نظام آموزشي در ايران باستان
غزل لطفي
فعال رسانهاي
در فلات ايران، حدود 15 هزار سال پيش انسان زندگي ميكرده است، مادها در حدود هفتصد سال پيش از ميلاد در سرزمينهاي غرب ايران زندگي ميكردهاند. در دوره مادها كودكان و نوجوانان راه و رسم زندگاني و كار و جنگاوري را در خانه و ايل ميآموختند. آموزش رسمي مخصوص روحانيون بود. روحانيون علاوه بر خواندن و نوشتن، اصول و مراسم ديني، اخترشناسي و شيوههاي پيشگويي سرنوشت ديگران را در مراكز ديني فرا ميگرفتند و مردم ديگر از خواندن و نوشتن محروم بودند.
در دوران هخامنشي آموزش ويژه روحانيان زرتشتي«موبدان»، شاهزادگان و دولتمردان بود. اما چون در آيين زرتشت آموزش و پرورش مانند زندگي مهم بود، مردم ايران فرزندان خود را به آموزش اخلاق و مهارتهاي سودمند تشويق ميكردند. جايگاه رسمي آموزش در آن دوره آتشكدهها بود. موبدان علاوه بر دروس مذهبي، پزشكي، رياضي و اخترشناسي نيز درس ميدادند.
نخستين دانشگاه ايران: نخستين دانشگاه ايران «دانشگاه جندي شاپور» در دوره ساساني تاسيس شد دانشگاه گنديشاپور كه اعراب آن را جندي شاپور ميخواندند از سلسله ساسانيان به جاي مانده است. در سال 529 ميلادي، زماني كه مدرسه آتن تعطيل شد بسياري از دانشمندان يوناني به اين دانشگاه آمدند و در زمان انوشيروان بيمارستاني نيز در اين شهر ساخته شد و آموزش طب ايراني، يوناني و هندي شروع شد.
اردشير بابكان بقاياي تمام كتابهاي پراكنده باستاني ايرانيان را از هند و چنين جمعآوري كرد. پسر او شاپور اول نيز با پيروي از راه پدر تمام كتابهايي را كه به زبان فارسي ترجمه شده بود، جمعآوري كرد. او همچنين اوستا را به صورت يك كتاب جمعآوري كرد. كتابخانه ديگري كه در آن زمان ساخته شده بود كتابخانه خسرو اول در جندي شاپور بود، علاقه وي به جمعآوري كتابها از دورترين نقاط جهان مشهور بود.
جندي شاپور بهترين مركز تحقيقاتي دوره ساساني بود. بسياري از دانشمندان از مليتهاي مختلف مخصوصا نسطوريها در جندي شاپور گرد هم آمده بودند. بسياري از كتابها نيز به دستور خسرو اول به زبان فارسي ترجمه شده بود.
در جندي شاپور دوره ساسانيان بخشي به گردآوري اطلاعات درباره بيماريهاي دريا نوردان و راههاي درمان آنها اختصاص داده شد و همين امر باعث شد تا جنديشاپور به عنوان نخستين مركز بيماريهاي دريايي جهان شناخته شود.
در كتاب دينكرد آمده است كه در دوره ساساني در بندر سيراف و بندر هرمز نوعي دانشكده افسري به نام «ناوار تشتارستان» به آموزش و پرورش افسران نيروي دريايي ميپرداخته است.
در آن دوره همه بيمارستانها، آتشكدهها و پرستشگاهها كتابخانههاي معتبر خود را داشتند.