استيفاي منافع ملي
«اعتماد» در گفتوگو با فعالان سياسي، سفر رييسجمهور به نيويورك و بيانيه اخير شعام را تحليل ميكند
محمدجواد حقشناس: سفر پزشكيان نبايد كليشهاي و تشريفاتي باشد
اسدالله بادامچيان: اسراييل توان جنگ دوباره با ايران را ندارد
گروه سياسي
مشاور سياسي رييسجمهور ديروز رسما اعلام كرد سفر پزشكيان به نيويورك روز سهشنبه آغاز ميشود؛ سفري كه برخي معتقدند يكي از مهمترين فرصتهاي كشور براي جلبتوجه افكار عمومي و رهبران جهاني براي صلح و ديپلماسي و گفتوگوست.
در آستانه اين سفر، شعام نيز روز شنبه بيانيهاي صادر و اعلام كرد در صورتي كه اروپاييان مكانيسم ماشه را فعال سازند، ايران مراودات ارتباطي خود با آژانس را به حالت تعليق در ميآورد.
مجموعه اين دادهها بيانگر اهميت سفر رييسجمهور به نيويورك و دستاوردهاي ناشي از آن است. در آستانه اين سفر فعالان سياسي هر كدام پيشنهادات خود را به رييسجمهور به گونههاي مختلف مطرح كردند.
ديروز علي مطهري با انتشار توييتي نوشت: «براي سفر رييسجمهور به نيويورك پيشنهاد ميشود؛
۱- وزير خارجه مذاكره با سه كشور اروپايي درباره آخرين طرح پيشنهادياش را انجام دهد.
۲- رييسجمهور در نطق خود واقعيت حمله اسراييل و امريكا به ايران را تشريح كند.
۳- اگر ترامپ درخواست ملاقات با پزشكيان را داشت، بهرغم نفاق و دروغگويياش، رييسجمهور ما به خاطر منافع ملت بپذيرد. كيش شخصيت ترامپ و اينكه ميخواهد همه چيز را به نام خود تمام كند ممكن است به سود ايران تمام شود.»
محمدعلي ابطحي، فعال سياسي اصلاحطلب نيز پيش از اين با اشاره به نشست مشاور سياسي رييسجمهور با محوريت سفر رييسجمهور به نيويورك نوشت: «نتيجه سفر بايد مردم ايران را از تعليق دربياورد، رفاه به جامعه تزريق كند، سايه جنگ را دور كند.»
«اعتماد» سراغ محمدجواد حقشناس و اسدالله بادامچيان دو تن از فعالان سياسي اصلاحطلب و اصولگرا رفته و با آنان درباره سفر رييسجمهور به نيويورك و بيانيه شعام بحث و تبادلنظر كرده است.
محمدجواد حقشناس: سفر پزشكيان به نيويورك نبايد كليشهاي و تشريفاتي باشد
محمدجواد حقشناس، فعال سياسي اصلاحطلب و عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي در گفتوگو با «اعتماد» در خصوص بيانيه اخير شوراي عالي امنيت ملي در خصوص تعليق روابط با آژانس در صورت فعالسازي مكانيسم ماشه ميگويد: «بهترين مسيري كه ايران ميتواند طي كند، بهرهگيري از يك ديپلماسي فعال و بهرهگيري از همه ظرفيتهايي است كه كشور دارد. اما متاسفانه در برخي برههها ايران تجربيات قبلا آزموده شده را دوباره ميآزمايد. ايران در بسياري از موارد از همان منافذي آسيب ميبيند كه در گذشته از آنها زخم خورده بود. امروز لازم است مسيرهاي تازهاي براي استيفاي منافع ملي امتحان شوند. ايران در بخش گفتمانسازي و ارايه راهبرد به ايدههاي نوين و خلاقانهتري نياز دارد. روشن است برخي روشهاي قديمي و راهبردهاي قبلي منتج به نتايج مورد نظر كشور نميشود. لذا بايد منتظر فرصتهايي باشيم كه در آن بتوان نهايت دستاورد را به نفع كشور برداشت كرد.»
حقشناس ادامه ميدهد: «سفر رييسجمهور پزشكيان به نيويورك يكي از مهمترين فرصتهاي پيش روي كشور است كه بايد از آن بهره لازم را برد. اگر قرار باشد اين سفر تنها يك سفر كليشهاي و تشريفاتي باشد و در آن تنها به سلسله سخناني در صحن مجمع عمومي براي ثبت در تاريخ بسنده شود، فايدهاي براي ايران نخواهد داشت. ايران براي عبور از بحرانهايي كه با آن دست به گريبان است، نيازمند يك ديپلماسي پويا، پرتحرك و متكي بر شناخت زمان و مكان و مخاطب است. اين سفر بايد با مدنظر قرار دادن مخاطبان جهاني برنامهريزي و اجرا شود. ايران از اين سفر بايد نهايت بهرهبرداري را داشته باشد. دستاورد اين سفر بايد ايجاد يك ظرفيت ديپلماسي ويژه براي ايران باشد.»
او ميگويد: «پس از حمله اسراييل به قطر، جهان عرب و كشورهاي منطقه نيز، بيشتر از هر زمان ديگري آماده شنيدن سخنان ماست. پزشكيان هم در شرايط مناسبي قرار دارد و ميتواند با ايجاد گفتماني معقول زمينه نزديكتر شدن مواضع كشورهاي منطقه را فراهم سازد. از سوي ديگر در سازمان ملل امكان گفتوگوهاي مستقيم و دوجانبه با رهبران كشورهاي اروپايي و اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل وجود دارد. در جريان بيانيه اخير شوراي امنيت سازمان ملل، 4كشور رسما از ايران حمايت كردند، 2كشور راي ممتنع دادند و 9كشور هم راي مخالف به ايران دادند. رييسجمهور پزشكيان و عراقچي، وزير خارجه بايد زمينههاي گفتوگو با 15عضو كشورهاي عضو شوراي امنيت را در دستور كار قرار دهند. با رهبران، وزراي خارجه و نمايندگيهاي اين كشورها بايد وارد گفتوگوهاي مستقيم شد تا در بزنگاهها به جانب عدل و انصاف راي دهند.»
اين فعال سياسي يادآور ميشود: «همچنين گفتوگوي سازنده با تروييكاي اروپايي هم ميتواند اثرات خاص خود را داشته باشد. استفاده از ظرفيتهايي كه ايران در منطقه دارد در كنار ظرفيتهاي جديدتري چون مصر، عربستان و عراق، وزن و نفوذ ثقيلتري را در اختيار ايران قرار ميدهند. ضمن اينكه نبايد از چهرههاي داخلي كه ظرفيت ايجاد ارتباط با افكار عمومي جهاني را دارند، غافل شد. چهرههايي چون سيد محمد خاتمي و حسن روحاني ميتوانند پيام بخش بزرگي از فضاي سياسي و مردم ايران را به جهانيان منتقل كنند. اين افراد و اين اسامي، قبلا توجه ميليونها ايراني را به خود جلب كرده و در سطح جهاني هم صاحب اعتبار و جايگاه ويژهاي هستند.»
حقشناس با اشاره به اينكه براي گفتوگو با جهانيان بايد از ظرفيتهاي داخلي كشور بهره برد، يادآور شد: «افرادي مانند محمدجواد ظريف در اين بخش ميتواند كمك زيادي به دولت بكند. ايران همزمان با گفتمانسازي و ايجاد ارتباط در حوزه رسمي و اجرايي به نقشآفريني چهرههاي موثر در حوزه ديپلماسي عمومي و جلب توجه افكار عمومي ساير كشورها نيز نياز دارد. چهرههايي مانند ظريف در اين بخش ميتوانند اثرگذار باشند و گفتمان صلحطلبانه ايران را به جهانيان منتقل كنند. همچنين لازم است صداي واحدي از درون كشور در مواجهه با جهانيان ارسال شود. ايران بايد اين پيام را منتقل كند كه اقدامات رييسجمهور، وزير خارجه و ساير مقامات ايراني در واقع حرف و صحبت و نظر كليت نظام است.»
اسدالله بادامچيان: اسراييل توان جنگ دوباره با ايران را ندارد
اسدالله بادامچيان، فعال سياسي اصولگرا و رييس شوراي مركزي حزب موتلفه در گفتوگو با «اعتماد» از زاويه متفاوتي به بحث ورود كرده و در خصوص راهبرد برونرفت از شرايط حساس فعلي ميگويد: «سياست دولت و نظام جمهوري اسلامي كاملا مشخص است. ايران طي نيم قرن اخير، هرگز به كشوري تجاوز نداشته است. اين در حالي است كه در اين بازه زماني يك جنگ تحميلي 8ساله و يك جنگ تحميلي 12 روزه را تجربه كرده است. امروز همه افراد و گروههاي سياسي در ايران آگاهند كه غربيها از مفاهيمي چون حقوق بشر و جامعه مدني و دموكراسي و...استفاده ابزاري ميكنند تا سلطه بيشتري ايجاد كنند. اكنون غرب در حالت سلطهگري است و مانند فرعون الي في الارض عمل ميكند. به همين دليل است كه امريكا و فرانسه و انگليس و...رسما به ايران ميگويند كه اساسا نبايد دانش هستهاي داشته باشد! برد موشكهايش كمتر از 200كيلومتر باشد و در منطقه به گونهاي كه مدنظر امريكاست، عمل كند. طبيعي است ايران در برابر اين زيادهخواهيها مقاومت كند و زير بار خواستههاي نامعقول طرف مقابل نرود.»
بادامچيان ادامه ميدهد: «در چنين موقعيتي به عنوان يك فعال سياسي معتقدم يكي از مراحل حساس رويارويي جمهوري اسلامي مقتدر و غرب سلطهگر از راه رسيده است. توجه داشته باشيد، وقتي ميگوييم غرب منظور رهبران سلطهگر اين كشورهاست، چراكه مردم امريكا امروز در حال درگيري با رويكرد سلطهگرانه كشورشان هستند. در 130شهر امريكا تظاهرات آزادي امريكا به راه افتاده است. كار به جايي رسيده كه يكي از نزديكترين افراد به ترامپ در روز روشن در دانشگاه ترور ميشود اما FBIحاضر نيست ابعاد گوناگون اين ترور را كشف كند! اين رخدادها بيانگر تضاد و تعارضات فراوان در هيات حاكمه امريكا با مردم اين كشور است.»
او ميگويد: «ايران 45 سال است با تحريم و فشار كشورهاي امريكا و اروپايي روبهرو است، اما تلاش كرده در مسير اهداف و ايدههايش حركت كند. امروز ايران با وجود تحريمها صادرات غيرنفتي بيش از 57ميليارد دلاري دارد. شخصا از تهديدات غربيها در مورد فعالسازي مكانيسم ماشه و...هراسي ندارم، چراكه ميدانم اين كشور در مسير پيشرفت به پيش ميرود. جنگ بين ايران و اسراييل را محتمل نميدانم. اسراييل توان جنگ دوباره با ايران را ندارد. البته تلاش ميكنند با جنگهاي رواني گسترده، بر آتش انتظارات در ايران بدمند و مشكلات را افزونتر كنند.»
بادامچيان در پاسخ به اين پرسش «اعتماد» كه چقدر مهم است در درون كشور يك صداي واحد به گوش برسد و انسجام ملي تقويت شود؟ ميگويد: «در حال حاضر نمودارهاي انسجام در بالاترين حد است. امروز گروههاي مختلف سياسي و رسانههاي جناحهاي مختلف در خصوص تماميت ارضي كشور و اينكه دانش هستهاي حق مسلم ماست و...تضادي ندارند.اما طبيعي است كه در درون گروههاي مختلف سياسي ديدگاههاي متفاوتي وجود داشته باشد. برخي گروههاي سياسي معتقدند ضرورتي براي مذاكره با آژانس وجود ندارد . طيف سياسي ديگري ميگويد ايران بايد نه فقط با آژانس، بلكه با ساير طرفها هم گفتوگو و مذاكره داشته باشد. يك طيف ميانهاي هم هستند كه ميگويند، مذاكره به خودي خود، فاقد اهميت است. بايد ديد كدام مذاكره، منافع ملي كشور را در عاليترين شكل محقق ميكند؟ اين تفاوتها در مواضع گروهها و احزاب سياسي كاملا عادي و منطقي و البته باعث پيشرفت است. »
اين فعال سياسي اصولگرا در پايان يادآور ميشود: «هيچ گروه سياسي در ايران حاضر نيست دست به اقدامي بزند كه باعث اتلاف منافع ملي كشور شود. اشكالي كه در برخي گروههاي سياسي وجود دارد، اين است كه برخي دوستان سياسي، مسائل نظري و تحليلي را به برخورد با دولت و تخريب دولت بدل ميكنند. به نظرم اين طيفها بايد در سطح رسانهها و ساير مراكز تحليلي به بحث و تبادل نظر بپردازند تا نهايتا بهترين نتيجه كسب شود. نهايتا اداره امور هم بايد در اختيار دولتي قرار گيرد كه با راي اكثريت مردم روي كار آمدهاند. دولت هم زيرنظر رهبري آنچه به نفع كشور است را دنبال ميكند.»