• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3139 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۶ دي

ناصر هاديان در گفت‌وگو با «اعتماد»:

نمي‌توانيم سرنوشت‌مان را به سياست داخلي امريكا گره بزنيم

  محمدابراهيم ترقي‌نژاد/  «هر چقدر پول مي‌دهيد، آش هم مي‌خوريد» اين ضرب‌المثل، محوري است كه ناصر هاديان مي‌گويد تيم مذاكره‌كننده ايراني بايد براساس آن در مذاكرات جلو رود. ناصر هاديان در گفت‌وگو با «اعتماد» به تحليل نامه محمدجواد ظريف به همتايانش در كشورهاي مختلف دنيا، مذاكرات هسته‌يي، تحريم‌ها و روند آتي مذاكرات مي‌پردازد. هاديان ابايي ندارد كه بگويد نامه وزير امور خارجه به همتايانش ممكن است به دليل مشكلاتي باشد كه در مذاكرات اخير رخ داده اما اين را نيز مي‌گويد كه به مذاكرات خوش‌بين است. اين استاد علوم سياسي و روابط بين‌الملل دانشگاه تهران مي‌گويد كه ظريف با نامه‌اش هم به افكار عمومي دنيا و هم به افكار عمومي داخل پيام داده است كه جمهوري اسلامي ايران در كنار ايستادگي‌اش در برابر زياده‌خواهي‌ها، پذيراي يك توافق عادلانه و منطقي نيز است. اين تحليلگر مسائل سياست خارجي گروه‌هاي حامي اسراييل در امريكا و كشورهاي منطقه‌يي نظير عربستان و اسراييل را مهم‌ترين مخالفان توافق مي‌داند كه براي رسيدن به عدم توافق تلاش مي‌كنند اما تاكيد نيز دارد كه منافعي كه با توافق ايجاد مي‌شود و نيروهايي كه طرفدار توافق نهايي هستند، زور و وزن‌شان بيشتر از طرف مقابل است و بنابراين توافق حاصل مي‌شود. مشروح گفت‌وگوي «اعتماد» با ناصر هاديان در ادامه مي‌آيد:

 ارزيابي‌تان از نامه وزير امور خارجه به همتايانش در كشورهاي مختلف دنيا چيست؟ فكر مي‌كنيد چه ضرورتي موجب شد تا محمد جواد ظريف در روزهاي پاياني سال 2014 به وزراي امور خارجه كشورهاي دنيا، نامه‌ بنويسد؟

حدس مي‌زنم در مذاكراتي كه هفته قبل در وين برگزار شد، با مشكلاتي روبه‌رو شده بود و آقاي ظريف خواسته‌اند اين مساله را به دادگاه افكار عمومي دنيا بياورند تا چنانچه توافقي صورت نگرفت، افكار عمومي دنيا بداند كه ايران تلاش خويش را در اين خصوص كرده و اين زياده‌خواهي‌هاي كشورهاي عضو 1+5 و برخي گروه‌هاي داخلي‌شان بوده كه مانع از دستيابي به توافق جامع شده است.

 پس مي‌توان گفت كه اين نامه به‌مثابه اتمام حجت با وزراي گروه 1+5 است.

اين نامه براي تحت تاثير قرار دادن افكار عمومي است چون ممكن است كه افكار عمومي اين كشورها بر دولت‌شان فشار بياورند و هم اينكه چنانچه اين توافق صورت نگرفت، بتوانيم بگوييم كه ما مقصر به نتيجه نرسيدن نبوديم؛ چون پس از به نتيجه نرسيدن مذاكرات، منازعه و جنگي رخ مي‌دهد مبني بر اينكه مقصر به نتيجه نرسيدن مذاكرات كيست؟ به هرصورت، اين اقدام مي‌تواند گامي در جهت اين مساله نيز باشد. البته بايد بگويم كه اين نامه، مخاطب داخلي نيز داشته است.

 مخاطب داخلي اين نامه چه كساني يا چه گروه‌هايي بوده‌اند؟

مخاطب داخلي اين نامه، مردم كشورمان بودند. به مردم اين پيام داده شد كه در مذاكرات محكم ايستاديم و تمامي تلاش خويش را انجام داديم و جهت‌گيري منطقي و اخلاقي نيز داشتيم و به اندازه كافي انعطاف نيز داشته‌ايم و تمايل به مصالحه نشان داديم و اين طرف مقابل است كه اين كارها را نكرده است.

 به طور مشخص چه چيزي موجب شده تا طرف مقابل اين انعطاف و رويكرد را نداشته باشد؟

احتمالا به دليل گروه‌هاي طرفدار اسراييل در امريكاست كه بر كنگره فشار مي‌آورند و در منطقه نيز اسراييل و عربستان بر تيم مذاكره‌كننده امريكايي فشار مي‌آورند و اين فشارها موجب مي‌شود كه تقاضاهايي كه امريكا مي‌كند، تقاضاهاي زياده‌خواهانه‌يي باشد و زماني كه اين تقاضاها مطرح مي‌شود، تيم مذاكره‌كننده ايران نيز نمي‌تواند به هر آن چيزي كه طرف مقابل مطرح كرده و خواسته است، تن بدهد بنابراين بيان مي‌شود كه در مقابل اين زياده‌خواهي‌ها مي‌ايستيم و تن به اين مطالبات غيرمشروع نخواهيم داد.

 آقاي ظريف در بخشي از نامه‌شان به مساله تحريم‌ها اشاراتي داشتند. به نظر مي‌رسد كه اين مساله، مهم‌ترين اختلاف ايران و گروه 1+5 است. ارزيابي شما از پيش رفتن اين مساله چيست؟

من از مدت‌ها پيش مساله‌يي را مطرح كردم مبني بر اينكه بايد سرلوحه مذاكرات و بحث‌هاي ما بايد اين باشد كه «هر چقدر پول مي‌دهيد، آش هم مي‌خوريد». ما بايد از زاويه تحريم‌ها به كل مذاكرات نگاه كنيم و نگاه مي‌كرديم. اينكه شما چقدر و چگونه تحريم‌ها را برمي‌داريد و بر اين اساس، انتظار داشت كه چه چيزي گرفته و چه چيزي داده مي‌شود. لذا مشكل چگونگي برداشتن تحريم‌ها، خود را نشان داده و آنچه از نامه آقاي ظريف مي‌توان فهميد اين است كه دعوا خيلي بر سر آنچه غرب مي‌خواهد، نيست و بر سر آنچه آنها مي‌خواهند تقريبا مي‌توان به تفاهم رسيد بلكه دعواي اصلي بر سر نحوه برداشتن تحريم‌هاست. ما چهار نوع تحريم داريم. يك بخش از تحريم‌ها، تحريم‌هاي اتحاديه اروپاست. بخش ديگري از تحريم‌ها، تحريم‌هاي سازمان ملل است. دسته سوم تحريم‌ها، تحريم‌هاي كاخ سفيد است كه به آن دستورالعمل‌هاي اجرايي رييس‌جمهور امريكا گفته مي‌شود. دسته آخر تحريم‌ها نيز تحريم‌هاي كنگره امريكاست. براي لغو هر كدام از اين تحريم‌ها بايد بحث شود كه چگونه آنها برداشته مي‌شوند.

 از آنجايي كه به نظر مي‌رسد مهم‌ترين تحريم‌ها، تحريم‌هاي كنگره است و با توجه به اين مساله كه جمهوريخواهان از ژانويه مديريت كنگره را برعهده مي‌گيرند، اين مساله چه تاثيري بر مذاكرات مي‌تواند داشته باشد؟

فكر مي‌كنم با كنگره فعلي نيز نمي‌توانستيم تحريم‌ها را لغو كنيم، نه آنكه آنها را معلق كنيم. جمع‌بندي‌مان اين است كه اين كنگره و آن كنگره كه از ژانويه شروع به كار مي‌كند، فرقي در اصل ندارند و در هر دو كنگره نمي‌توانستيم چنين انتظاري را داشته باشيم پس اگر قرار است كه تحريم‌ها معلق شوند و نه آنكه برداشته و لغو شوند، پس ما نيز نمي‌توانيم به همان ميزان امتيازي كه قرار بود با لغو تحريم‌ها به غرب بدهيم، همان اندازه را با تعليق تحريم‌ها پرداخت كنيم به عبارتي، ميزان امتياز اين دو مساله يكسان نيستند، چون ما كه نمي‌توانيم سرنوشت و آينده كشورمان را منوط به سياست داخلي امريكا بكنيم، پس ما بايد بر اساس همان ضرب‌المثل «هر چقدر پول مي‌دهي، آش مي‌خوري» يا ضرب‌المثل‌هاي غربي «بيشتر براي بيشتر» يا «تقريبا بازنگشتني براي تقريبا بازنگشتني» عمل كنيم. يعني ما حاضريم در يك دوره خاص طوري عمل كنيم كه بازگشت‌ناپذير باشد و آنها نيز براي اين دوره خاص، تحريم‌ها را لغو كنند و بازگشت به تحريم‌، بازگشت‌ناپذير باشد. آنها مي‌توانند مجددا قانون بگذارند و تحريم‌ كنند و ما نيز مي‌توانيم به همان عرصه هسته‌يي بازگرديم ولي بازگشت به اين عرصه‌ها بسيار سخت‌تر و تقريبا بازگشت‌ناپذير است. پس بايد در مذاكرات ببينيم كه آنها به چه ميزان و چگونه حاضرند تحريم‌ها را بردارند و ما نيز به همان ميزان، مصالحه كنيم. اما اگر به هر دليلي نمي‌توانند، ما هم نمي‌توانيم كه سرنوشت‌مان را با سياست داخلي امريكا گره بزنيم.

 با توجه به اين مسائل، آينده مذاكرات را چطور مي‌بيند؟

من خوش‌بين هستم. فكر مي‌كنم كه اختلافات چندان نيست و نهايتا در همين مدت تعيين‌شده توافق خواهيم كرد.

 آيا در اين مدت توافق شده براي تمديد مذاكرات، مساله‌يي مي‌تواند اخلالي در روند مذاكرات ايجاد كند؟

به نظرم نيروهايي كه از وضع موجود منتفع هستند، همه منابع و امكانات‌شان را بسيج مي‌كنند تا توافقي صورت نگيرد.

 يعني تلاش‌شان مي‌تواند آنقدر باشد كه مذاكرات به شكست بينجامد.

نه. همان‌طور كه قبلا گفتم، من به مذاكرات خوش‌بين هستم يعني آنها همه تلاش‌شان را مي‌كنند ولي منافعي كه با توافق ايجاد مي‌شود و نيروهايي كه طرفدار توافق نهايي هستند، زور و وزن‌شان بيشتر از طرف مقابل است و بنابراين توافق حاصل مي‌شود.

 اثرگذاري نامه آقاي ظريف را چگونه ارزيابي مي‌كنيد.

بايد به اين نامه، به عنوان يك نامه نگريسته شود. فكر نمي‌كنم آقاي ظريف نيز انتظاري بيش از اين داشته باشد. به هر حال در روزهاي پاياني سال ميلادي هستيم و بخش عظيمي از مخاطبان اين نامه گرفتار مسائل آخر سال هستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون