• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3293 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۴ تير

تحريم‌ تمام مي‌شود؟

در انتظار روايت تازه از اقتصاد

زهرا علي‌اكبري

زندگي در خاورميانه هر بدي داشته باشد، حامل يك خوبي بي‌نظير است. اينكه كتاب سرنوشت اهالي‌اش قطورتر از آن چيزي است كه براي آدم‌هاي معمولي نوشته مي‌شود. هنوز گرد پيري از راه نرسيده، گوشه و كنار، آدم‌هايي مي‌بيني كه هم ملي شدن صنعت نفت را ديده‌اند و هم كودتاي 28 مرداد را، هم انقلاب را فهميده‌اند و هم درد جنگ كشيده‌اند. اينها به كنار زندگي‌هاي‌شان زير سايه تغيير مسير چرخ‌هاي سياست، طومار به هم پيچيده‌اي شده است حاوي داستان‌هاي بي‌نظير. حالا برگي ديگر ورق مي‌خورد. فرداي توافق قصه‌هايي بديع دارند درباره روزهايي كه تحريم بود و زندگي در بطن آن جريان داشت. شاهد تاريخ بودن پديده عجيبي است. شاهد بزرگ‌ترين انقلاب مردمي جهان بودن، شاهد بزرگ‌ترين جنگ قرن بيستم بودن و شاهد آتش‌بسي كه بعد از 27 سال هنوز به «صلح» تغيير واژه نداده است. اين تكه از زمين، اتفاق زياد مي‌افتد، حالا نوبت «توافق» شده است،

توافق هر چند نقشه سياسي را تغيير مي‌دهد اما بر ما اثر چنداني ندارد. شايد كمي لبخند و هيجان اوليه به ارمغان بياورد و بعد دوباره همان مي‌شويم كه بوديم. اين روزها سر هر سفره افطار كه بنشينيد با اين پرسش روبه‌رو مي‌شويد، بخريم يا بفروشيم؟ ابهام واژه آشناي اين روزهاست و همه به دنبال اين پاسخند چه خواهد شد؟ چه شد كه محور بحث‌ها به خريد و فروش رسيد؟ داستان غم‌انگيزي است واكاوي زندگي آدمياني كه خلاصه شده‌اند در خريد و فروش. هر چند تحريم از در سياست مي‌آيد اما طعنه‌اش هميشه به اقتصاد بوده و اين طعنه سال‌هاي آخر چنان سخت بود كه حتي اخلاق را تكان داده است. يك سر خط اخلاق به اقتصاد مي‌رسد و اين اقتصاد در تحريم مانده، خلق و خو را كج مي‌كند. حالا نسلي كه همه عمرش را در پيچ سپري كرده است و حسرت تخته گاز را در دل نگه داشته و چون رويايي بزرگ از آن محافظت مي‌كند، قرار است در پيچي ديگر، سرنوشت را با «احتياط» پيش براند. اينها و ما كساني هستيم كه بيش از عمرمان، پيوسته در «موقعيت حساس كنوني» به سر برده‌ايم. تب پيشگويي از پيش‌بيني، پيشي گرفته است. مي‌گويند بورس و مسكن صعود مي‌كند و طلا و ارز سقوط، هيچ چيز قطعي نيست كه اگر بود خلق و خوي ما اينچنين تغيير حالت نداده بود. تحريم همه ما را فروشنده كرد، فروشندگاني كه گاه در قامت خريدار ظاهر مي‌شوند، چيزي را مي‌گيرند تا ارزش آنچه را دارند حفظ كنند. پولي را كه بايد خرج كيفيت زندگي مي‌كرديم، داديم تا سكه و دلار را از ترس فرداي موهوم و مبهم و تحريم شده مان در پستوي خانه‌ها نهان كنيم. همه عمر يا خريدار بوديم يا فروشنده و شايد اين خداحافظي تحريم با ما، نقطه‌اي باشد بر آغاز زندگي، نه تجارت، تجارت سراسر باختي كه هميشه ما را آزرده است.

تقويم‌ها ورق مي‌خورند اما واقعه تاريخي رقم نمي‌خورد، كمتر زماني است كه ماندگار شود بر صفحه تقويم‌ها، امروز يكي از آن روزهاست. حالا مايي كه در بطن تاريخ زمين نفس مي‌كشيم باري ديگر اتفاقي ديگر را شاهديم. شايد خوشايند نباشد بدبيني به آينده اما گواه تاريخ چيزي ديگر را نشان مي‌دهد. اخبار جنگ تحميلي هشت ساله هنوز بعد از 27 سال از پايانش روي خروجي خبرگزاري‌هاست. شهداي گمنام هنوز از دل خاك بيرون مي‌آيند. حقيقت اين است كه 27 سال پيش كه جنگ تمام شد، تمام نشد! حالا سوال اساسي اين است؛ امروز كه تحريم‌ها تمام مي‌شود آيا تمام مي‌شود؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون