• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4507 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۰ آبان

بهانه‌هاي قرقاش

نصرت‌الله تاجيك

شروطي كه روز گذشته از زبان يكي از مقام‌هاي امارات براي توافق با ايران مطرح شد، موضعي است كه بارها و بارها توسط گروهي از مقام‌هاي عربي در مورد رابطه با جمهوري اسلامي ايران، مطرح شده است. وزير مشاور در امور خارجه امارات متحده عربي، در گذشته چندين بار ادعا كرده است كه در توافق هسته‌اي با ايران بايد مسائلي مانند برنامه موشكي ايران و موضوع ادعاي دخالت ايران در كشورهاي عربي هم در مذاكرات كشورهاي 1+5 با جمهوري اسلامي ايران در دستور كار قرار مي‌گرفت. من تصور نمي‌كنم كه مواضع انور قرقاش را بتوان موضع رسمي دولت امارات متحده عربي تلقي كرد. دست‌كم از علامت‌ها و سيگنال‌هايي كه دولت امارات متحده عربي در ماه‌هاي اخير فرستاده است، نمي‌توان چنين برداشت كرد. چنين موضع‌گيري‌هايي از لحاظ روش‌شناسي ديپلماسي محل ايراد هستند، چرا كه براي آغاز روند مذاكرات شرط و شروطي تعيين مي‌كنند. بعيد مي‌دانم ايران، با وجود تمام مشكلات اقتصادي، تحريم‌ها و انتقادهايي كه در داخل كشور وجود دارد، جايگاه برتر را در مسائل منطقه‌اي دارد، حاضر به پذيرش شرط و شروطي براي گفت‌وگو با همسايگانش باشد. شرط و شروط و قيدهايي كه انور قرقاش براي ايران مطرح مي‌كند، مسائلي هستند كه نمي‌تواند مبناي خوبي براي حل و فصل مسائل ميان كشورهاي منطقه باشد. اينكه مقام يك طرف ثالث ادعا كند كه توافق ايران با طرف‌هاي ديگر كامل نيست، يك حرف غيرمنطقي است. هر طرفي نمي‌تواند ادعايي مطرح كند و بخواهد كه گوشه‌اي از برجام را بگيرد و به نفع خود بكشد و متمم و مكملي به آن آويزان كند.

برجام محصول مذاكرات ميان ايران و 1+5 بود و توافق حاصل از آن هم قراردادي ميان ايران و طرف‌هاي آن مذاكرات بود. شرط ديگري كه از سوي اين مقام اماراتي مطرح شده است هم، خلط مبحث كردن است. او ضرورت حضور قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي را در مذاكره ميان ايران و كشورهاي همسايه‌اش توضيح نمي‌دهد. چه لزومي دارد كه ايران براي گفت‌وگو در مورد مسائل منطقه‌اي با همسايگانش، حضور قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي را در مذاكرات بپذيرد؟ به نظر مي‌رسد كه چنين اظهارنظري به نوعي به مرگ گرفتن براي به تب راضي شدن باشد. شرط‌گذاري براي حضور قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي در گفت‌وگوهاي منطقه‌اي، در واقع براي اين است كه ايران را در موضع ضعف قرار دهد. بايد مباحث منطقه را در درون منطقه حل كنيم. فرض كنيم موضع امارات اين باشد كه موارد ديگري مانند موشكي و عدم مداخله در كشورهاي عربي را به برجام اضافه كنيم. در آن صورت آيا همين كشورها به ايران حق مي‌دهند كه در قرارداد تسليحاتي اين كشور با يك كشور غربي يا توافق امنيتي اين كشور با طرف ثالث دخالت كند و خواهان اضافه كردن مواد، بندها و دستوركارهاي ديگري به مذاكرات آنها باشد؟ شرط و شروط گذاشتن در مورد روابط كشورها با طرف‌هاي ثالث، عملا به معناي عدم تمايل براي مذاكره محسوب مي‌شود. چه امارات و چه ديگر كشورهاي منطقه در كنار ايران، بايد در كنار هم ارزيابي كنند امنيت منطقه چه ملزوماتي دارد و بر اساس اين ملزومات دغدغه‌هاي خودشان را مطرح كنند. ديپلماسي به معناي يافتن زمينه‌هاي مشترك و شناسايي اختلافات است و تلاش براي كمتر كردن اختلافات با تكيه بر زمينه‌هاي همكاري مشترك. در چنين شرايطي كشاندن پاي قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي و طرف‌هاي ثالث، كمكي به حل مسائل و اختلافات نمي‌كند. جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك كشور قدرتمند و داراي سابقه تاريخي طولاني كه طول مرزهايش با همسايگان به اندازه مجموع مرزهاي هر 6 كشور حاشيه جنوبي خليج فارس است، بيش از هر چيز دنبال اين است كه ثبات و امنيت در منطقه حاكم باشد. همه مقام‌هاي جمهوري اسلامي ايران، در اين زمينه با انور قرقاش اتفاق نظر دارند كه تنش در منطقه به نفع هيچ‌كس نيست، اما واقعيت اين است كه آسيب‌پذيري كشورهاي حاشيه خليج فارس نسبت به تنش در منطقه بيشتر است. آنها نبايد تصور كنند كه تنش در منطقه فقط به ايران آسيب مي‌رساند، بلكه تنش در منطقه به همه آسيب مي‌رساند و كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس، بيش از ايران از آن متضرر مي‌شوند. كاهش تنش در منطقه، خواست مشترك همه طرفين است، خواست مشتركي كه شايد خواست طرف‌هاي ثالث خارج از منطقه نباشد. لازم است كه براي كاهش تنش، كشورهاي منطقه‌اي دست به كار شوند و اولين گام در اين مسير پيدا كردن نقاط اشتراك و اتفاق نظر است، نه برجسته كردن نقاط تفاوت و اختلاف نظر. به گمان من بهترين راه براي افزايش همكاري‌ها در منطقه، ايجاد منافع مشترك اقتصادي است، در اولين گام، كشورهاي منطقه بايد بتوانند در چند مگاپروژه اقتصادي با يكديگر وارد همكاري شوند تا درهم‌تنيدگي اقتصادي و مالي ميان كشورها افزايش پيدا كند و يك فرآيند اقدامات اعتمادساز ميان كشورها آغاز شود تا با گام‌هاي كوچك بتوان به مرور زمان مشكلات بزرگ‌تر را حل و فصل كرد. اگر ايران خواهان گفت‌وگو با كشورهاي منطقه است، به اين دليل بود كه باور داريم قدرت‌هاي خارجي از حل و فصل مسائل منطقه ناتوانند. اگر قرار بود كه ايران مشكلات منطقه و اختلاف‌نظرها با كشورهاي منطقه را در گفت‌وگو با كشورهاي ثالث و قدرت‌هاي جهاني حل و فصل مي‌كرد، اصولا لزومي نداشت پيشنهادي براي گفت‌وگو با كشورهاي منطقه مطرح كند. اگر قرار باشد كه غربي‌ها به نيابت از كشورهاي عربي حاشيه جنوبي خليج فارس براي مسائل منطقه تصميم بگيرند، ديگر چه نيازي وجود دارد كه گفت‌وگوي مستقيمي ميان طرف‌ها شكل بگيرد؟ بهانه‌جويي‌هايي مانند نگراني از دخالت ايران در امورداخلي كشورهاي عربي، يك بهانه نخ نما و كهنه است. بعد از نزديك به 5 سال جنگ امارات متحده عربي و عربستان سعودي در يمن، اين واقعيت مشخص شده است كه عامل ناامني و تنش در منطقه، ايران نيست، بلكه عملكرد اشتباه و دخالت بي‌جاي خود اين كشورها در مسائل همسايگان‌شان است كه باعث تنش، ناامني و بي‌ثباتي در منطقه مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون