دانشجويان مواظب باشند
اتفاقاتي كه امسال و در پي بزرگداشت واقعه 16 آذر رخ داد هشداري است به دانشجويان كشور و نيروهاي اصلاحطلب كه بيش از اين بايد هوشيار باشند تا در دام نيروهاي افراطي و تندرو نيفتند. قضيه ابتدا از دانشگاه اميركبير يا پليتكنيك تهران آغار شد. در آنجا اعلام شد كه مديريت دانشگاه مانع از حضور يكي از اين عناصر براي سخنراني شده است. ولي واقعيت را رييس دانشگاه بيان كرد كه حكايت از چيز ديگري داشت. گروهي از تندروها بدون كسب اجازه از دانشگاه براي اين شخص و يكي ديگر از اصولگرايان برنامه سخنراني تنظيم ميكنند. وقتي كه مديريت دانشگاه براي اطلاع از موضوع با شخص اخير تماس ميگيرد، وي از كل ماجرا ابراز بياطلاعي كرده و اعلام ميكند كه در جلسه شركت نخواهد كرد. به عبارت ديگر نه از دانشگاه اجازه گرفته بودند و نه حتي با يكي از سخنرانان دعوت شده هماهنگي كرده بودند. طبيعي است كه دانشگاه مانع از برگزاري چنين برنامهيي ميشود. از اينجا به بعد توپخانه افراطيون روشن ميشود كه دولت مانع از حضور مخالفانش در دانشگاه و سخنراني آنان شده است و جالب اينكه طرفدار افراطيون علمدار دموكراسي و مدعي ميشوند كه ميخواستهاند اسنادي را افشاگري كنند و به همين دليل مانع حضور آنان شدهاند. در حالي كه آنان براي افشاگري نيازي به حضور در دانشگاه ندارند در روزنامه و سايتهاي خودشان هرچه ميخواهند مينويسند. اگر اين اسناد واقعي است كه افشاي آنها از طريق روزنامههايشان كمك به تيراژ آن ميكند تا بلكه چند صد تا بيشتر از ارقام ناچيز كنوني شود و كسي هم نخواهد توانست از آنها شكايت كند، بنابراين چه چيزي براي افشاگري در دانشگاه وجود دارد كه در رسانههايشان نتوانند انجام دهند؟ آن هم رسانههايي كه كاري جز ايراد اتهامات ناروا ندارند. ادعاهاي آنان جدي گرفته نشد، حتي از سوي دوستانشان. تا اينكه يك هفته پس از 16 آذر قضاي سخنراني انجام نشده اين روز را ادا كردند و در دانشگاه تهران حاضر شدند. اينبار معلوم شد كه هدفي جز ايجاد تنش با دانشجويان و عصباني كردن آنان در ميان نيست. لحن سخنران آنان و مواجهه مستقيم با دانشجويان و به واكنش كشاندن دانشجويان، همگي در قالب يك طرح و برنامه سياسي قابل درك است. مساله و طرح آنان چيست؟ يك سال تا انتخابات مجلس باقي مانده و فضاي سياسي ايران پس از 24 خرداد سال 1392، وارد مرحله جديدي از آرامش و عقلانيت شده است. همه نيروهاي سياسي چه اصلاحطلب و چه اصولگرا خواهان تداوم اين عقلانيت و آرامش هستند تا با همين فرمان وارد عرصه انتخابات مجلس شوند.در اين ميان يك گروه از افراطيون و تندروهاي داخلي كه خود را شكست خورده اين وضعيت ميدانند و يك گروه نيز از براندازان خارجنشين هستند كه خواهان بازگشت وضع به گذشته هستند و هر دو طرف از دو سوي طيف ولي با يك هدف مشترك بر كوره نفرت و خشونت ميدمند. دانشگاه يكي از محوريترين مكانهايي است كه هدف اين تنش قرار گرفته است. نحوه مواجهه با وزراي پيشنهادي رييسجمهور براي وزارت علوم، گونهيي از اين حساسيت را نشان ميدهد، ولي پس از معرفي آقاي دكتر فرهادي و راي آوردن ايشان، با وضعيت جديدي مواجه شدهايم. آنان كه رايآوري آقاي دكتر فرهادي را به مثابه به خاك ماليدن پوزه فتنه ميدانستند، متوجه شدند كه برخلاف تصور آنان، آرامش معقول دانشگاهها و تبديل تنشهاي سياسي به گفتوگو و تفاهم، بدترين وضعيت براي آنان است. لذا درصدد تحريك دانشجويان و ايجاد درگيري هستند، ولي آقاي دكتر فرهادي و همكارانشان نشان دادند كه مديريت منطقي در دانشگاهها تا چه حد ميتواند مانع از تحقق چنين هدف شومي شود. در اين ميان بايد توجه دانشجويان را نيز به اين نكته جلب كرد كه اگر شما به جلسات سخنراني تندروها نرويد، آنان نميتوانند حتي با آوردن افراد اتوبوسي، سالنهاي سخنراني خود را پر كنند، لذا از حضور در جلسات تندروها خودداري كنيد زيرا اين حضور چون با واكنش دانشجويان همراه ميشود، ممكن است به ايجاد تنش منجر شود. اين نقدي بود كه از سوي حاج حسن آقاي خميني نيز طرح شد. اگر مخالف نظرات كسي هستيد و تحمل شنيدن سخنان ولو نسنجيده او را نداريد، پس بهتر است كه در آن شركت نكنيد، بگذاريد هرچه ميخواهند بگويند و به قول معروف خود گويند و خود خندند، ولي شما وارد معركه و ميداني كه آنان برايتان تدارك ديدهاند نشويد و اجازه ندهيد آرامش معقول دانشگاه از ميان برود.