• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4492 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۸ مهر

در روز تشييع جنازه حسين دهلوي، اهالي هنر و ادبيات از او مي‌گويند

پايان دلتنگي‌هاي ويولونيستِ تنها

گروه فرهنگ و هنر

حسين دهلوي، موسيقيدان، آهنگساز و رهبر اركستر امروز به آغوش ابدي خاك خواهد رفت. او پنج روز پيش در حالي كه دو هفته از 92 سالگي‌اش گذشته بود، از دنيا رفت. در همان مهرماهي كه در آن به دنيا آمده بود و در همان شهر زادبومش: تهران. فردا اهالي هنر موسيقي و علاقه‌مندان آثار دهلوي، پيكر او را از مقابل تالار وحدت به سوي خانه ابدي او مشايعت خواهند كرد.از خصلت‌هاي شخصي و مشخصه‌هاي هنري حسين دهلوي، چنان كه در ادامه در يادداشت‌هايي از اهالي فرهنگ و هنر ايران مي‌خوانيد، مي‌توان به توجهش به امر آموزش و تاكيدش بر نقش آن در ارتقاي سطح موسيقي و به‌طور كلي تاثيرش بر حوزه فرهنگ اشاره كرد. اين استاد فقيد موسيقي، فراگيري موسيقي را از پنج سالگي نزد پدرش آغاز كرد و هنوز دهمين بهار عمرش را نديده بود كه با تشويق خانواده و بيش از همه مادرش، نوازندگي ويولون را آغاز كرد و بعد حسبِ تلمذ به محضر ابوالحسن صبا رفت.دهلوي جداي از نوازندگي و آهنگسازي در امر تاليف كتاب‌هاي آموزش موسيقي هم كارهاي قابل ‌اعتنايي انجام داد كه يكي از مهم‌ترين‌هاي‌شان كتاب «پيوند شعر و موسيقي آوازي» است.در ادامه يادداشت‌هاي تني چند از اهالي فرهنگ و موسيقي را درباره زنده‌ياد حسين دهلوي، جهان هنري‌اش و تجربه معاشرت با او مي‌خوانيد.

 

جايگزيني مانند او نخواهيم داشت

كيوان ساكت

استاد حسين دهلوي متعلق به نسلي از موسيقي ايران بود كه به نظر من ديگر جايگزيني براي‌شان وجود نخواهد داشت. هم از نظر منش، مرام و معرفت، هم از نقطه‌نظر تعهد، وجدان كاري و مسووليت‌پذيري و هم به جهت آهنگسازي و تربيت شاگردان. من در دوره‌اي با استاد دهلوي بسيار معاشرت داشتم. حدود بيست سال پيش، يك روز ايشان به من تلفن كردند و خواستند كتاب «پيوند شعر و موسيقي آوازي» را به من درس بدهند. ايشان ماه‌هاي متوالي بدون هيچ‌گونه انتظار مادي و مالي آن كتاب را به من آموزش دادند و اين كار كوچكي نبود و بسيار براي من ارزشمند بود.استاد دهلوي در زمينه آموزش موسيقي و تربيت شاگرد بسيار حساس و معتقد بود كه در پرتو تربيت و آموزش درست است كه موسيقي ايران مي‌تواند به سرانجامي شايسته و درخور دست پيدا كند. به همين خاطر بخش زيادي از توش‌وتوان خود را مصروف اين امر كرد؛ چه در زمينه آموزش از طريق كلاس‌هاي آموزشي و به‌طور مستقيم؛ چه با كتاب‌هايي كه در زمينه آموزش موسيقي كار كردند مانند آموزش تنبك و...؛ چه با نوشتن آهنگ‌هاي مختلف براي سازهاي مختلف مانند تار، سنتور و ... اين در حالي است كه در ايران كمتر هستند آهنگسازان، نوازندگان و موسيقي‌داناني كه كمر همت كنند و در زمينه موسيقي كتاب چاپ كنند؛ چه رسد به اينكه بخواهند پارتيتور چاپ كنند. در كشور ما علاقه نوازندگان موسيقي و آهنگسازان ما بيشتر به موسيقي تك‌صدايي است. بنابراين يا اغلب نمي‌نويسند يا تك‌صدايي مي‌نويسند. حال آنكه پارتيتور نوشتن و در واقع ساخت و انتشار پارتيتور در ايران چندان خريدار ندارد و از نظر اقتصادي چندان به صرفه نيست. استاد دهلوي در چنين شرايطي زندگي و كار مي‌كردند و وقتي نگاهي به كارنامه ايشان مي‌اندازيم، مي‌بينيم علاوه بر كارهايي كه در حوزه آهنگسازي و نيز آموزش موسيقي در قالب كتاب و كلاس‌هاي آموزشي انجام دادند، پارتيتورهاي فراواني هم نوشتند و چاپ و منتشر كردند؛ با اين اميد كه مطالعه اين پارتيتورها بتواند در راه پرورش ذهني شاگردان و هنرجويان موسيقي موثر واقع شود.از آثار بسيار زيبا و به يادماندني استاد حسين دهلوي مي‌توان به تنظيمي كه روي آهنگ «به زندان» اثر استاد ابوالحسن صبا انجام دادند، اشاره كرد. اين اثر دوبار اجرا و ضبط شده است. يك بار پيش از انقلاب با اركستر راديو كه تك‌نواز ويولن آن آقاي رحمت‌الله بديعي بوده و يك بار ديگر هم با اركستر ديگري در بعد از انقلاب كه تك‌نواز آن آقاي ارسلان كامكار بوده. «به زندان» به عقيده من يكي از زيباترين آثار موسيقي ايراني است. ملودي اصلي اين اثر كه خيلي طولاني هم نيست و ملودي كوتاهي محسوب مي‌شود، همان‌طوركه گفته شد، ساخته استاد ابوالحسن صبا است و استاد حسين دهلوي آن را چنان بسط و گسترش داده است كه حيرت‌انگيز و فوق‌العاده زيبا است.

جداي از اينها ديگر آثار استاد حسين دهلوي مانند «سبكبال» و بسياري ديگر، آنقدر زيباست كه در همان اولين مواجهه توجه همه را به خود جلب مي‌كند. همين‌طور آثار ديگري از ايشان بعضا حتي 40 سال پيش يا قبل از آن ساخته شدند، آثار بسيار نو و مدرن موسيقي ايران محسوب مي‌شوند. مثل «بيژن و منيژه» كه واقعا كم‌نظير است و در نوع خود در نيم‌قرن اخير اثري بسيار استثنايي محسوب مي‌شود. نكته مهم ديگري كه مي‌توانم در مورد آثار ايشان به آن اشاره كنم، نسبت اين آثار با فرهنگ ايراني است. امروزه افراد زيادي هستند كه آثار اركسترال مي‌نويسند؛ به اين معنا كه موسيقي براي اركستر مي‌نويسند. آنچه در آثار استاد دهلوي بسيار ويژه و شاخص بود، شكل ايرانيت اين آثار است. المان‌هاي ايراني آثار استاد حسين دهلوي بسيار درخشان است. با اينكه ايشان از تمام دانش و تئوري غربي مانند هارموني در آثارشان استفاده مي‌كردند و از اين نظر آثارشان غني از دانش و تئوري غربي هم بود، ولي هرگز مشخصه درخشان ايراني بودن در آثار ايشان تحت‌تاثير آن دانش و تئوري غربي قرار نمي‌گرفت و فراموش نمي‌شد. دليلش هم اين است كه استاد حسين دهلوي به فرهنگ و موسيقي ايران و آنچه به اين فرهنگ مربوط مي‌شود، بسيار علاقه‌مند بودند. استاد دهلوي جايگزيني در فرهنگ و موسيقي ايران نخواهد داشت و آثار ايشان با تجربه فرهنگي، عاطفي و موسيقيايي ما چنان گره خورده كه به نظرم در حافظه تاريخي و هنري مردم ايران خواهد ماند.

عيب ‌بزرگ بعضي ‌از ما ايرانيان

قباد آذرآيين

بايد بگويم كه متاسفانه دوستي نزديكي با استاد دهلوي نداشتم و ارتباط من فقط از زاويه شنيدن آثار بزرگ ايشان بود. همان‌گونه كه مي‌دانيد سال‌هاي سال از استاد خبري نبود و ايشان يكه ‌و تنها در گوشه ‌منزل خودشان روزگار مي‌گذراندند و هيچ‌يك از ما حتي به صرافت اين نيفتاد كه به هر شكل يادي از او بكند. خالق آن همه آثار بي‌بديل حدود 20سال خانه‌نشين شد و آن‌گونه كه خودش بارها گله ‌كرده ‌بود، كسي حتي حالش را هم نپرسيد. چند روز در جايي بحث ‌بر سر اين بود كه استاد در چه ‌سني از دنيا رفته‌اند و هركس روايت خاص خودش را داشت. حقيقت اين ‌است كه خيلي دلم گرفت و با خودم فكر كردم اين بحث به چه دردي مي‌خورد و اصولا چه تفاوتي دارد كه يك چهره نامدار در چه سن ‌و سالي ما را ترك كرده؟ رفتن چهره‌هايي چون دهلوي با لحاظ كردن ترديد عدم امكان جايگزيني، واقعا غم‌انگيز است. مگر ما در طول تاريخ خودمان چند چهره ‌بزرگ در موسيقي داشته‌ايم؟ سنايي مي‌گويد: «سال‌ها بايد كه تا يك سنگ اصلي ‌زآفتاب/ لعل گردد در بدخشان يا عقيق ‌‌اندر يمن» همين يك بخش از شاعري بزرگ نشان مي‌دهد كه ظاهرا عيب بزرگ بعضي از ما ايرانيان اين ‌بوده كه اصولا به بزرگان خودمان توجه نداشته ‌باشيم. نبود دهلوي ‌و دهلوي‌ها واقعا ضايعه‌اي جبران‌ناپذير است و من شك ندارم كه حد حسين دهلوي بسيار بالاتر از آن ‌چيزي است كه ما امروزه درباره‌اش مي‌دانيم. حقا و حقيقتا بايد فكري به حال خودمان در اين زمينه بكنيم و به قول هدايت از «مرده‌خوري‌» دست‌ برداريم. ما بايد تا كي منتظر باشيم تا عزيزي را از دست بدهيم و بعد شروع‌ كنيم درباره‌اش حرف‌زدن؟ آيا حد هنرمند در اين سرزمين ‌اين است؟ آيا آدمي در حد شأن و مقام دهلوي بايد مدام از گوشه‌نشيني بنالد؟ اجازه بدهيد با شعري از مولانا حرفم را تمام كنم: «تا هستم اي ‌عزيز نداني كه كيستم؟ وقتي سراغ بخت من ‌آيي ‌كه نيستم»

 

براي حسين دهلوي بزرگداشت نگيريد!

اهورا ايمان

مواجهه‌ مستقيم من با استاد حسين ‌دهلوي، كتاب ارزنده «پيوند شعر و موسيقي» بود؛ كتابي بي‌نظير كه نشان‌دهنده عمق شناخت استاد از قالب‌هاي شعري مختلف و استفاده از آنها در آهنگسازي است. من در اين كتاب براي نخستين‌بار ديدم كه يك نوازنده و آهنگساز چه نگاه عميق و درستي به شعر فارسي دارد. استاد در اين كتاب كه خواندنش به مثابه شركت در يك كلاس درس‌است، آنچنان متبحرانه به پيوند شعر ما با موسيقي اشاره كرده‌اند كه واقعا رشك‌بر‌انگيز است. بازهم تكرار مي‌كنم كه استاد حسين ‌دهلوي از معدود آهنگسازان ايراني ‌است كه ذات كلام و ذات هنر موسيقي را يكجا درهم ادغام كرده‌بود كه حاصلش آثاري بزرگ ‌است كه از ايشان به يادگار مانده. گفتن از هنر دهلوي حد و مرزي ندارد بلكه آن‌چيزي كه بايد هم‌اكنون گفته ‌شود اين ‌است كه مسوولان فرهنگي ما در زمان سكوت غم‌انگيز چندين ساله استاد كجا بودند؟ مگر ما در اين كشور چند حسين‌ دهلوي داريم كه اجازه مي‌دهيم به همين راحتي از دست‌مان برود. واقعا بايد پرسيد در تمام اين سال‌ها نمي‌شد حداقل يك مجلس گراميداشت براي ايشان برگزار كرد تا حداقل مرحمي بر زخم‌هاي خانواده‌اش شود؟ من بارها با خودم فكر كرده‌ام اين دهلوي نبود كه دچار فراموشي شد بلكه اين جامعه هنري‌ ما بود كه آلزايمر حاد بود. نگفته پيداست كه دهلوي نقش خودش را به عنوان يك هنرمند ناميرا به خوبي بازي ‌كرد و هميشه خوش درخشيد اما پرسش‌ اصلي اين است كه ما براي او چه كرده‌ايم؟ كاش همين پرسش را از اهالي موسيقي كشور بپرسيد. خصوصا كساني كه اين هنر بزرگ را به وسيله‌اي براي كسب‌درآمدهاي بالا تبديل كرده‌اند. متاسفانه اين قضيه فقط شامل دهلوي نمي‌شود. تكرار مي‌كنم كه ظاهرا ما دچار فراموشي مزمن شده‌ايم وگرنه اجازه نمي‌داديم چهره‌هاي بزرگي چون «معيني كرمانشاهي» اينچنين غريبانه از ميان‌مان برود يا «بيژن ترقي» در كمال گمنامي بميرد. آيا كسي يا كساني از متوليان فرهنگ كشور از خود پرسيده كه چهره‌اي بزرگ مانند «محمدعلي شيرازي» اين روزها چه وضعيتي دارد؟ شيرازي از آن‌‌جمله چهره‌ها در موسيقي ماست كه دست كمي از بزرگان ديگر ندارد اما هيچ‌كس در اين سال‌ها كوچك‌ترين احوالي از او نپرسيده. من گاهي با خودم فكر مي‌كنم كه اين حد از بي‌توجهي و بي‌رحمي ما نسبت به بزرگان‌مان ريشه در كجا دارد؟ مگر ممكن است ملتي منتظر بماند تا يك بزرگ در هرزمينه را از دست بدهد و بعد شروع كند به مدح‌ و ثنا گفتن؟ من همين‌جا از دوستان در خانه موسيقي و دفتر موسيقي و جاهاي ديگر خواهش مي‌كنم كه براي دهلوي بزرگداشت برگزار نكنند. بزرگ‌ترين بزرگداشت براي حسين‌ دهلوي اين بود كه رايزني مي‌كرديم تا او بتواند در ايام حيات شاهد اجراي اثري بزرگ از خودش باشد كه آرزوي اجرايش را داشت. منظورم اپراي بي‌مانند «ماني و مانا»ست. اين اثر گنجينه‌اي در عالم تاريخ‌ آهنگسازي ‌ماست كه حداقل مي‌توانستيم با كمي زحمت ‌دادن به خود در قالب يك سي‌دي منتشرش كنيم.

 

هنرمنداني كه تكرار نمي‌شوند

محمود برآبادي

موسيقي و ادبيات جز در آثاري كه بر مبناي يك متن نمايش به اجرا درمي‌آيد، قرابت چنداني ندارند اما موسيقيدانان و نويسندگان همواره با يكديگر الفت داشته‌اند. بسياري از موسيقيدانان بر مبناي آثار ادبي قطعاتي خلق كرده‌اند كه جاودانه شده است و بسياري از نويسندگان نيز با الهام از آثار موسيقايي داستان‌هاي ماندگاري نوشته‌اند. سواي اين، نويسندگان اغلب هنگام نوشتن به موسيقي گوش مي‌دهند و در آرامش و آسايشي كه فضاي موسيقي در ذهن نويسنده ايجاد مي‌كند، زبان و بيان او به جوشش درمي‌آيد و بر غناي آثارش مي‌افزايد چراكه موسيقي تخيل را برمي‌انگيزد.

من گرچه اسناد دهلوي را جز از فاصله‌اي دور؛ فاصله صندلي‌هاي سالن تا روي سن نديده‌ام اما همواره از آثار موسيقايي او لذت برده‌ام و خود را نزديك به او حس كرده‌ام. استاد دهلوي از جمله هنرمنداني است كه تكرار نمي‌شوند. مرداني كه چيزي جداي از هنري كه دارند و به آن عشق مي‌ورزند و عمر خود را پاي آن گذاشته‌اند، نمي‌شناسند. اين افراد تاثيرگذار، محصول شرايط خاص اجتماعي، هنري و تاريخي‌اند و تا اين شرايط فراهم نشود، چنين هنرمنداني پا به عرصه هنر نمي‌گذارند. بي‌شك نام و آثار استاد دهلوي همواره در نزد هنردوستان باقي خواهد ماند. اما افسوس يكي از آثارش را كه براي كودكان خلق كرده بود و موفق به اجراي آن نشد، براي ما باقي گذاشت. تنها چند اجراي محدود داشت و آن اپراي «ماني و مانا» است كه بدعتي در نوع خود به شمار مي‌رود.

 

نامش تا ابد در هنر ايران باقي است

لوريس چكناواريان

پيش از هر چيز لازم است، اعلام كنم كه متوجه هستم زمينه حرفه‌اي من موسيقي كلاسيك غربي است و استاد دهلوي در زمينه‌‌اي متفاوت يعني موسيقي كلاسيك ايران فعاليت داشت، اما همه ما بر هم اثر مي‌گذاريم. آشنايي من با زنده‌ياد حسين دهلوي به پنجاه سال قبل بازمي‌گردد، ‌زماني كه ايشان رياست يكي از اركسترهاي وزارت فرهنگ و هنر را بر عهده داشتند. به ياد مي‌آورم برنامه‌هايي كه به ‌صورت هفتگي در تلويزيون داشتند بسيار خوب بود. اينكه بگوييم حسين دهلوي در زمره آهنگسازان كم‌نظير جاي مي‌گرفت، حرف تازه‌اي نيست و تنها تكرار يك واقعيت است، اما بايد ديد چه عاملي از او انساني يكه ساخت. ايشان شخصيت مهم موسيقي ايران به شمار مي‌رود و براي دريافت اين نكته كافي است به فهرست فعاليت‌هاي‌شان توجه كنيم. به عنوان نمونه مديريت آقاي دهلوي بر هنرستان عالي موسيقي و تدريس در هنرستان در نهايت موجب شد فرهنگ و هنر ايران اتفاق‌ها و نتايج درخشاني را تجربه كند. فهرست بلندبالاي هنرمندان دانش‌آموخته هنرستان نشان مي‌دهد درباره چه كيفيتي صحبت مي‌كنيم. به‌طور خاص من وقتي روي سوييت «بيژن و منيژه» كار مي‌كردم از نزديك با توانايي‌هاي آقاي دهلوي آشنا شدم و اطمينان دارم نام او تا ابد در هنر ايران باقي مي‌ماند. البته امكان رهبري اپراي «بيژن و منيژه» به وجود نيامد ولي همان سوييت هم نشان مي‌داد با چه موسيقيداني مواجه هستيم. بدون شك مي‌گويم اين اپرا چه در ايران و چه در خارج از ايران كه اجرا شود، استقبال مخاطبان را به دنبال مي‌آورد. سال‌ها با يكديگر دوست هنري بوديم و من بسيار از اين فقدان اندوهگينم. يادش گرامي.

 

فقدانش براي نسل جوان محسوس است

هوشيار خيام

وقتي قرار است درباره حسين دهلوي صحبت كنيم، جا دارد از چند منظر به شخصيت هنري اين هنرمند بپردازيم. در درجه اول يك آهنگساز برجسته و سپس به عنوان پژوهشگر، مدرس و مدير كاردان. اينها تمام جنبه‌هاي مهم شخصيتي آقاي دهلوي است كه بايد راجع‌ به آنها كار و تحقيق شود چون نمي‌توان هيچ ‌يك را ناديده گرفت. ايشان از تاثيرگذارترين هنرمندان نسلي است كه آهنگسازانش به جهانشمول بودن موسيقي و تركيب نگاه‌هاي نو با موسيقي كلاسيك و سنتي ايراني اعتقاد داشتند. حسين دهلوي در آن نسل از جمله افرادي بود كه همگام با تاثير جريان مكتب روس بر خطه جنوبي شوروي سابق پيش مي‌رفت. جرياني كه در آذربايجان و ارمنستان آهنگسازان بزرگي مانند اميراف، حاجي بيگ‌اف يا خاچاتوريان را پرورش داد. اين نسل اعتقاد داشتند بايد چنين تفكري را ادامه دهند و تلاش كردند دستاوردهاي شيوه مورد اشاره در موسيقي كلاسيك ايران هم نمود پيدا كند كه اتفاقا بسيار هم موفق عمل كردند. همين روند موجب خلق و توليد آثاري مانند «شوشتري براي ويولن و اركستر» يا «كنسرتينو براي سنتور و اركستر» شد كه بر نسل‌هاي آينده تاثير ويژه گذاشت. حتي آثاري كه به نظر در حجم و اندازه كوچكي بودند مسيرهاي تازه‌اي گشودند و پيش روي نسل‌هاي بعد قرار دادند. تجربه‌هاي استاد دهلوي در زمينه اپرا بسيار درخشان و مهم هستند كه «بيژن و منيژه» تنها يكي از آنها به شمار مي‌رود و باقي هم چندان امكان اجرا به دست نياورده است. تجربه شخصي من از ايشان به دهه 70 شمسي بازمي‌گردد كه جزو نوازندگان جوان اركستر تهران بودم و در آن دوره قسمت‌هايي از «بيژن و منيژه» را اجرا كرديم. شانس بزرگ تجربه اجرا براي من اين بود كه پارتيتور اپرا به دستم رسيد و درخواست شد بخش‌هاي مرتبط با سازهاي كوبه‌اي را براي پيانو تنظيم كنم. شانسي كه موجب شد، بتوانم متن كامل اپرا را بخوانم و خوشبختانه بخش‌هايي هم اجرا شد. بعدا زماني كه دانشجوي موسيقي بودم، استاد دهلوي به دانشگاه سر مي‌زدند و ما از راهنمايي‌هاي ايشان استفاده مي‌كرديم. استاد دهلوي همواره بر اعتقاد خود در خصوص موسيقي اصيل ايراني باقي ماند و حجم رپرتوار گسترده‌اي هم خلق كرد ولي آهنگسازان پس از او به دليل فاصله گرفتن از نگاه سمفونيك، ناشي از فضاهاي سياسي و اجتماعي ايران ديگر نتوانستند به شكل سابق ادامه مسير دهند. چيزي كه امروز هم مي‌بينيم، اين است كه آهنگسازان ايراني عملا همچنان از داشتن موهبت اركستر محروم مانده‌اند. عاملي كه موجب شد موسيقي ايراني مسير متفاوتي طي كند و آثار سمفونيك به آن شكل ديگر اتفاق نيفتاد، اما جايگاه حسين دهلوي به عنوان يكي از مهم‌ترين مناديان چنين تفكري محفوظ است. فقدان ايشان براي ما نسل جوان بسيار محسوس خواهد بود و به گمانم فراهم شدن امكان دسترسي به آثار استاد دهلوي و مطالعه يادگارهاي هنري ايشان بسيار راهگشاست؛ اتفاقي كه اميدوارم رخ دهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون