• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4843 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۹ دي

خاموشي كيانوش

غلامرضا امامي

نزديك به 90 سال زيست و قريب 90 كتاب از وي بازماند. محمود كيانوش دور از خانه و خاك در غربت غرب خاموش شد. هر چند كه نزديك به نيم قرن در لندن اقامت گزيده بود، اما مهر ميهن هميشه به دل داشت. بارها با خود انديشيده‌ام آيا مي‌توان گل محمدي كاشان را در لندن كاشت؟ آيا پسته كرمان در كاليفرنيا همان مزه و طعم و رنگ و بو را دارد؟ به گمانم هنرمنداني كه خواسته يا ناخواسته در سرزميني ديگر هجرت مي‌گزينند دشوار است كه ميهن و زبان زادگاه‌شان را از ياد برند، اما بايد در ميهن دوم به زبان آن سرزمين سخن گويند وگرنه در عزلتي خودساخته مي‌مانند و مي‌پوسند و دور خويش ديواري مي‌كشند. كناره رود تايمز، هواي ابري لندن و آسمان پرباران بر اين‌ زاده خراسان زندگي چندان دلپذير نبود.
 كيانوش كه در نسل ما به شاعر كودكان و نوجوانان شهره بود و نامش در كنار «يميني شريف»، «پروين دولت‌آبادي» و «م.آزاد» مي‌درخشيد پس از انقلاب اندك‌اندك نامش از ياد‌ها رفت. وي نه تنها در زمينه شعر كودكان و نوجوانان بلكه در غزل، داستان و ترجمه بسيار كارها كرد كارستان. آنگاه كه دانش‌آموز دبيرستاني بود داستان كوتاهش مقام نخست را در داستان‌نويسي ايران به دست آورد. پس از آن بسيار به ترجمه پرداخت و آثاري از «ساموئل بكت»، «برتولت برشت»، «جان اشتاين بك»، ‌‌«دي.اچ. لارنس» را به فارسي برگرداند و نيز به كار نقد پرداخت. اما شگفتا كه از شعر كودكان و نوجوانان فاصله گرفت و خوش نداشت كه وي را شاعر كودكان و نوجوانان بنامند.
اين بخت را داشته‌ام كه سال‌ها در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان همكار، همراه و همدم و هم‌اتاق شاعر شهره كودكان «م. آزاد» باشم. «م. آزاد» كه خود شاعري توانا بود و مترجمي دانا هميشه به شاعري كودكان و نوجوانان مي‌باليد برعكس كيانوش كه خوش نداشت وي را بدين نام بخوانند. هر چند كه در شوراي كتاب كودك به همراهي بانوان بزرگوار زنده‌ياد توران ميرهادي و نوش‌آفرين انصاري كه عمرش دراز باد همدل و همكار و همراه آنان بود. 
شايد از آن‌رو كه مي‌ديد شعر كودك و نوجوان به بيراهه و كج‌راهه مي‌رود و بسياري از شاعران كودك و نوجوان در حقيقت ناظم هستند نه شاعر. شعر كودك و نوجوان سهل‌الممتنع است. از شعر كودك و نوجوان تنها قافيه را ركن مهم مي‌شمارند و گمان مي‌برند با رديف كردن تيز و ريز، كشك و مشك، تب و شب شاهكار آفريده‌اند! به حقيقت اگر قافيه در شعر كودك و نوجوان كه عنصر مهمي است از شعرشان بازگرفته شود نه تصويري به جاي مي‌ماند و نه تخيلي. 
متاسفم در روزگاري كه با بودجه‌هاي گزاف در تجليل و ترحيم رفتگان و زندگان محافلي برپا مي‌شود به زمان زندگي كيانوش هيچ محفلي در بزرگداشت وي برگزار نشد. شايد او مي‌ديد كه همچون دوستش زنده‌ياد «ايرج جهانشاهي» مدير و موسس مجلات «پيك» اگر در ايران مي‌ماند مجبور بود پس از انقلاب از خانه‌اش در تهرانپارس تا شوراي كتاب كودك كه به آن دلبسته بود سوار بر ميني‌بوسي شود و اين راه دراز را هر روز ساعت‌ها بپيمايد. شايد مي‌ديد در اين كشور به ياد نابغه زمانه، مظهر شعور و شرف، « علامه دهخدا» نه خياباني است، نه مدرسه‌اي و نه حتي كوچه‌اي. كيانوش سال‌ها با نام مستعار «عليزاده طوسي» به كار نوشتن پرداخت.
‌آدم‌ها مي‌آيند و مي‌روند. گاه به ميل و گاه به اجبار در خانه و خاك خويش مي‌مانند و گاه تن به هجرت مي‌دهند، اما خوشا به حال آنان كه مادر ميهن را از ياد نمي‌برند. 
كاش كيانوش در ايران بود. كاش بسياري از هنرمندان در اين خاك مي‌ماندند. كاش بسياري از اديبان در زندگي قدر مي‌ديدند و بر صدر مي‌نشستند... كاش.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون