمان واقعي خود را مي‌شناسند و به بنده هم لطف دارند. كاش در بادرود روز ۲۸ صفر بوديد و شعارهاي مردم را مي‌شنيديد، با تمام اين الطاف مردمي بنده هيچ برنامه‌يي براي انتخابات مجلس و رياست‌جمهوري ندارم مگر آنكه همان‌طور كه گفتم ريسك شرايط بسيار بالا باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون