«اعتماد» گزارش ميدهد
راوي اخبار تكذيب شده
مروري بر اظهارات محسن منصوري، معاون پرحاشيه دولت سيزدهم كه با ارايه آمار جديدي از مرگ و مير كرونا در پايان دولت روحاني دوباره در مركز توجه قرار گرفت
سيما پروانهگهر
محسن منصوري در يكسال گذشته كه ديگر سمت معاون رييس دولت را نداشت و حادثه سقوط بالگرد رييس دولت سيزدهم و همراهان پايان زودهنگامي بر عمر معاونت رياستجمهوري وي زد، چندينبار در مركز توجه قرار گرفته است.
نخست اينكه نام منصوري از ابتدا با حادثه سقوط بالگرد گره خورد، چراكه او به عنوان معاون رييس دولت با مصاحبهاي شتابزده اطلاعات غلط در مورد حادثه داد. بعدها سعي كرد اين اظهارات خود را توجيه كند، اما به نظر نميرسد تاثيري در روايت تاريخي از ماجرا گذاشته باشد.
بعد از آن نيز همزمان با برگزاري انتخابات رياستجمهوري چهاردهم او بهرغم داشتن سمت در دولت به عنوان رييس ستاد جليلي شروع به كار انتخاباتي كرد. اگرچه ممنوعيت قانوني روشني در اين باره وجود نداشت، اما اقدام وي مشخصا نوعي از جانبداري انتخاباتي و اقدامي خلاف عرف را تداعي كرد. مهمتر از اين مساله روايتهاي پيدا و پنهاني بود كه از شب انتخابات در مورد منصوري نقل شد و حتي برخي فعالان رسانهاي و سياسي تاكيد كردند كه مخبر دستور تخليه دفتر منصوري را به او همراه با تذكري در ارتباط با اقداماتش داده است.
چند ماه پيش هم منصوري با اظهارات جديدي دوباره مورد توجه قرار گرفت. وقتي در گفتوگويي اعلام كرد كه سعيد جليلي از اساس گزينه نهايي انتخاباتي و اصلح نبود، اما به دليل عدم حضور فتاح به جليلي روي آوردهاند!
حالا دوباره منصوري با اظهاراتي تازه خود را در مركز توجه قرار داده و آماري را در مورد مرگ و مير ناشي از كرونا بيان كرده است.
معاون اجرايي رييس دولت سيزدهم در گفتوگو با روزنامه اينترنتي «چارسوق» در يكسالگي دولت چهاردهم به مقايسه وضعيت اقتصادي مردم در دولت پزشكيان و رييسي پرداخته است. فارغ از هر ارزيابي كه ميتوان و بايد از كارنامه دولت پزشكيان در يكسال گذشته داشت، منصوري مشخصا در اين گفتوگو از ظن خود، نه تنها به عنوان معاون اجرايي رييس دولت قبل كه به عنوان رييس ستاد انتخاباتي كانديدايي كه در رقابت مغلوب شده به مقايسه دو دولت پرداخته است.
بخش مهم در گفتوگوي منصوري اما آماري است كه او به روايت از مسوولان دولت دوازدهم در مورد مرگ و مير ناشي از كرونا بيان كرده كه مشخصا تضاد قابل توجهي با آمار رسمي اعلام شده توسط وزارت بهداشت در آن زمان دارد.
او در اين بخش از گفتوگوي مذكور ميگويد: «آخرين جلسه هيات دولت آقاي روحاني و اولين جلسه هيات دولت شهيد رييسي ثبت و ضبط و فيلمهايش هم منتشر شده است. همان تكه صحبت آقاي جهانگيري براي قضاوت در مورد آن زمان كافي است. ايشان شرايط اقتصادي كشور در سال ۱۴۰۰ را با زمان جنگ مقايسه ميكند. وضعيت گسست اجتماعي، نابسامانيهاي سياسي، خشكسالي و كرونا با نزديك به ۷۰۰ هزار كشته را در اين ويديو به خوبي تحليل ميكنند. تورم، نقدينگي و كسري بودجه را هم ايشان تحليل ميكنند. من به تحليل آقاي جهانگيري چند عدد و رقم ديگر هم اضافه ميكنم.»
منصوري درست ميگويد. فيلم اين جلسه ضبط شده و در فضاي مجازي موجود است. اسحاق جهانگيري در اين جلسه درحالي كه هنوز در فضاي بعد از پشت سر گذاشتن اپيدمي سنگين كرونا ماسك بر صورت دارد، ميگويد: «شرايط فعلي واقعا شرايط دشوارتري است. شايد بتوان گفت كمسابقهترين دوران 40 ساله انقلاب است، بالاخره ما جنگ تحميلي داشتيم. در شرايطي كه فشار خارجي، رفتارهاي امريكاييها، مسائل ما در منطقه و مسائل داخلي سخت شده، شرايط خشكسالي و كرونا نيز اوضاع را سخت كرده است. منابع كشور هم ته كشيده شرايط كشور و اقتصاد دشوار است و هم شرايط اجتماعي و خارجي سخت است. بالاخره آقاي رييسي در چنين شرايطي مسووليت كشور را برعهده گرفتند.»
برخلاف گفتههاي منصوري، جهانگيري در فيلمي كه موجود است، آمار و عدد خاصي را بيان نميكند.علاوه بر اين براساس گزارش وزارت بهداشت در ۱۸ مرداد 1400 (ايام انتقال دولت دوازدهم به سيزدهم)، مجموع جانباختگان بيماري كرونا به ۹۴ هزار و ۶۰۳ نفر رسيده بود كه تفاوت آن با آمار نقل شده از جانب منصوري دارد. آماري كه البته منبع دقيق آن نيز مشخص نيست.
محسن منصوري؛ از فرمانداري محمود احمدينژاد تا معاونت ابراهيم رييسي
محسن منصوري متولد سال 1363 در شهرستان ورامين است. همان منطقه كه او در دولت محمود احمدينژاد فرماندار آن شد و مسير رسيدن به پاستور را آغاز كرد.
مدرك كارشناسي مكانيك (گرايش ساخت و توليد) از دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي تهران و كارشناسي ارشد مديريت آموزشي از دانشگاه تهران دارد. در سال ۱۳۸۶ دبيركل جامعه اسلامي دانشجويان بود و توانست در آموزش و پرورش مشغول به خدمت شود. احتمالا همين بستر مشترك در دبيركلي جامعه اسلامي دانشجويان باب رفاقت با ميثم نيلي (برادر مقداد نيلي، داماد ابراهيم رييسي) را باز كرد. رفاقتي كه بعدها در تشكيل حلقه دولت سيزدهم متشكل از چهرههايي چون ميثم نيلي و منصوري نقش داشت.
منصوري همچون بسياري از نسل دهه شصتي اصولگرايان نيز سياستورزي را از انتخابات سال 1388 و در ستاد محمود احمدينژاد آغاز كرد و بعد از فرمانداري احمدينژاد در گعدههاي اصولگرايي فعال بود.
انتخابات سال۱۳۹۲ فرصت مناسبي بود تا نام منصوري را در ليست جبهه پايداري انتخابات مجلس قرار دهد. اگرچه نتيجه انتخابات به ناكامي در برابر اصلاحطلبان با ۹۵۵۰۹ راي و رتبه ۵۲ منجر شد، اما قرار گرفتن نام او در ليست جبهه پايداري در كنار افرادي همچون مهدي چمران، پرويز سروري و جليل نيكزاد تمرين اين فرصت را به او داد تا زمينهها براي همافزايي با شوراي شهر اصولگرا در سالهاي آتي را فراهم كند.
از ديگر سمتهاي او ميتوان به عضويت در شوراي عالي جمعيت هلالاحمر جمهوري اسلامي ايران، معاونت بنياد مستضعفان انقلاب اسلامي، مديرعاملي و نايبرييسي هياتمديره بنياد علوي اشاره كرد. منصوري همچنين مديرعامل و عضو موسس و هياتمديره بنياد كرامت آستان قدس رضوي بوده و به عنوان مشاور نايبرييس كميسيون آموزش مجلس شوراي اسلامي، فرماندار شهرستان ورامين و مشاور استاندار تهران فعاليت داشته است. آستان قدس اما او را با ابراهيم رييسي تا ستاد انتخاباتي سال 1400 همراه كرد. البته پيش از آن هم در انتخابات رياستجمهوري سال ۱۳۹۶ معاون هماهنگكننده ستاد انتخاباتي و نماينده رييسي در ستاد انتخابات وزارت كشور بود.
منصوري در سالهاي بعد از پيروزي حسن روحاني، با حضور در نشستهاي دانشجويي به نقدهاي درون گروهي پرداخت. در سال۱۳۹۳، او در مناظرهاي در دانشگاه تهران، بدون نام بردن از محسن رضايي گفته بود: «اين چه استدلالي است كه فلاني چون فرمانده جنگ بوده حالا خوب است؟ ما رييسجمهور، نماينده رهبري، نخستوزير و رييس مجلس داشتهايم كه از راه خود خارج شدهاند.»
منصوري در سفرهاي تبليغاتي سعيد جليلي به استان تهران كه فعاليت «دولت در سايه» ناميده ميشد، همراهي ميكرد. آن زمان، ديدگاه او درباره هولوكاست بيشباهت به سياستهاي احمدينژاد نبود تا جايي كه او در مصاحبهاي گفته بود: «عقبنشيني در موضوعاتي مثل هولوكاست، تقديم و تحويل وجب به وجب زمين ديپلماسي كشور به دشمن است.»
كمي بعدتر انتقاد حسن روحاني از آيتالله علمالهدي مبني بر دخالت در لغو كنسرتهاي مشهد در شهريور ۹۵ باعث شد تا او بيانيهاي انتقادي خطاب به روحاني را در سايت رجانيوز منتشر كند. او در اين بيانيه، ضمن دفاع از تعطيلي كنسرتها در مشهد در حمايت از علمالهدي، اظهارات او را «كاملا منطبق بر نص صريح قانون اساسي» دانسته و خطاب به روحاني نوشته بود: «اگر برگزاري و شركت در كنسرتها را براي رشد فضايل اخلاقي جامعه مفيد ميدانيد و آن را خلاف شأن مطلوب دين نميدانيد، از شما خواهش ميكنيم با لباس روحانيت به همراه خانواده در چند نمونه از اين كنسرتها حاضر شويد.»
او در جاي ديگري در سال۱۳۹۵ به محمدجواد ظريف درباره گرفتن ضمانتنامه ظريف از امريكا براي اجازه فعاليت بانك خارجي در ايران گفته بود: «راهحل گشايش اقتصادي و رفع تحريم از امريكا نميگذرد و اين نامه هم عزت كشور را پايمال ميكند و هم كشورهاي طرف تعامل با ايران را شرطي خواهد كرد.»
محسن منصوري در زمان رياست رييسي بر قوه قضاييه با او در ستاد مركزي راهيان نور كه چند باري با حضور او همراه شده بود نيز حضور داشت و همكاري ميكرد. او در سال۱۳۹۸ نيز مسووليت ستاد اربعين آستان قدس رضوي را برعهده داشت و بعد از اربعين ازسوي رييسي به رياست بنياد كرامت رضوي منصوب شد و در همان سال به بنياد مستضعفان رفت و از سوي پرويز فتاح به مديرعاملي بنياد علوي منصوب شد. دوره فعاليت او در بنياد مستضعفان نيز در كارنامه كارياش مهم است. حضوري كه بدون شك بدون لطف و عنايت جبهه پايداري و درج نظر آنها نبوده است.
مهرماه سال 1400 هم با راي هياتوزيران به عنوان استاندار تهران انتخاب شد. همان زمان برخي رسانهها نوشتند كه براي نخستينبار در تاريخ جمهوري اسلامي چهرهاي استاندار تهران شده كه بعد از انقلاب سال 57 به دنيا آمده است. حضورش در استانداري تهران اما بيش از يكسال ادامه پيدا نكرد، مستقيم به دولت رفت و معاون رييسجمهور شد. منصوري در ۱۰ آبان ۱۴۰۱ از سوي سيد ابراهيم رييسي به عنوان هفتمين معاون اجرايي رييسجمهور و يازدهمين سرپرست نهاد رياستجمهوري منصوب شد.
علاوه بر اين، نوع كنش و واكنشهاي منصوري به رخدادهاي سياسي و دفاع او از چهرههايي همچون احمد علمالهدي و كاظم صديقي تصوير دقيقتري از رويكردها و گرايشهاي فكري و سياسي او ارايه ميدهد.
پس از افشاي زمينخواري حوزه علميه ازگل، محسن منصوري در واكنش به انتقادات از كاظم صديقي نوشت؛ صديقي از روحانيون انقلابي عصر ماست كه در مسووليتهاي متعدد، جز به خدمت به مردم فكر نكرد. عصبانيت و كينه ضدانقلاب از اين چهره خدوم جاي تعجب ندارد؛ عجيب اما همراهي برخي چهرهها با موج تخريبهاي ناجوانمردانه است.
منصوري نيز درست مثل بسياري از چهرههاي نسل دوم اصولگرا و برخاسته از بستر احمدينژاد و گره خورده با جبهه پايداري تنشهايي با اصولگرايان سنتيتر دارد. يكي از معروفترين ماجراهاي نقد نسل اول به دوم در تذكر لفظي كه در سال 1402 از جانب فضائلي به منصوري داده شد، هويداست.
منصوري در آن زمان به عنوان معاون رييسجمهور در «برنامه نمايشگاه پيشرفت خدمات دوساله دولت مردمي» درباره حاكميت دوگانه در برخي دولتها سخن گفته بود و تعريفي از جايگاه رهبري و دولتها در برابر مردم كرده و گفته بود: «دولت خود را در مقابل مقام معظم رهبري عددي نميداند» اما مهدي فضائلي، عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب به آن پاسخ داد و گفت: «خود رهبري خود را نوكر و خدمتگزار مردم ميداند.»
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در اين باره نوشته بود: «رهبر انقلاب: فلسفه وجود بنده و امثال بنده و ديگر مسوولان، خدمت است. ما نوكر و خدمتگزار مردم هستيم. اعتبار و آبروي ما به اين است. اسلام اين را براي ما معين كرده است. ما حقي به گردن مردم نداريم؛ مردم به گردن ما حق دارند.»
روايت تكذيب شده حادثه بالگرد
نام منصوري بيش از ديگر چهرههاي دولت سيزدهم با حادثه بالگرد رييس اين دولت و همراهانش گره خورده است. منصوري به عنوان معاون رييس دولت سيزدهم در ساعات اوليه بعد از حادثه بالگرد در گفتوگويي درخصوص حادثه بالگرد رييسجمهور گفت: «از ساعت ۸ صبح امروز، آيتالله رييسي براي افتتاح سد قلعهقيز در استان آذربايجان شرقي حضور داشتند و برنامههايشان تا ساعت ۱۳ طول كشيد. حوالي ساعت ۱۳ براي افتتاح يك پروژه نفتي عازم تبريز شدند كه به همراه كادر پرواز، وزير خارجه، امام جمعه تبريز و استاندار اين استان حضور داشتند. سه بالگرد براي حركت بلند ميشود كه نيمساعت بعد از آغاز حركت، ارتباط بالگرد رييسجمهور با دو بالگرد ديگر قطع ميشود.اين سه بالگرد با هم حركت ميكردند ولي ارتباط بالگرد رييسجمهور قطع ميشود. همان لحظه دو بالگرد ديگر عمليات جستوجو را ادامه ميدهند.از نكات اميدواركننده اين بوده كه با يكي از سرنشينان بالگرد رييسجمهور و كادر پرواز ارتباط برقرار شده كه نشان ميدهد ميزان سختي حادثه خيلي بالا نبوده؛ چون دو تن از افراد در چند نوبت با ما ارتباط گرفتند.» در روزهاي آتي منصوري بارها به علت روايتي چنين بيمبنا مورد انتقاد قرار گرفت. آذر ماه سال گذشته او درباره اين اظهارات خود اينگونه توضيح داد: «شهيد رييسي به ما ياد داده بودند كه با مردم صادقانه صحبت كنيم، آنچه در شب حادثه نقل كرديم، عين واقعه و عين صداقت بود. ما نميتوانيم كه به مردم خلاف بگوييم. البته برخي رسانهها آن روز و روزهاي بعد شايد به خاطر تلاطم ناشي از حادثه، ما را به دروغگويي متهم كردند و نقلهايي كه شد اصلا دقيق و مومنانه نبود.» منصوري ادامه داد: در آن مصاحبه بنده عرض كردم كه ما با يكي از افرادي كه در هليكوپتر بودند، صحبت كرديم. اين صحبت را فقط بنده انجام ندادم، شما اگر برويد مرور كنيد چندين نفر مصاحبه كردند. آقايان اسماعيلي، مجاهد، محرابيان، حاج قدرت ديالمه در چندين نوبت مصاحبه كردند.آيتالله آلهاشم تا ساعت ۵ تلفن را جواب ميدادند و اين براي ما نقطه اميدي بود. البته پاسخها گاهي مبهم بود ولي عبارتهاي ايشان موجود و ضبط شده است، بالاخره دستگاه امنيتي آن موقع رصد ميكردند و اين مكالمات و گفتوگوها ضبط شده است.
منصوري عنوان كرد: «چندين نفر با آقاي آلهاشم صحبت كردند، بحث اين است كه ما در مصاحبه با مردم بايد چه ميگفتيم؟ نميتوانيم كه واقعيت را نگوييم، اين جزييات را سريع و صادق با مردم صحبت كرديم. گفتيم تماسهايي برقرار شده است. اين موضوع واقعا نقطه اميدي براي ما بود و سعي كرديم اين نقطه اميد را به مردم منتقل كنيم. مواردي كه نقل شد عين واقعيت و صداقت بود، نه به قصد اميدبخشي كاذب و نه ايجاد يأس بود. ما معتقديم بهترين كار همين بود، يعني روايت دقيق و صادقانه از مجموعه مسائل را بيان كنيم.»
توييتهاي منصوري در ايام انتخابات نيز با واكنشهاي زيادي همراه بود. چهاردهم تير ماه در شبكه اجتماعي ايكس نوشت: در دور اول انتخابات نتيجه اكثر نظرسنجيها، دقيق نبود! دقيقترين پيشبيني مربوط به يكي از دستگاههاي اطلاعاتي بود كه با برآورد خوبي درصد مشاركت و آراي كانديداها را تخمين زد. براساس اعلام آن دستگاه، هماكنون در آمار مشاركت قطعي، آراي دكتر جليلي ۵۰/۷ و دكتر پزشكيان ۴۹/۳درصد است. در همين راستا، محمدجواد آذريجهرمي، وزير ارتباطات دولت روحاني در پاسخ به او نوشت: برآورد دستگاههاي امنيتي چگونه به دست شما رسيده است؟ مگر در مرخصي نيستيد؟ انشاءالله مردم با راي خودشان به اين عملكردهاي غيرقانوني خاتمه خواهند داد.
تذكر مخبر به منصوري در ايام انتخابات
ماجراي ديگري كه نام منصوري را برجسته كرد، روايتي درباره تذكر مخبر به منصوري است. پايگاه خبري انتخاب در مطلبي در ۱۳ تيرماه سال گذشته با بيان اينكه «چالش ميان مخبر با زيرمجموعههاي حامي جليلي و پايداري، از بدو تشكيل دولت وجود داشته و اينك به اوج خود رسيده است»، نوشت: «محسن منصوري، معاون اجرايي رييسجمهور است كه ساعتي قبل، به عنوان رييس ستاد جليلي در مراسم دهياريهاي دولت شركت كرده است. اين موضوع و ديگر سوءاستفادهها از امكانات دولت با واكنش تند مخبر، سرپرست رياستجمهوري مواجه شده است. سينا جهاني، خبرنگار نوشت كه محمد مخبر در تماس تلفني با محسن منصوري، رييس ستاد سعيد جليلي به دليل درگير كردن دهياريها در انتخابات به نفع يك نامزد، به شدت به او تذكر داد. شنيدهها ميگويند چالش بين مخبر و منصوري پس از اين اتفاق به اوج رسيده است.محسن منصوري با تكذيب اين خبر اعلام كرد كه وقتي دروغگويي، جعل خبر و نشر اكاذيب هيچ هزينهاي نداشته باشد، بازار خلافگويي داغ ميشود.»
رييس ستاد جليلي عليه جليلي؟/ روايت منصوري كه اصولگرايان در آن تشكيك كردند
خردادماه سال جاري منصوري با اظهاراتي جديد درباره انتخابات رياستجمهوري باب تازهاي را در بيان اظهارات شاذ باز كرد. او در گفتوگويي اعلام كرد كه «من ابتدا نظرم اين بود كه آقاي فتاح بايد در انتخابات حاضر شوند. استدلالم اين بود كه آقاي فتاح باهوش هستند، آذري زبانند و راي منفي ندارند. آقاي فتاح نپذيرفتند كه در انتخابات وارد شوند. امتداد دولت شهيد رييسي را آقاي فتاح ميتوانست پيش ببرد. نگذاشتند آقاي فتاح وارد انتخابات شوند و ايشان فرمودند دست از سر ما برداريد. برخي پدرخواندگان اجازه حضور فتاح در انتخابات را ندادند.» او در اين گفتوگو تلويحا ميگويد كه به ناچار سراغ سعيد جليلي به عنوان كانديداي انتخاباتي رفتهاند. اظهارات منصوري از اين جهت عجيب بود كه هنوز تصاوير او كه با محسن اسماعيلي براي حضور در وزارت كشور و ثبتنام در انتخابات همراهي كرده، موجود است.
نه فتاح و نه جليلي واكنشي به اظهارات منصوري نشان ندادند، اما سوال اصلي كه مطرح ميشود، اين است كه چرا محسن منصوري چند ماه بعد از انتخابات و در زماني كه به روشني بين طيفهاي جبهه پايداري و دولت سيزدهم با حلقه سعيد جليلي اختلاف ايجاد شده بود، به يكباره به بازخواني تاريخ انتخاباتي اقدام كرد؟ در شرايطي كه سعيد جليلي كانديداي انتخاباتي بود و حلقه دولت سيزدهم به روايت منصوري دل در گرو فتاح داشتند، چرا منصوري و ميثم نيلي به وضوح و در روز روشن اسماعيلي وزير ارشاد دولت سيزدهم را در وزارت كشور همراهي كردند؟! روزنامه اصولگراي خراسان نزديك به محمدباقر قاليباف نيز به شدت از اظهارات منصوري انتقاد كرد و نوشت: «برخلاف آنچه در ظاهر تبليغات انتخاباتي ديده ميشود، پرويز فتاح نه تنها يكي از گزينههاي مطرح براي تداوم مسير دولت شهيد رييسي بوده، بلكه به گفته منصوري، اصلا گزينه اصلي و مطلوب بدنه تصميمساز و حامي دولت سيزدهم نيز محسوب ميشده است. اين گزاره وقتي اهميت دوچندان مييابد كه بدانيم اسماعيلي، سخنگوي دولت، در شرايطي وارد عرصه رقابت شد كه سعيد جليلي نيز حضور داشت. حال، اين پرسش اساسي مطرح ميشود كه اگر جليلي قرار بود پرچمدار ادامه مسير دولت باشد، چه نيازي به حضور اسماعيلي بود؟ پاسخ اين است: اسماعيلي آلترناتيوي اضطراري براي روزهايي بود كه حضور فتاح قطعي نميشد؛ يعني از ابتدا، سناريوي اصلي براساس حضور فتاح نوشته شده بود، نه جليلي. در گام دوم، منصوري تلويحا پرده از واقعيتي مهمتر برميدارد: جناح موسوم به «امتداد دولت سيزدهم» باوجود دراختيار داشتن محمد مخبر، معاون اول دولت و يكي از اصليترين چهرههاي رسمي دولت، ترجيح داد تمركز خود را نه بر او، بلكه بر دعوت مكرر از فتاح معطوف كند. اين رفتار، نشانهاي روشن از عدم اجماع بر سر چهرههاي موجود در دولت و شكاف پنهاني در بدنه تصميمگير دولت است.»
در همان روزها، سيدحسين نقويحسيني، رييس ستاد انتخاباتي سعيد جليلي در سال ۱۳۹۲، به اظهارات منصوري واكنش نشان داد و به پايگاه خبري رويداد 24 در اين باره گفته است كه «در ابتداي طرح مساله انتخابات زودهنگام رياستجمهوري ۱۴۰۳ شخصا به پرويز فتاح نامهاي در مورد كانديداتورياش نوشته و او تاكيد كرده كه تصميمي براي حضور در عرصه انتخابات ندارد.اظهارات محسن منصوري براي توجيه شكست در انتخابات است و سعي دارند تا با اين اظهارات، بين جريان سياسي خود و سعيد جليلي فاصلهاي ايجاد كنند.»
نقويحسيني همچنين تاكيد كرده بود كه «من تصور ميكنم حمايت همين طيف و حلقه دولت سيزدهم از آقاي جليلي در عدم راي آوري ايشان موثر بود؛ به اين معني كه جايگاه و عملكرد اين افراد مشخص شده بود و وقتي شروع به حمايت از آقاي جليلي كردند روي بدنه راي ايشان نيز تاثير گذاشت.»
گوينده اخباري كه تكذيب ميشود
محسن منصوري نماد كامل يك مدير احمدينژادي است. گوينده اخباري كه تكذيب ميشود و او را در مركز توجه قرار ميدهد. چهرهاي كه ميداند در كدام حلقه قرار بگيرد تا هرچه زودتر پلههاي ترقي را طي كند. براي منصوري گفتن حرفي كه او را در مركز توجه قرار دهد از هر چيزي مهمتر است؛ خواه توييتي مبهم درباره خبر پيروزي انتخاباتي غيرواقعي سعيد جليلي باشد يا روايتي دسته اول، اما نادقيق از حادثه بالگرد يا حتي آمار مرگ و مير كرونا. مهم اصل خبر است نه صحت آن.