• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5153 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۳۰ بهمن

دلم لرزيد

علي مهاجران

براي من دلتنگي ديگر يك واژه نيست بلكه آن را با پوست و گوشت و استخوانم حس مي‌كنم. از دست دادن را از سنين كم تجربه كردم و با رفتن هر كدام از عزيزانم از اين دنيا و به ياد آوردن خاطرات‌شان دلم لرزيد. ولي مي‌توانم بگويم با رفتن رفيقم آن‌هم به آن شكل قلبم شكست براي هميشه. ‌هادي فهيمي‌ رفيقي پرانرژي و مهربان و اهل دل بود. يك كارشناس به تمام معنا در حيطه حيات‌وحش. سابقه آشنايي من با‌ هادي عزيز برمي‌گردد به سال‌هاي دور كه به مناسبت شغلي گاهي همديگر را مي‌ديديم. ولي در دهه هشتاد طي يك سفر به جزيره كبودان چند روز را با هم گذرانديم، شخصيت بي‌تكلف و مهربان‌ هادي باعث شد اين آشنايي تبديل به يك دوستي و رفاقت جدي شود و در دو سال آخر عمرش صميميت دلنشيني داشتيم. مثل يك برادر كه جاي خالي‌اش با هيچ چيز پرنمي‌شود جاي‌ هادي هم براي من خالي است و همين واژه دلتنگي را برايم پررنگ‌تر مي‌كند.‌ هادي هميشه نگاهش به دوردست‌ها بود و سعي مي‌كرد بهترين را انجام دهد.‌ هادي مرد عمل بود و از اين رو جاي خالي او و ديگر رفقاي‌مان كه الان پيش ما نيستند حس مي‌شود؛ كارشناسان طلايي طبيعت ايران. با رفتن ‌هادي انگار سرمايه‌اي بزرگ را از دست داديم ولي اميد دارم به حرمت روح پرشور و پاكش باز هم در اين كشور انسان‌هايي شريف چون او زيست كنند و ادامه‌دهنده راهش باشند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون