• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4232 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۴ آبان

هنوز هم فكر مي‌كنم

كامبيز نوروزي

خيلي به اين فكر مي‌كردم كه يك روزي يك جوري يك جايي در خياباني بلند تو را ببينم.

از دور برايت دست تكان بدهم. تو هم مرا ببيني، تو هم برايم دست تكان بدهي. بعد من دست‌هايم را پايين بياورم.

تو هم دست‌هايت را پايين بياوري. به هم نگاه كنيم. بعد تو زودتر از من برگردي و به راهت بروي و من به اين فكر كنم كه چيزكي به يادت مانده است هنوز. اما نشد. نشد. تو نايستادي. دست تكان ندادي. رفتي و تكان دست‌هاي من در هوا، فقط به اين درد خورد كه يك تاكسي خالي، بي‌آنكه من خواسته باشم، بايستد و سوارش شوم؛ بي‌آنكه بدانم كجا مي‌خواهم بروم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون