• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3679 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۳ آذر

نخستين بار كه «فروهر» را ديدم

علي شكوهي

اول آذرماه، سالروز كشته شدن مظلومانه مرحوم داريوش فروهر و همسر او بود. قصد داشتم به اين مناسبت مطلبي در اين ستون بنگارم كه فراموشم شد. اكنون هم دير نشده و بجاست با ذكر يك خاطره از وي، يادي از آن مبارز سال‌هاي قبل از انقلاب بشود. اين خاطره مربوط به سال‌هاي قبل از انقلاب و ايام درگذشت آيت‌الله آقامصطفي خميني در سال ۵۶ و مراسم بزرگداشتي است كه براي او در قم برگزار شده بود.
در آبان سال ۵۶ همزمان با شهادت آقامصطفي خميني در قم بودم و تا مدت‌ها بعد، در قم ماندم و در تمامي مراسم برپا شده به همين مناسبت، حاضر بودم؛ از مراسم ميلاد امام هشتم (ع) در مسجد امام رضاي خيابان چارمردان كه به همين مناسبت به عزا تبديل شده بود تا حضور در سخنراني تاريخي آيت‌الله خزعلي در مسجد اعظم تا سخنراني حماسي و پرشور جناب آقاي عبدوس سمناني در بازار قم و تا درگيري و تظاهرات مستمر و روز و شب طلاب با نيروهاي گارد و… و از جمله همين مراسمي كه اكنون خواهم گفت.
آيت‌الله پسنديده، برادر بزرگ و بزرگوار حضرت امام مراسم ختمي را براي بزرگداشت آقامصطفي در مسجد اعظم قم برپا كرده بود. در اين مراسم هم مانند مراسم قبل، سخنران، مرحوم برقعي، واعظ مشهور قم بود كه در سخنان خود، صرفا از نام امام خميني استفاده مي‌كرد و صلوات‌هاي حماسي از سوي مردم را باعث مي‌شد اما حرف سياسي نمي‌زد و محتواي جدي در اظهارات ايشان مشاهده نمي‌شد. همين امر موجب اعتراض طلاب جوان و انقلابي با هدايت هادي غفاري شد. وسط سخنراني بود كه هادي غفاري به اعتراض بلند شد و گفت وقتي مي‌خواهيم كاري بكنيم، به ما مي‌گوييد كار تندي انجام ندهيد تا از اينگونه مراسم‌ها به بهترين نحو استفاده شود و وقتي ما كاري نمي‌كنيم شما كساني را به عنوان سخنران تعيين مي‌كنيد كه حرفي نمي‌زنند و بهره‌برداري لازم صورت نمي‌گيرد. عده‌اي از اساتيد حوزه به طرفداري از اين جمع وارد ميدان شدند كه من مرحوم آيت‌الله خلخالي را به ياد دارم. در همين جلسه، يكي ديگر از چهره‌هاي روحاني را – كه نامش را به خاطر ندارم – به عنوان سخنران فرستادند و در حالي كه مرحوم برقعي در بالاي منبر بلند مسجد اعظم نشسته بود، او بر پله‌هاي وسط منبر نشست و سخناني بهتر و انقلابي‌تر را بيان داشت و سرانجام مرحوم برقعي به عنوان سخنران اصلي، دعا كرد و مجلس ختم شد.
ظاهرا پس از همين جلسه براي نخستين بار مرحوم داريوش فروهر را ديدم. وي در جلوي جمعيتي نسبتا زياد به سمت منزل امام مي‌رفت كه در آن زمان مرحوم آيت‌الله پسنديده در آنجا مستقر بود. فروهر در آن زمان در ميانسالي‌اش با لباسي زيبا و رسمي و با سبيلي خاص، تيپي متفاوت از ديگران داشت. مردم او را داريوش فروهر از رهبران جبهه ملي ايران معرفي مي‌كردند كه قصد دارد به ديدن آيت‌الله پسنديده برود. من هم خودم را به او رساندم و به اقتضاي سن و سال جواني – در آن زمان ۱۸ سال داشتم – و كنجكاوي ذاتي خودم، با او همراه شدم تا شايد من نيز آيت‌الله پسنديده را از نزديك ببينم. به منزل امام رسيديم و گروه بزرگي از جمعيت وارد حياط شديم اما تنها يكي دو نفر توانستيم پا به پاي فروهر وارد اتاق آيت‌الله پسنديده شويم و از ورود ديگران جلوگيري كردند. مرحوم فروهر و مرحوم آيت‌الله پسنديده مرا نمي‌شناختند و احتمالا هر كدام مرا از همراهان ديگري تصور كرده بودند و به همين دليل بدون هيچ ملاحظه‌اي شروع به حرف زدن كردند در حالي كه من در نزديكي آنان نشسته بودم و بقيه با فاصله، در بيرون و در كنار در ورودي اتاق منتظر مانده و اجازه ورود به اتاق را نيافته بودند.
مرحوم فروهر شهادت آيت‌الله آقامصطفي را تسليت گفت و آيت‌الله پسنديده هم تشكر كرد. همچنين گلايه كرد كه چرا سري به ايشان نمي‌زند و ايشان را از خودش بي‌اطلاع مي‌گذارد. مرحوم فروهر هم گرفتاري‌ها را متذكر شد و اينكه هر جا باشد جوياي احوالات است. سپس موضوع شهادت آيت‌الله آقامصطفي خميني مطرح شد و مرحوم فروهر مي‌خواست بداند كه نحوه شهادت او چگونه بوده است. آيت‌الله پسنديده توضيحاتي داد و از جمله اينكه خيلي اطلاعات دقيقي ندارد و فقط مي‌داند كه جنازه مرحوم آقامصطفي را در حالي كه كف در دهان داشت در اتاقش پيدا كردند. من تا آن موقع تصور مي‌كردم كه ايشان به شكلي روشن از سوي ماموران ساواك به شهادت رسيده است اما در صحبت‌هاي آيت‌الله پسنديده اين نكته هم وجود داشت كه ممكن است سكته هم بوده باشد. سپس مباحثي درباره وضعيت حضرت امام و وضعيت سلامتي جسماني ايشان مطرح شد كه آيت‌الله پسنديده تاكيد كرد كه حال ايشان خوب است و از روحيه بالايي برخوردارند.
اين جلسه كه براي عرض تسليت بود، خيلي طولاني نشد. در اين جلسه شايد صحبت‌هاي ديگري هم رد و بدل شده باشد اما من فقط همين موارد را به خاطر دارم. سپس مرحوم فروهر از جاي خود برخاست و با خداحافظي از ايشان، منزل امام را ترك كرد.
بعدها مرحوم فروهررا بيشتر شناختم. در همان زمان از علاقه و دلبستگي ايشان به امام خميني با وجود قرار داشتن در جبهه ديگر سياسي، زياد شنيده بودم. البته مرحوم آيت‌الله پسنديده، اساسا به مليون بسيار نزديك بود و حسن ظن فراواني به امثال فروهر داشت اما بعدها خاطراتي را درباره مرحوم فروهر شنيدم كه از حسن‌ظن امام نسبت به مرحوم فروهر حكايت داشت. آيت‌الله خامنه‌اي هم درباره فروهر گفته بودند كه قبل از انقلاب از دوستان و بعد از انقلاب هم از مخالفان نجيب ما بود.
مرگ تلخ و دردناك و مظلومانه داريوش فروهر و همسر مظلومه‌اش در جريان قتل‌هاي زنجيره‌اي، او را هميشه طلبكار كساني كردكه همه زحمات و دلسوزي و تلاش او را ناديده گرفتند و مخالفت سياسي او با حاكمان را با جنايت و خشونت پاسخ دادند. خداي‌شان رحمت كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون