• 1404 چهارشنبه 24 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4229 -
  • 1397 دوشنبه 21 آبان

دوقطبي خطرناك غرب

علي بيگدلي

شكاف و اختلاف نظر در ميان كشورهاي غربي هرچند هنوز به يك مقابله تمام‌عيار تبديل نشده است، اما به شكل خطرناكي جهان امروز را در تهديد يك اختلاف ايدئولوژيك مرگبار تازه از جنس جنگ‌هاي جهاني اول و دوم قرار داده است. رفتار رهبران غربي با يكديگر در مراسم بزرگداشت يكصدمين سال پايان جنگ جهاني دوم، اختلاف‌نظرهاي آشكار ميان امريكا و اروپا، شكل‌گيري نهضت‌هاي ملي‌گرايانه و راست افراطي در نيمكره غربي و وحشت از فروپاشي اتحاديه اروپا، درست يك قرن پس از پايان اولين جنگ جهاني با محوريت اروپا، جهان را بار ديگر در معرض تنش‌هايي مشابه قرار داده است. مطرح شدن موضوع ارتش اروپايي و استقلال امنيتي اروپا از شريك آن سوي اقيانوس اطلس از طرف امانوئل ماكرون، رييس‌جمهور فرانسه، باعث بدخلقي و ناخرسندي رييس‌جمهور امريكا شده است. اين اولين‌بار نيست كه فرانسوي‌ها پيشنهاد تشكيل يك نيروي امنيتي مستقل از امريكا را مطرح مي‌كنند. اولين‌بار فرانسوا اولاند، رييس‌جمهور پيشين فرانسه بود كه پيشنهاد تشكيل يك ناتوي اروپايي را مطرح كرده ‌بود، موضوعي كه در همان زمان و در دوران دولت باراك اوباما هم باعث رنجش امريكايي‌ها شده ‌بود. در آن دوران پاسخ امريكا به فرانسه، تهديد به بستن چتر امنيتي امريكا و انتقال تمركز دفاعي امريكا به شرق بود. اوباما معتقد بود كه امريكا ديگر در اروپا و خاورميانه منافع امنيتي چنداني ندارد و تمركز دفاعي اين كشور بايد به اقيانوس آرام و رقباي شرقي منتقل شود. سخنراني اوباما در استراليا و اعلام تغيير استراتژي امريكا از غرب به شرق و تلاش اين كشور براي خروج از خاورميانه در واقع آغاز يك رويارويي ناخواسته ميان دو سوي آتلانتيك بود. اروپايي‌ها نسبت به جمع شدن چتر امنيتي امريكا و خلأ توان دفاعي در برابر روسيه و تنش‌هاي خاورميانه نگران بودند و از ناتواني خود در استقلال دفاعي به ستوه آمده‌بودند و امريكا هم از گسترش نفوذ و قدرت چين در شرق آسيا و هزينه‌هاي سنگين حضور نظامي در خاورميانه و بي‌ميل اروپا به تقبل حجم بيشتر هزينه‌هاي نظامي ناتو، ناخرسند بود. هر‌چند هر دو رييس‌جمهور در واشنگتن و پاريس، جاي خود را به اسلافي با طرز تفكر متفاوت داده‌اند، اما اين اختلاف نظر، همچنان بر جاي خود باقي مانده است. اين‌بار رييس‌جمهور فرانسه بود كه مساله تشكيل ارتش اروپايي براي مقابله با خطر امريكا و روسيه را مطرح كرد و ترامپ به تندي به اين پيشنهاد پاسخ داد. امانوئل ماكرون، هر چند در انظار عمومي تلاش مي‌كند تا ظاهر روابطش با دونالد ترامپ را گرم و صميمي نشان دهد، اما در سخنراني‌هاي خود، رييس‌جمهور امريكا را بدون ذكر نام و...

غيرمستقيم از طعنه‌هاي تند بي‌نصيب نمي‌گذارد. او در سخنراني خود، عملا تفكري را كه ترامپ به عنوان نماينده ارشد آن در جهان امروز معرفي مي‌شود به سينه ديوار كوبيد و گفت جهان امروز دچار شكاف غريبي شده است كه اگر جلوي آن گرفته‌نشود، تكرار تجربه تلخ جنگ‌هاي جهاني ناگزير است. او از جنبش‌هاي ناسيوناليستي و راست افراطي، به عنوان يك خطر جدي و فوري براي جهان غرب نام برد. دونالد ترامپ، همتاي امريكايي ماكرون كه به تازگي خود را يك ناسيوناليست خوانده‌بود، عملا خود را مخاطب اين پيام مي‌داند. دونالد ترامپ كه با شعار «نخست امريكا» توانست راي مردم امريكا را جمع كند، امروز به نماد جنبش‌هاي راست افراطي با شعارهاي ميهن‌پرستانه و ملي‌گرايانه افراطي تبديل شده است كه روز به روز در نيمكره غربي در حال رشد هستند و از اتريش، هلند و سوئد تا برزيل در قاره امريكا، يك به يك در حال فتح سنگرهاي سياسي هستند. حتي در ميان قدرتمندترين كشورهاي اتحاديه اروپا، يعني آلمان و فرانسه هم خطر قدرت گرفتن راست‌گرايي، بيخ گوش دولت‌هاي طرفدار اتحاديه اروپا احساس مي‌شود. در فرانسه طي سه دوره انتخابات اخير رياست‌جمهوري، مارين لوپن، رهبر حزب راست‌گراي افراطي جبهه ملي توانسته است آراي خود را از 18‌درصد در سال 2012 به 35 درصد در سال 2017 برساند، در آلمان هم خطر بازگشت راست افراطي با قدرت گرفتن حزب «آلترناتيو براي آلمان» و برجسته شدن مساله مهاجران خارجي، جدي شده است.

تصادفا به همان اندازه كه سردي روابط ميان فرانسه و امريكا نشان از نگراني‌هاي امنيتي اروپا و غرب دارد، گرما و صميميت روابط ماكرون با آنگلا مركل، صدر‌اعظم آلمان هم نمايشي از همين نگراني است. ماكرون و مركل در شرايطي يكديگر را در صدمين سالگرد پايان جنگ جهاني اول در آغوش مي‌كشند كه از آن زمان تاكنون، دو كشور در وحشتي پايان‌ناپذير از قدرت ديگري به سر برده‌اند. فرانسه در دو جنگ جهاني متوالي، اولين هدف جهانگشايي حاكمان وقت در آلمان بود. وحشت از بازگشت ملي‌گرايي و راست‌گرايي افراطي، شكسته ‌شدن وحدت ناشي از كارآمدي اتحاديه اروپا و آغاز طمع‌ورزي و انتقام‌جويي اروپايي، رهبران آلمان و فرانسه را براي حفظ وضع باثبات موجود به تكاپو انداخته است. ملي‌گراياني كه امروز جهان را در معرض تهديد قرار داده‌اند، ماهيتي تهاجمي دارند. مساله ملي‌گرايي معاصر، نوعي افتخار به مليت و تلاش براي همه‌گير كردن ارزش‌هاي ملي كشورهاي غربي نيست، بلكه نوعي نفرت‌پراكني و بيگانه‌ستيزي فعال است. مركل و ماكرون، به ويژه بعد از راي بريتانيا به خروج از اتحاديه اروپا، آخرين ستون‌هاي باقيمانده سنت وحدت اروپا و ارزش‌هاي مشترك غربي هستند، كه تلاش مي‌كنند در برابر فتح سنگرهاي آلمان و فرانسه از سوي راست افراطي و بدل‌هاي دونالد ترامپ و فروپاشي كامل اتحاديه اروپا جلوگيري كنند. مركل و ماكرون اطمينان دارند كه اگر اين آخرين سنگرها هم از دست بروند، سرنوشت ناگزير غرب در يد قدرت راست‌افراطي و ملي‌گرايي تهاجمي خواهد بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون