سخني با شركتهاي سرمايهگذاري
كيومرث كرمانشاهي
امروزه صحنه بينالمللي توليد و تجارت نيازمند شركتهاي بزرگ و توانمند است. بیشتر شركتهاي كوچك و متوسط به علت عدم امكان ارايه اسناد مربوط به گردش مالي (turnover) واجد شرايط جهت حضور در رقابتهاي بينالمللي نيستند و از چرخه مناقصات و مزايدههاي بزرگ حذف ميشوند. هدف اصلي شركتهاي سرمايهگذاري، مديريت كارآمدي منابع مالي تخصيص يافته با رويكرد حداكثري سودآوري و ارزش افزوده در بازارهاي سرمايه داخلي و خارجي از طريق فعاليتهاي توليدي هدفمند است. از طرفي توليد بدون توسعه تجارت خصوصا «توسعه صادرات غيرنفتي» مفهوم ندارد و تجارت جاده دوطرفهاي است كه واردات در كنار توجه به مقوله خودكفايي و جايگزيني واردات نياز ضروري عموم صنايع توليدي كشور و پيشران توليد پس از تامين مالي و سرمايهگذاري، توسعه صادرات است كه مهمترين عامل براي اشتغال، ايجاد ارزش افزوده و ارزآوري مجموعه است. در حال حاضر حضور در بازارهاي منطقهاي و جهاني با تشديد تحريمها و مشكلات مربوط به نقل و انتقال پول و قرار گرفتن در ليست سياه كميته اقدام مالي مشترك (FATF) مواجه است كه اميد است با عزم جدي حكمراني در كشور و به سرانجام رسيدن مذاكرات هستهاي و تصويب اخير پالرمو و ديگر اقدامات باقيمانده از جمله قطعه آخر تكميلي FATF يعني CFT، هر چه زودتر گشايش جدي در مراودات منطقهاي و بينالمللي ايجاد شود كه در اين صورت گشايش جدي در مراودات بينالمللي و محيط كسب و كار كشور ايجاد خواهد شد و لذا ضرورت چابكسازي در محيط كسب وكار مجموعه شركتهاي سرمايهگذاري وابسته به مراكز، نهادها، بانكها و ديگر مجموعههايي كه شركتهاي مشابهي دارند، بيش از هر زماني احساس ميشود. از طرفي در كنار چالشهاي موجود، مشكلات مديريتي و ساختاري از جمله مواردي است كه ضرورت استفاده از چابكسازي و تجربيات بينالملل و الگوهاي موفق در دنيا را ناگزير ميكند تا در شرايط جديد پيش رو، بتوان از امكانات موجود بيشترين بهره را به نفع منافع مجموعه شركتهاي توليدي و تجاري كشور كسب كرد.
با توجه به اهميت شركتهاي سرمايهگذاري در بانكها، نهادها و ديگر مراكز كه در زيرمجموعه خود شركتهاي متعدد توليدي تجاري دارند، پيشنهاد ميشود:
با بهرهگيري از شرايط جديد، نسبت به ايجاد شركت مديريت صادرات (EMC) با همكاري شركتهاي زيرمجموعه جهت توسعه تجارت و خصوصا بهرهگيري از حداكثر ظرفيت و توان توليدي صادراتي شركتها جهت انسجام، حضور در رقابتها، كاهش هزينهها و قيمت تمام شده، برندسازي و... در راستاي هر چه بيشتر فعال كردن اشتغال، ارزش افزوده، ارزآوري و ايفاي نقش در صحنه توليد و تجارت منطقه و بازارهاي بينالمللي اقدام كنند.
با توجه به تجارب و الگوهاي موجود در حوزه صف و ستاد مديريت تجاري و اجرايي و همچنين با استفاده از اطلاعات، ارتباطات داخلي و خارجي تجارت و فرصتهاي پيشرو، ميتوان نسبت به اهداف توسعهاي و كسب و كار شركتهاي بزرگ سرمايهگذاري ياري رساند.