به بهانه سالروزتولد سيمين بهبهاني
بيمانند در سرزمين واژهها
در خواب شعر ميگفت و صبح، به وقت صبحانه كاغذها را پر از واژههايي ميكرد كه ديشب حتي توي خواب هم رهايش نكرده بودند. واژههايي كه بسياري از آنها را خود ساخت و دلفريب و چشمنواز به شعر آورد تا همچنان وقتي مجموعهاي از اشعارش را دست ميگيري، از كشف واژهاي تازه به ذوق بيايي و نه تنها جان شعر كه تمام اجزايش مسحورت كند.
در روزگار جواني از كلاسهاي درس معين خوشش نميآمد، چون معتقد بود كه استاد، بيش از اندازه از او انتظار داشته و در همان روزهاي جابهجايي از اين دانشگاه به آن دانشگاه و از اين رشته به آن رشته، نخستين جايزه ادبي خود را از داوري نيما گرفت و در كنار مهدي اخوان ثالث ايستاد. روزگاري كه روزنامهنگاري و صفحه ادبيات مطبوعات نام او را به خود ميديد و بعدتر، آنقدر شاعر بزرگي شد كه فرصتي براي هيچكدام از آن دغدغههاي هميشگي برايش باقي نماند. شاعري كه وطن، موضوعات اجتماعي و سياسي و صد البته عشق، مفاهيم مورد علاقهاش بودند و براي سرزمينش نوشت: «دوباره ميسازمت وطن، اگرچه با خشت جان خويش.» شاعري كه سيمين بهبهاني است و دوسال از مرگش ميگذرد و امروز سالروز تولدش در سال 1306 است و ادبيات ايران، هيچوقت مانند او پيدا نميكند.