• 1404 دوشنبه 31 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6144 -
  • 1404 دوشنبه 31 شهريور

وقتي «ماشه» فعال شد ، هنر فرهنگ و اميد جمعي راه نجاتند

حسين عليجاني

در روزگار پسا « اسنپ‌بك»، تنها هنر و همكاري اجتماعي مي‌تواند اضطراب جمعي را كاهش دهد و تاب‌آوري جامعه را حفظ كند. وقتي مكانيسم «اسنپ‌بك» يا «ماشه» فعال مي‌شود، بر سر مردم ايران چه مي‌آيد؟ بدون ترديد نه تنها بازارها دچار نوسان مي‌شوند، بلكه نااطميناني و اضطراب رواني به زندگي روزمره مردم تسري مي‌يابد. تجربه تاريخي و پژوهش‌هاي علمي نشان مي‌دهد كه فشار اقتصادي و اجتماعي بدون حمايت فرهنگي و رواني، به يأس جمعي و كاهش تاب‌آوري جامعه منجر مي‌شود. طبقات پايين و آسيب‌پذير بيشترين ضربه را متحمل مي‌شوند، طبقات متوسط با كاهش رفاه نسبي و نگراني شغلي مواجهند و حتي طبقات برخوردار، هر چند توان مالي دارند، از تهديد سرمايه اجتماعي و نااطميناني آينده در امان نيستند. در چنين شرايطي، هنر و فرهنگ به ميدان مي‌آيند. نمايش، موسيقي و هنرهاي مشاركتي، نه تنها تجربه مردم را بازتاب مي‌دهند، بلكه به نوعي درمان رواني و اجتماعي عمل مي‌كنند. وقتي يك پروژه هنري دغدغه‌هاي مردم را بازنمايي مي‌كند، حس تعلق و همدلي جمعي تقويت و اضطراب فردي به همدلي جمعي بدل مي‌شود. هنر به جامعه امكان مي‌دهد تجربه‌هاي خود را پردازش كند و حس اميد و كنترل بر زندگي را باز يابد. فعالان اجتماعي و پژوهشگران نيز نقش كليدي دارند. جامعه‌شناسان، روانشناسان و فعالان فرهنگي با تحليل دقيق شرايط، ارايه راهكارهاي عملي و آموزش عمومي مي‌توانند از هيجانات غيرمنطقي و شايعه‌آفريني جلوگيري كنند. 

تركيب هنر، پژوهش و فعاليت اجتماعي، پناهگاهي براي جامعه در برابر شوك‌ها و فشارهاي اقتصادي و سياسي ايجاد مي‌كند.
دولت نيز نقشي حياتي دارد. اطلاع‌رساني شفاف، تضمين ثبات خدمات عمومي، ارايه حمايت‌هاي معيشتي و دسترسي به خدمات رواني و اجتماعي، مي‌تواند از شدت اضطراب جمعي بكاهد و اميد به آينده را تقويت كند. 
حمايت بلندمدت از پروژه‌هاي فرهنگي محلي و سرمايه‌گذاري در شبكه‌هاي هنري، تاب‌آوري جامعه را در برابر بحران‌هاي آينده تضمين مي‌كند.
آثار فعال شدن «ماشه» تنها اقتصادي نيست؛ آثار رواني و اجتماعي آن مي‌تواند طولاني‌مدت و گسترده باشد. شوك‌هاي اقتصادي و سياسي، به ويژه وقتي با تهديدهاي جمعي همراه مي‌شوند، نرخ افسردگي، اضطراب و اختلال‌هاي استرس پس از ضربه را افزايش مي‌دهند. توجه به تفاوت‌هاي طبقاتي در طراحي سياست‌هاي حمايتي و فرهنگي، براي كاهش اضطراب جمعي ضروري است.
پروژه‌هاي هنر مشاركتي، نمايش‌هاي صحنه‌اي و برنامه‌هاي محلي، امكان بازنمايي تجربه‌هاي جمعي، پردازش رواني و ايجاد حس همبستگي اجتماعي را فراهم مي‌كنند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند كه هنرهاي مشاركتي و برنامه‌هاي فرهنگي جمعي، توانايي كاهش اضطراب، افزايش تاب‌آوري و بازسازي سرمايه اجتماعي را دارند.
هنرمندان و فعالان فرهنگي مسووليت سنگيني دارند. آنها بايد با توليد آثار هنري كه تجربه‌هاي مردم را بازتاب مي‌دهد، اميد و همدلي را تقويت كنند و اجازه ندهند اضطراب جمعي به يأس و انزواي اجتماعي تبديل شود. پژوهشگران و فعالان اجتماعي نيز بايد با تحليل شرايط، ارايه راهكارهاي عملي و آموزش عمومي، مسير اميد را روشن نگه دارند.
در نهايت، آنچه امروز ضروري است، همكاري هوشمندانه ميان هنر، فرهنگ، جامعه مدني و دولت است. اطلاع‌رساني شفاف، حمايت‌هاي رواني و اقتصادي هدفمند و سرمايه‌گذاري در شبكه‌هاي فرهنگي و هنري محلي مي‌تواند از تشديد اضطراب و يأس اجتماعي جلوگيري كند و مسير اميد و تاب‌آوري را هموار سازد. در دل بحران، روشنايي خرد، هنر و همدلي جمعي تنها ابزار واقعي براي حفظ سلامت رواني و اجتماعي مردم است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون