دوم خرداد،مكتب يا انتخاب
محمدعلي ابطحي
ماندگاري دوم خرداد در تاريخ ايران به اين دليل است كه اين اتفاق فقط يك انتخاب نبود، بلكه مكتب بود. مسير انقلاب اسلامي از روزهاي آغازين خود، مسير تكبعدي بود كه در آن اكثر توجه يا در حوزه نگاههاي انقلابي بود يا اقتصادي. اما دوم خرداد سال 1376 و انتخابات رياستجمهوري در آن تاريخ، مفهوم تازهاي را ايجاد كرد. در مسير رخداد دوم خرداد ميشد از توسعه فرهنگي و سياسي صحبت كرد و براي آن قدم برداشت. تا پيش از اين تاريخ، معمولا در انتخابات مختلف توسعه سياسي و فرهنگي مدنظر كانديداها و منتخبان نبود اما دوم خرداد از پس دوره رشد توسعه اقتصادي، در دوران سازندگي آقاي رفسنجاني رخ داد و مورد حمايت قرار گرفت. در دوران سازندگي مرحوم هاشمي و مديران وقت اعتقاد داشتند سازندگي با توسعه سياسي و فرهنگي نميتواند در كشور شكل بگيرد و آزاديهاي اجتماعي ميتواند جلوي توسعه اقتصادي و سازندگي را بگيرد. نمونههاي اين نگاه را هم در عمل ديديدم؛ دوران سازندگي دوراني بود كه دست مقامات امنيتي، به خصوص عليه حوزههاي فرهنگي و سياسي از هميشه بازتر بود و اتفاقاتي كه از حوزههاي امنيتي و اطلاعاتي آن دوران نقل شده هنوز هم تلخ و دردناك است اما همه اينها براساس اين تحليل شكل گرفت كه نياز جامعه مسائل اقتصادي است و براي رشد مسائل اقتصادي بايد جلوي توسعه فرهنگي و سياسي گرفته شود اما مهمترين اتفاق در انتخابات دوم خرداد اين بود كه...
شعارهاي آقاي خاتمي به سمت شعارهاي مدني برگشت، يعني به سمت توسعه سياسي و فرهنگي. اين چرخش با وجود اينكه تصور ميشد مورد توجه قرار نميگيرد، كاملا نياز روز جامعه بود و مردم هم به آن توجه بسياري كردند. به همين دليل است كه نميتوانيم بگوييم دوم خرداد، روز تاريخي براي يك انتخاب است و بايد از آن به عنوان تاريخي براي عرضه يك مكتب تازه در تاريخ سياسي و اجتماعي ايران نگاه كرد. مفهوم اين مكتب آن است كه ما براي رسيدن به توسعه اقتصادي و رسيدن به زندگي رفاهمند بايد به توسعه سياسي و جامعه مدني و اعتماد و احترام به مردم تكيه كنيم. اگر بتوانيم تكيه خودمان را روي مردم بگذاريم و حرمت مردم را رعايت كنيم و در حقيقت آنها را شريك حاكميت كنيم، مشكلات ديگر ما هم حل ميشود. در عمل نيز همين اتفاق افتاد. وقتي توسعه سياسي و جامعه مدني دوران آقاي خاتمي شكل گرفت دوم خرداد تبديل به يك مكتب شد. در سايه آزادي، همكاري و همياري مردم با حاكميت، مسائل اقتصادي هم قابل حل شد. حالا و بيست و دو سال پس از دوم خرداد، نياز امروز جامعه ايراني بازهم همين است. به دليل فاصله زماني كه نسل جوان امروز با وقايع دوم خرداد دارد و به دليل اينكه حاكميت هم علاقهاي به سهم دوم خرداد نداشته، درك اين مكتب و منش سخت شده است اما همچنان مكتب دوم خرداد، مسير و جرياني آرام براي اصلاح و توسعه است. اميدوارم اين ابعاد را نسلهايي كه هنوز از آن دوران تلاشگر باقي ماندهاند بتوانند در مناسبتهاي مختلف آن را بيان كنند و به جا آورند. هنوز هم نياز جامعه ما تفكر دوم خردادي است كه هم در درون انقلاب بماند، هم پايههايش بر همراهي حداكثري مردم باشد، هم ايران را براي ايرانيان بداند و هم بر اساس جامعه مدني ايران را اداره كند. مكتب دوم خرداد، كمهزينهترين و پرسودترين راه آينده ايران است.