• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4232 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۴ آبان

پيروزي اراده

صالح تسبيحي

تمامِ هنرمندان در تمامِ دوره‌هاي تاريخ، براي كارِ خود سفارش‌دهنده داشتند و به دستور پاي بوم يا مرمر و گچ مي‌نشستند. ميليون‌ها دقيقه نگاتيو در تاريخ سينما بازتابِ انديشه‌ مردان و زنانِ قدرتمندي است كه خود از هنر هيچ سر در نمي‌آوردند و هنرمندي ميانِ آنها و هنر واسطه مي‌شد. درست است كه هنرمندانِ قرنِ بيستم موفق شدند «بخشي» از هنر را از دستِ سفارش‌دهنده‌ نجات دهند و خودشان بشوند سفارش‌دهنده‌ كارِ خود، اما هنرمندانِ سفارشي ِ ظريف و رندي هم بوده و هستند كه «پيروزي اراده (1)» مي‌سازند و «بادِ صبا (2)».

اما پيش‌تر، آن زمان كه لشكركشي‌هاي بزرگِ انساني سرنوشتِ مرزها را مشخص مي‌كرد، شاهان، نقاش‌باشي‌ها و حجاران را به كار مي‌گرفتند تا شرحِ فتوحات آنها را در سنگ بتراشند يا بر سقف و ديواره‌ها نقاشي كنند. در آن دوران اسطوره‌ شاهِ مقدس به عنوانِ ميانجي خداوندان و مردم در رفت و آمد بود. شاه فرِ ايزدي داشت و شباني مردم به سوي بهشت را وظيفه‌اي مي‌دانست كه حتي با كشتار بايد به سرانجام رساند. اين اسطوره به شكلِ «مغِ زردشتي، سزارِ رومي، سلطانِ صوفي يا پاپ امپراتور» از قعر قرونِ وسطي ادامه پيدا كرد و در رنسانس بيرون ريخت و يكي از پرهيبت‌ترين، متمول‌ترين و بي‌احساس‌ترين شاهانِ هنردوست ظهور كرد: «پاپ يوليوس دوم» بيش از آنكه مردِ خدا باشد، شاهِ خونريزِ جاه‌طلبي شناخته مي‌شد كه رهبانيتش در جام‌هاي باده و ميزهاي رنگارنگِ بوقلمون‌هاي بريان و كودكان حرامزاده‌اي كه از خود بر جاي گذاشت، شسته شد. يوليوس خوب مي‌دانست كه شكوه و عظمتِ امپراتوري او، اين خطِ خون بر نقشه، تنها در هنر است كه پايدار مي‌ماند. اين بود كه تمثال‌هاي به جاي مانده از او نه بر زندگي پر ريخت و پاش و طلا در طلاي معروفش، بلكه بر رهبانيتِ خونسرد و كتابخوانش تاكيد مي‌كنند. در نقاشي «رافائل» رهبانيت و فكور بودن او در نگاه اول محرز مي‌شود. اما سرماي درونش در نگاه بعدي و در دقت به چشمان و دست‌ها عيان‌تر است. رافائل با تاكيد بر خط پايين افتاده‌‎ گوشه‌هاي لب، مصمم بودن يوليوس را به بهترين نحو بازتاب داده است. اراده‌اي آهنين كه بيشتر به سنگدلي مي‌ماند تا ايستادن بر اعتقاد. پاپ علاوه بر رافائل، «ميكل آنژِ» آزرده و گريخته از رُم را فراخواند و از او خواست سقفِ كليساي «سيستين» را به روايتِ مقدسِ «عهد عتيق» بيارايد. تاريخ بشر از ازل تا پاپ، در يك قاب. او قدرتمند‌ترين مردِ زنده زمانِ ‌خود بود. مردِ هوشمندي قاطع. در روايتِ ميكل آنژ از خلقت و آفرينش و سير تطور پيامبران، نقطه‌ نهايي به او منتهي مي‌شود. اما يوليوس تنها در ظاهر ممدوحِ هنرمندانِ عصر خود بود. اما از آنجايي كه سفارش‌دهندگان قدر قدرت، در نهايت، از درك رندي و پنهانكاري‌هاي هنرمندان عاجز هستند، نه پاپ و نه اخلافش هرگز ندانستند كه در نقشِ مركزي كليساي «سيستين»، نقاش آنها را قال گذاشته است و قدرتي كه به ظاهر از خداوند اخذ كرده‌اند به قولِ نقاش، امري است خيالي و زاييده مغزِ خودِ‌آدمي. ميكل آنژ با رِندي، خداوندِ خالق را در نقاشي خود محاطِ مغزِ آدمي تصوير كرده است. انگار نقاشِ بي نظير پشت سرِ پاپ ايستاده و در حالي كه پاپ به روايتِ‌تاريخ، رانِ خرسِ كباب شده به نيش مي‌كشد، ميكل آنژ اشاره مي‌كند كه اين هم آدمي است مثل تمامِ ‌آدم‌ها و قدرت خود را از دسيسه و بازي‌هاي سياست و عقل انساني گرفته نه از آسمان و نيروهاي ماورايي الوهيت.

ميكل آنژ در شاهكارِ نهايي خود بعدها، آرامگاهِ «پاپ يوليوس دوم» را به مجسمه‌ موساي خشمگين آراست. اشاره‌اي دقيق به رهبري مذهبي اما خشمگين كه گردشِ سرش به چپ و اخمِ عميقش تمثالِ مردِ مقدسِ جنگجو را تداعي مي‌كند. ميكل آنژِ زرين‌دست، محضِ تاكيد بر خشمِ دايم پيامبري حاكم، شاخ‌هاي كوچك خدايچه‌هاي روم باستان را هم بر فرقِ موسا افزود.

اين مجسمه صدها سال است در مركزِ آرامگاهِ‌ پاپِ خونريز نشسته است. الواحِ ده فرمان را در دست دارد و با چشم‌هاي هراسناك مرمرينِ بي‌مردمكش به ناكجايي نگاه مي‌كند كه تمامِ ‌شاهانِ خونباز يا پرهيزگار و حاكمانِ مستبد يا نرمخو به آن مغاك مبهم رفته‌اند و هيچ كس هرگز از آن تاريكي بازنگشته است.

(1) پيروزي اراده عنوانِ فيلمي به سفارش حزب نازي بود كه توسطِ لني ريفنشتال ساخته شد و جزو شاهكار‌هاي مستند سينماست.

(2) بادِ صبا عنوانِ فيلمي از «آلبرلاموريس» است كه در آن به تصاوير بديعي از ايران دورانِ پهلوي دوم پرداخته شده.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون