چه کسانی در محدوده فرونشستهاي سريع زندگي ميكنند؟
مهدي زارع
تا سال ۱۴۰۴ تعيين و تخمين دقيق و بهروز از جمعيت در معرض فرونشست زمين با نرخ بيش از ۱۰ سانتيمتر در سال در كلانشهرهاي ايران (در هر دهه حدود يك متر نشست) به دليل شكافهاي اطلاعاتي، تغييرپذيري محلي، ماهيت پوياي رشد شهري، دادههاي عمومي محدود، پايش متغير و ماهيت پوياي تخليه آبهاي زيرزميني، همچنان چالشبرانگيز است.
از كلانشهرهاي كليدي جهان با فرونشست شديد (بيش از ۱۰ سانتيمتر در سال) جاكارتا (اندونزي) با نرخ فرونشست ۱۵ تا ۲۵ سانتيمتر در سال در مناطق شمالي آن است. جمعيت در معرض فرونشست جاكارتا در سال ۲۰۲۵ در حدود ۱۰ ميليون نفر (از حدود ۳۵ ميليون نفر در جاكارتاي بزرگ) تخمين زده شده است. دليل اين پديده، استخراج آبهاي زيرزميني، شهرنشيني و مقررات ضعيف در اين شهر است. مكزيكوسيتي، با نرخ فرونشست تا ۴۰ سانتيمتر در سال در مناطق مركزي مواجه است. در ۲۰۲۵ حدود ۵ تا ۸ ميليون نفر جمعيت 22 ميليون نفري كلانشهر مكزيكوسيتي در محدوده با بيش از ۱۰ سانتيمتر فرونشست در سال زندگي ميكنند. تخليه تاريخي سفرههاي آب زيرزميني و تراكم خاك غني از رس درياچهاي در اين شهر از عوامل اين پديده است. در تهران، نرخ فرونشست بين از ۱۰ سانتيمتر در سال به ويژه در مناطق ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۲۱ و با جمعيت ساكن حدود ۲.۲ ميليون نفر (در سال ۱۴۰۴) از جمعيت حدود ۹.۵ ميليون نفري پايتخت و همچنين ۴.۳ ميليون نفر از جمعيت حدود ۵ ميليون نفري شهرستانهاي استان تهران (در سال 1404) در محدوده فرونشست با سرعت بيش از ۱۰ سانتيمتر در سال و اغلب در دشتهاي غربي شهريار، ملارد، جنوب شرقي ورامين، پيشوا و پاكدشت زندگي ميكنند (در مجموع حدود 6.5 ميليون نفر از جمعيت 14.5 ميليون نفري استان تهران و معادل حدود ۴۴ درصد از جمعيت كل استان در سال ۱۴۰۴) دليل عمده فرونشست در استان تهران، پمپاژ بيرويه آبهاي زيرزميني براي كشاورزي و استفاده شهري است.
فرونشست زمين با نرخ بيش از ۱۰ سانتيمتر در سال در استانهاي پرخطر مانند تهران، اصفهان، خراسان رضوي (مشهد)، فارس، كرمان و البرز متمركز است. نرخ فرونشست در برخي مناطق استان تهران (ورامين و شهريار و اخيرا بخشهايي از مناطق شهري تهران مانند منطقه ۹) به ۲۵ تا ۳۶ سانتيمتر در سال ميرسد. در اصفهان، نرخ فرونشست از ۱۵ سانتيمتر در سال بهويژه در شمال اصفهان فراتر ميرود و زيرساختهايي مانند بناها و پلهاي تاريخي زايندهرود را تهديد ميكند. در مشهد كانونهاي فرونشست با نرخ بيش از ۱۰ سانتيمتر در سال، بهويژه در شرق و شمالشرق مشهد و ناشي از تقاضاي آب كشاورزي و شهري هستند. طبق تخمين سال ۱۳۹۹ در سراسر كشور، حدود ۱۰ تا ۱۲ ميليون نفر (۱۲ تا ۱۵ درصد از جمعيت) در مناطقي با نرخ فرونشست بيش از ۵ سانتيمتر در سال زندگي ميكردند و به نظرمي رسد تعداد جمعيت ساكن در محدوده فرونشست بيش از ۱۰ سانتيمتر در سال در ايران، نسبت به سال 1399 حداقل 10 درصد رشد كرده است. با توجه به ادامه استخراج بيش از حد آبهاي زيرزميني و افزايش شهرنشيني، پيشبيني ميشود تا سال ۱۴۱۴ حداقل ۱۲ تا ۱۵ ميليون نفر جمعيت بيشتر در مناطقي با فرونشست بيش از ۱۰ سانتيمتر در سال ساكن شوند كه در شهرهاي بزرگ و حاشيه دشتهاي كشاورزي متمركز خواهند بود و برآورد ميشود كه در سال 1414 حدود ۲۲ تا ۲۷ ميليون نفر ساكنان پهنههاي فرونشست با نرخ بيش از ۱۰ سانتيمتر در سال در كشور باشند.
خطرات مشابهي در اصفهان حدود ۲ ميليون نفر و در مشهد حدود ۳ ميليون نفر را تحت تأثير قرار ميدهد. نشست زمين در شهرها و دشتهاي كشاورزي، در ساختمانها و جادهها باعث ايجاد ترك در پيها، ديوارها، زمينهاي كشاورزي و پيادهروها ميشود كه منجر به بيثباتي ساختمانها و افزايش هزينههاي نگهداري ميشود. از نظر خدمات شهري خطوط لوله زيرزميني (آب، گاز، فاضلاب) در معرض خطر گسيختگي قرار دارند و باعث اختلال در خدمات، آلودگي و خطرات ايمني مانند انفجار ميشوند.
توپوگرافي تغيير يافته، سامانههاي زهكشي را مختل ميكند و سيلاب شهري در هنگام بارندگي تشديد ميشود. شهرهايي با سامانههاي فاضلاب نامناسب، مانند مشهد، با افزايش آبگرفتگي و خطرات بهداشت عمومي روبهرو هستند. هزينههاي بالاي تعمير زيرساختها و كاهش ارزش املاك در مناطق آسيبديده بيشتر ميشود. برخي از مناطق ممكن است غيرقابل بيمه شده و حتي سرمايهگذاري در اين مناطق متوقف شود. فروپاشي سفرههاي آب زيرزميني نتيجه قطعي فرونشست زمين است. پمپاژ بيش از حد، ظرفيت ذخيرهسازي آبهاي زيرزميني را به طور دائم كاهش ميدهد و كمبود آب را بحرانيتر ميكند. فروچالهها و فروريزشهاي ناگهاني نيز در مناطق كشاورزي مانند دشت ورامين و در كلانشهرها و حاشيه شهرها، زيرساختها را تهديد ميكند. جابهجايي ساكنان به دليل مسكن ناامن، خطرات سلامتي ناشي از آب آلوده از تبعات ثانويه فرونشست زمين است.
اجراي ناقص مقررات مربوط به آبهاي زيرزميني و شهرنشيني سريع و بدون برنامهريزي و البته تراكم بيسابقه جمعيت و مهاجرتي كه همچنان ادامه دارد خطرات را تشديد ميكند. اجراي قوانين سختگيرانهتر ساختماني، اولويتبندي تابآوري زيرساختها و الزام به بررسي خطرات فرونشست در برنامههاي توسعه شهري از راههاي كنترل ريسك فرونشست زمين است.