برادر اميرمحمد خالقي، دانشجويي كه توسط سارقان زورگير به قتل رسيده به «اعتماد» ميگويد
تقاضاي اجراي حكم قصاص در ملأعام را داريم
بهاره شبانكارئيان
شامگاه ۲۴ بهمنماه ۱۴۰۳، «اميرمحمد خالقي درمياني» دانشجوي نخبه ۱۹ساله رشته مديريت دانشگاه تهران هنگام مراجعه به خوابگاه دانشگاه توسط دو سارق موتورسوار با ضربات چاقو مورد حمله قرار ميگيرد و صبح روز بعد در بيمارستان شريعتي تهران جان خود را از دست ميدهد... . «حميدرضا حاجي اسفندياري» وكيل اولياي دم پرونده قتل اميرمحمد خالقي در مورد جزييات دفاعيات متهمان در دادگاه به «اعتماد» ميگويد: «با توجه به عدم انتشار اوراق و مستندات پرونده در طول رسيدگي نقدها و اظهارنظرات جامعه حقوقي در خصوص پرونده بر اساس حداقل شنيدهها و اخبار بوده است. هر دو متهم وكلاي تعييني و با سابقهاي داشتند كه در مرحله بدوي و فرجامي دفاعيات مستند و مستدل خود را ارايه كردند؛ دفاعيات همكاران بنده به عناوين اتهامي در كيفرخواست و راي صادره از شعبه ۵ دادگاه كيفري يك تهران بيشتر حول محور عمد و غيرعمد بودن جنايت و بحث معاونت در قتل بود كه اتفاقا دادگاه به اين دفاعيات توجه داشته و ايراداتي هم به روند رسيدگي داشت كه نماينده دادستان مستند به قانون در دادگاه پاسخ اين ايرادات را داد. بنده هم به عنوان وكيل اولياي دم مطالب لازم را در لوايح تقديمي و در جلسه رسيدگي دادگاه ارايه كردم. اعتراض وكلاي متهمان در جريان فرجامخواهي نيز به همان موضوعات قبلي مرتبط بود كه در دادنامه صادره از شعبه ۱۷ ديوان عالي كشور مبسوط و مستند در رد اين دفاعيات توضيح داده شده است. در نهايت راي بدوي عينا در ديوان تاييد شد و پرونده مستعد اجراي حكم است.» حاجي اسفندياري پيش از اين در 24 ارديبهشتماه جاري در مورد راي قطعي پرونده اعلام كرده بود: «قضات شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران پس از محاكمه دو متهم اصلي پرونده، متهم رديف اول را به اتهام قتل عمد و متهم رديف دوم را به اتهام معاونت در قتل و سرقت به عنف به ترتيب به قصاص و ۲۵سال حبس محكوم كردند. پرونده با اعتراض متهمان و وكلاي آنها به ديوان عالي كشور ارسال شد كه قضات شعبه ۱۷ ديوان عالي كشور راي دادگاه كيفري يك را تاييد كردند. اولياي دم همچنان خواستار قصاص قاتل هستند.»
لپ تاپ را تحويل گرفتيم، اما به ما گفتند گوشي اميرمحمد را نتوانستند رديابي كنند
برادر اميرمحمد خالقي پس از تاييد حكم قصاص متهم رديف اول پرونده از سوي ديوان عالي كشور به «اعتماد» ميگويد: «آقاي حميدرضا حاجي اسفندياري همراه با آقاي دكتر ابراهيم تقيزاده وكلاي تعييني ما هستند كه اقدامات و دفاعيات اين دو نفر در صدور حكم مجازات براي مجرمان نقش موثري داشت. متهم رديف اول كه به قصاص و متهم رديف دوم به اتهام معاونت در قتل و سرقت به عنف به ۲۵ سال حبس محكوم شده است. متهم رديف اول آن شب چاقو را به نواحي حساس بدن اميرمحمد وارد كرده است. اين افراد كه قصدشان سرقت بوده، ميتوانستند ضربات چاقو را عميق و به قصد كشت وارد نكنند. مجرمان در جلسه دادگاه اعلام كردند يك سري مواد مخدر و داروي روانگردان مصرف كرده بودند، اما با توجه به نظر پزشكي قانوني و پروندهاي كه براي اين دو مجرم تشكيل شده نوع موادي كه مصرف كرده بودند باعث سلب اراده از آنها نشده است. محل سكونت اين مجرمان نيز مناطق جنوبي شهر تهران بوده و تا اميرآباد هم فاصله زيادي داشتهاند و در اين مسير طولاني با عقل و اراده خودشان بدون هيچ گونه عمل و اقدام مجرمانه و غير متعارفي خودشان را به محل وقوع جنايت و كوچه جنت ميرسانند و در آنجا پس از شناسايي اميرمحمد به عنوان طعمه، اقدام به سرقت مسلحانه و قتل او كردهاند. در حالي كه اگر بابت مصرف اين مواد و داروها فاقد اراده و اختيار بودند، چرا در طول مسير محل سكونتشان تا كوچه جنت كه حداقل نيم ساعت فاصله دارد مرتكب هيچ عمل مجرمانه ديگري نشدهاند؟ بنا بر اعترافات اين مجرمان دو ماه قبل از حادثه بالاي ۳۰ فقره سرقت مرتكب شدهاند، اما سرقتهايشان منجر به دستگيري آنها نشده است كه اگر به موقع شناسايي و دستگير ميشدند الان اميرمحمد زنده و در بين ما بود. مجرمان همچنين قبل از اين سرقتها نيز سابقه محكوميت داشتهاند؛ يكي از آنها بعد از محكوميت ۶ماهه از زندان آزاد شده بود. اين دو مجرم از قبل ميدانستند كه آن كوچه، كوچه تاريك و خلوتي است. مجرمان در اعترافات خود عنوان كردهاند كه اميرمحمد را سركوچه ديدهاند و حدس زدهاند كه اميرمحمد دانشجوست و لپتاپ و گوشي دارد. طبق تصاوير ضبط شده توسط دوربين مداربسته، اميرمحمد وقتي متوجه نيت سارقان شده، فرار كرده و كيف لپتاپش هم از دستش افتاده است، اما راننده با موتور دنبال اميرمحمد كرده و پنج، شش متر جلوتر اميرمحمد را از پشت گرفته و باهم درگير شدهاند. تركنشين كه پياده شده بود كيف را بردارد، پس از برداشتن كيف خودش را به اميرمحمد و راننده رسانده و با او درگير شده است. طبق اعترافات مجرمان، اميرمحمد حين درگيري به آنها گفته كه دانشجوست و داخل كيفش مدارك مهمي دارد حتي اميرمحمد راضي شده كه گوشياش را به آنها بدهد و كيفش را پس بگيرد، اما درگيري ادامه پيدا كرده و قاتل با وارد كردن ضربات چاقو اميرمحمد را از ما گرفته است. طبق گزارش پزشكي قانوني مجرم يك ضربه به قفسه سينه و يك ضربه عميق از پشت به بدن اميرمحمد وارد كرده كه به كبد آسيب رسانده كه هر دو ضربه در قتل موثر بوده است.»
اين سارقان كه قصدشان سرقت بوده
چرا چاقو را به نواحي حساس بدن اميرمحمد وارد كردهاند
او در ادامه ميگويد: «ما تقاضاي اجراي قصاص در ملاعام و در محل وقوع جنايت را داريم. به اميد اينكه اجراي حكم قصاص درس عبرتي براي باقي مجرمان باشد و اين اتفاق براي خانواده ديگري رخ ندهد. اين مجرمان، افرادي نبودند كه قابل ترحم و بخشش باشند. طبق گفته خودشان آنها طي دو ماه قبل از اين اتفاق بالاي ۳۰ فقره سرقت كرده و در سرقتهايشان از چاقو و قمه استفاده كردهاند. همچنين آنها چاقو و موتور را از اشخاص ديگر گرفته و اموال مسروقه را به مالخر ميفروختند. آنها يك باند پنج، شش نفره بودهاند كه طبق شنيدههاي ما شناسايي و دستگير شدهاند. و پرونده آنها بابت ساير سرقتها درحال رسيدگي است. طبق كيفرخواست و صحبتهايي كه در دادگاه مطرح شده چاقويي كه مجرمان با آن اميرمحمد را به قتل رساندهاند در خانه يك شخص ثالث كشف شده است؛ مجرمان چاقو را از شخص ديگري گرفته و بعد از اين اتفاق چاقو را به او پس دادهاند. مجرمان در جلسه دادگاه عنوان كردهاند كه قصد كشتن اميرمحمد را نداشتهاند، ولي به هر حال آنها عمل نوعا كشنده انجام داده و چاقو را به نقاط حساس بدن اميرمحمد زدهاند. تمام حسرت ما اين است، اين سارقان كه قصدشان سرقت بوده چرا چاقو را به نواحي حساس بدن اميرمحمد وارد كردهاند. ميتوانستند چاقو را به دست يا پاي اميرمحمد بزنند. با توجه به اينكه اميرمحمد دانشجوي نخبه و پرتلاشي بوده كه در زمينه برنامهنويسي و هوش مصنوعي نيز فعاليت ميكرده، صرفا به خاطر دادههاي علمي و فايلهاي اطلاعاتي كه داخل لپتاپش بوده و بابت آنها سخت تلاش كرده با مجرمان درگير شده، نه به خاطر ارزش مادي لپتاپ. در خصوص وقوع اين حادثه در كوچه منتهي به خوابگاه كوي دانشگاه يك سري قصور و كوتاهيهايي از سوي مديران برخي نهادها انجام شده كه بايد امنيت كوچه را تامين ميكردند چرا كه اين كوچه بر حسب سوابقي كه داشته معمولا هفتهاي يك يا دو دانشجو در آن خفت و اموالشان سرقت ميشده. دو ماه قبل از اينكه براي اميرمحمد اين اتفاق رخ دهد از يكي از هم اتاقيهايش سرقت شده و گوشي او را هم برده بودند. چون اين كوچه سابقه اينگونه جرايم را داشته بايد يك فكري براي امنيت دانشجويان ميكردند، اما اقدام جدي و پيگيري موثري در خصوص تامين امنيت كوچه جنت صورت نگرفته تا اين اتفاق افتاده است. قوه قضاييه بايد با مسوولان مربوطه كه درباره تامين امنيت اين كوچه قصور و كوتاهي كردهاند برخورد كند. بعد از اين حادثه با اينكه اقداماتي براي امنيت دانشجويان در محيط پيراموني دانشگاهها انجام شده، اما باز هم اخباري مبني بر سرقت و زورگيري از دانشجويان ديگر دانشگاهها همچون شهيد بهشتي، شريف و چند دانشگاه ديگر به گوش ميرسد.»
حادثه و جلسه دادگاه
پس از اين حادثه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران در بازبيني فيلم دوربينهاي مداربسته پي بردند اميرمحمد خالقي در حالي كه كولهپشتي بر دوش داشته و در نزديكي ورودي خوابگاه بوده، دو مرد سوار بر موتورسيكلت به سمت او رفته و وقتي با مقاومت او مواجه شدند يكي از آن دو از موتور پياده شده و به سمت او حمله كرده است، اما وقتي خالقي كولهپشتي را از آنها گرفته، آنها با چاقو به او ضربه وارد كرده و سپس از محل جرم گريختهاند. قوه قضاييه و پليس ايران در ۳۰ بهمن اعلام كردند كه عاملان قتل خالقي دستگير شدهاند. يك ماه پس از دستگيري متهمان، پرونده آنها در شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران برگزار شد. در جلسه علني متهمان، اولياي دم، وكلاي آنها و خانوادهشان و خبرنگاران حضور داشتند. در ابتداي جلسه دادگاه، نماينده دادستان تهران به تشريح كيفرخواست پرداخت و گفت: «بر اساس گزارش كلانتري ۱۲۵ يوسفآباد، شامگاه چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ يك مورد درگيري منجر به جرح در آدرس تهران، خيابان جلال آلاحمد، خيابان جنت اعلام شد كه با بررسي موضوع مشخص ميشود متهمان پرونده به نامهاي احمدرضا و امير مهدي با يك دستگاه موتورسيكلت اقدام به سرقت مقرون به آزار با تهديد چاقو و وارد كردن دو ضربه چاقو به اميرمحمد خالقي، دانشجوي رشته مديريت كسب و كار دانشگاه تهران كردهاند. متهم رديف اول راكب و متهم رديف دوم تركنشين موتورسيكلت بودند. بررسيهاي بيشتر نشان داد، اميرمحمد خالقي هنگام برگشت به كوي دانشگاه تهران مورد تهاجم سارقان قرار گرفته كه از سوي اورژانس به بيمارستان شريعتي منتقل و عليرغم تلاش كادر درمان در ساعت ۸ صبح پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ فوت كرد. با بررسي جسد مرحوم آثار دو جراحت با جسم نوك تيز و برنده در قدام قفسه سينه وجود داشت. سرانجام روز سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ دو متهم اصلي شناسايي و دستگير شدند. متهمان پس از دستگيري در همان بدو تحقيقات اوليه اتهامات را پذيرفته و جزييات جنايت را تشريح و اظهار كردند كه قصدشان سرقت بوده و با توجه به مقاومت مقتول اقدام به وارد كردن دو ضربه چاقو توسط تركنشين، احمدرضا كردند. با توجه به اعترافات متهمان، تحصيلكننده لپتاپ شناسايي و دستگير شد. بر اساس بررسي انجام شده آلت قتاله يك قبضه چاقو است كه مشخصات آن در كيفرخواست اعلام شده كه متعلق به شخصي به هويت معلوم بوده است. متهم رديف اول انگيزه خود از جنايت را نياز مالي بيان كرده است و قبل از ارتكاب سرقت و قتل اخير مرتكب ۳۰ الي۴۰ فقره سرقت ديگر شده و انگيزه او فقط سرقت بوده است. متهم رديف دوم نيز انگيزه خود را به دست آوردن مال از طريق سرقت اعلام كرده است. پس از بازسازي صحنه قتل در تاريخ دوم اسفند ۱۴۰۳ با حضور متهمان در محل جنايت، صحنه جرم بازسازي شده است. در اجراي ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامي و دستورالعمل رياست قوه قضاييه وضعيت روحي و رواني متهمان و ماهيت جرم و وضعيت رشد و كمال عقل مورد بررسي قرار گرفته است. اولياي دم مقتول تقاضاي مجازات قانوني و قصاص را دارند. اتهام متهم رديف اول داير بر مباشرت در قتل عمدي و مشاركت در سرقت مسلحانه در شب و اتهام متهم رديف دوم داير بر معاونت در قتل عمدي و مشاركت در سرقت مسلحانه در شب است. با توجه به تقاضاي قصاص از سوي اولياي دم تقاضاي قصاص و اشد مجازات قانوني مورد استدعا است.» پس از تشريح كيفرخواست پدر اميرمحمد به عنوان تنها وليدم مقتول در جايگاه قرار گرفت و گفت: «به عنوان ولي دم فرزندم از محضر دادگاه تقاضاي اجراي قصاص براي قاتل يا قاتلان و اشد مجازات براي اشخاصي كه به انواع مختلف در وقوع اين جنايت نقش داشتند را خواستارم. اميدوارم اجراي مجازات براي قاتلان فرزندم باعث جلوگيري از وقوع جنايتهاي مشابه شود و ساير خانوادهها مثل خانواده ما داغدار نشوند.» همچنين وكيل اولياي دم نيز گفت: «بر اساس بند ب ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامي عمل متهم رديف اول نوعا كشنده بوده و از مصاديق قتل عمدي است. تيغه چاقوي ۱۰ سانتيمتري به نقاط حساس بدن وارد شده و كشنده بوده است. در خصوص متهم رديف دوم هم عمل او از مصاديق معاونت در قتل است. اميرمهدي آلت قتاله و موتورسيكلت را تهيه كرده و دنبال احمدرضا رفته و او را با خود همراه كرده است. او متهم رديف اول را ترغيب به حضور كرده و با تهيه وسايل جرم، شرايط را تسهيل كرده است. حتي گفته بزن و احمدرضا را تحريك كرده است. بر اساس اظهارات متهمان، آنها سرقت را پيشه خود قرار داده بودند. از محله خزانه تهران راهي محل جرم شدند. آنجا را به دليل تاريكي شناسايي كرده بودند. اميرمحمد خالقي با ديدن آنها فرار ميكند و اميرمهدي دنبالش ميرود و مانع ميشود. بر اساس فيلمهاي ضبط شده اين اتفاقات سه، چهار دقيقه طول كشيده بود. مقتول تا خيابان جلال آلاحمد دنبال آنها ميرود و آنجا روي زمين ميافتد.» احمدرضا، متهم رديف اول نيز در دفاع از خود گفت: «من و اميرمهدي براي سرقت سراغ پسر دانشجو رفتيم. ميخواستيم از او سرقت كنيم و براي اينكه او را بترسانيم، چاقو با خودمان برده بوديم. بعد از سرقت، او با من درگير شد كه در اين درگيري دو ضربه به او زدم.» همچنين اميرمهدي، متهم رديف دوم پرونده در دفاع از خود گفت: «اتهام سرقت را قبول دارم. قبل آن دو نفري به خانه دوستم رفتيم و چاقو را گرفتيم. محل قتل خيابان جنت تاريك و خلوت است و هر دزدي در تهران ميداند و آنجا را ميشناسد. اول خواستيم يك نفر ديگر را خفت كنيم كه نشد. بعد با مرحوم روبهرو شديم. گوشي و كيف لپتاپ در دستانش بود. با ديدن ما فهميد و گوشي را داخل جيبش گذاشت. وقتي احمدرضا پياده شد، شروع به دويدن كرد و من با موتور موازي او رفتم كه روي زمين افتاد. احمدرضا كيفش را گرفت و روي موتور گذاشت. بعد ميخواست موبايلش را بگيرد. چند بار گفتم ول كن، برويم. حتي از آنها فاصله گرفته بود. پسر دانشجو ميگفت داخل گوشيام اطلاعاتي دارم آن را نبريد. احمدرضا گوشي را قاپيد و ترك موتور نشست و مقتول او را از موتور پايين كشيد. احمدرضا بعد شروع به ضربه زدن به او كرد. گفتم ول كن، اما ول نميكرد.»