سنت بنيانگذار در جنگ دفاعي (۳)
احمد مازني
وقتي خبر جنگ را به امام خميني دادند، امام با كمال شجاعت فرمودند: «ملت ايران نبايد خيال بكنند كه جنگي شروع شده است و حالا فرض كنيد كه دست و پاي خودمان را گم كنيم. نه، اين حرفها نيست. يك چيزي آوردند و يك بمبي اينجا انداختند و فرار كردند، رفتند. الآن هم دولت ايران مشغولند كه جواب آنها را بدهند و ميدهند جواب آنها را.»
و در ادامه همين پيام فرمودند: «من به ملت ايران سفارش ميكنم كه چند جهت را ملاحظه كنند: يك جهت اينكه خونسردي خودشان را حفظ كنند و ابدا توجه به اين معنا كه يك قضيهاي واقع شده است و واقعا واقع نشده قضيهاي. توجه نكنند به اين معنا. يك وقت اغتشاشي از اين راه بار نيايد...
خوفي در كار نيست اصلا، چيزي نيست كه خوف داشته باشد. يك حرف با ملت ايران است كه هم خونسردي خودشان را حفظ كنند و هم اين شايعهسازها را جلويشان را بگيرند و هيچ اعتنا به شايعهها نكنند. من خودم تماس دارم و همه مطالب پيش من ميآيد. امروز هم آقاي رييسجمهور و آقاي نخستوزير آمدند اينجا و گزارش دادند اينجا و من هر روزي كه محتاج به اين بشود كه بسيجي بكنم، خواهم كرد و انشاءالله، نيايد آن روز كه يك همچو امري واقع بشود.» در كنار شجاعت و دعوت مردم به خونسردي به تدابيري كه براي دفع تجاوز دشمن ميكند اشاره و اين تدابير را از دو منظر مطرح ميكند، يكي مسير پيشبيني شده در نظام سياسي، نظامي و ديگري بسيج عمومي در صورت لزوم؛ و در عمل نيز ارتش را سازماندهي كردند، سپاه پاسداران را تأسيس و تجهيز كردند و از عموم مردم به ويژه جوانان خواستند كه لباس رزم بپوشند و به ياري رزمندگان اسلام برخيزند.
همچنين از مردم ميخواهند كه به شايعات اعتنا نكنند، چرا كه چه بسا جنگ رواني از جنگ نظامي در تضعيف روحيه نيروهاي خودي موثرتر باشد.
امروز نيز جامعه ايران با شرايطي مشابه مواجه است، به ويژه با شكست مفتضحانه رژيم صهيونيستي، دولت ايالات متحده امريكا به ياري او آمده و همانند صدام، بمبي انداخته و فرار كرده! اكنون نيز اولين مساله اين است كه از دشمن نبايد ترسيد و با تدابير حكيمانه رهبري و نهادهاي مسوول و همت بلند نسل جوان راههاي جديد مقابله با دشمن را شناسايي و او را از كرده خويش پشيمان خواهيم كرد.