• 1404 دوشنبه 30 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6097 -
  • 1404 دوشنبه 30 تير

گزارش «اعتماد» درباره گلايه دستياران پزشكي از بي‌مهري مسوولان

900 امضا براي تعويق یک آزمون

نيره خادمي

جمعي از پزشكان و داوطلبان آزمون بورد تخصصي پزشكي، در روزهاي گذشته درخواست تعويق اين آزمون به علت شرايط جنگي در كشور را به وزارت بهداشت ارسال كرده‌اند. حدود 900 نفر در حالي كه حتي سايه‌ دست‌هاي لرزانشان هم روي كاغذهاي سفيد افتاده، براي وزارت بهداشت نوشته‌اند با تعويق آزمون بورد موافقند، بعد روي آن را امضا و حتي مهر كرده‌اند. امضاها در كاغذهاي كوچك عكاسي شده؛ آن را در يك فايل پي‌دي‌اف براي وزارت بهداشت فرستاده‌اند و در صفحات بعدي هم چند تصوير از خانه‌هاي تخريب شده‌شان در جنگ را ضميمه كرده‌اند. برخي ديگر كارزاري در كارزار نت، در اين باره به راه انداخته‌اند كه تا لحظه تحرير گزارش، تعداد امضاهاي آن به 616 مورد رسيده است. اين تلاش‌ها اما تاكنون نتيجه مثبت نداشته و اگر نهايتا هم به نتيجه نرسد شمشين روز شهريور آزمون آنها برگزار مي‌شود. حالا هفت تن از اين داوطلبان در گفت‌وگو با خبرنگار روزنامه‌ اعتماد، شرايطي كه در يك ماه گذشته با آن روبرو بوده‌اند را شرح داده‌ و به دليل عدم توجه به خواسته‌شان درباره لغو آزمون از مسوولان وزارت بهداشت گلايه كرده‌اند، چرا كه معتقدند در روزهاي سخت از آنها انتظار همراهي وجود دارد اما در زمان نياز به همراهي، مورد بي‌مهري قرار مي‌گيرند. نام و مشخصات اين افراد به درخواست خودشان از گزارش حذف شده و نزد روزنامه محفوظ است. 

حتي در زمان آتش بس در حال انجام وظيفه بودم
يكي از اين داوطلبان، دستيار سال آخر جراحي عمومي است كه در جنگ دوازده روزه از سوي دانشگاه علوم پزشكي رفسنجان براي كار در بخش جراحي فراخوانده شده است. همان روزهايي كه جنگ آغاز شد، با او تماس گرفتند و گفتند؛ جراح نداريم و شرايط سخت است، از شما مي‌خواهيم كه براي كشيك بياييد بنابر اين پيشنهاد را قبول كرد چون اساسا به همين دليل حدود 12 سال پزشكي و تخصص خوانده و روزهاي سخت رزيدنتي را از سر گذرانده بود تا وقت اضطرار بتوان روي او حساب كرد. زماني كه آتش‌بس اعلام شد، در حال انجام وظيفه بود و حتي صبح روز چهارشنبه كه خبرنگار اعتماد با او تماس گرفت هم در اتاق عمل حضور داشت: «صبح روزي كه پادگان شهيد صدوقي يزد هدف بمباران قرار گرفت، نخستين بيمار اورژانس را داشتيم كه گويا از سربازان بومي يزد بود. او به‌شدت وضعيت وخيمي داشت و بستري شد. بعد از او چهار مجروح جنگي ديگر هم در بيمارستان بستري شدند؛ دو نفر آنها دچار سوختگي شديد در كف پا بودند و دو بار آنها را به اتاق عمل بردم. بعد از آن به دليل كمبود جراح، هميشه در وضعيت آنكال بودم.» به عنوان رزيدنت كار نمي‌كرد، بلكه به عنوان جراح وارد عمل شده بود و هنوز هم دانشگاه رفسنجان او را رها نكرده و همچنان كه جنگ هم تمام شده، درگير انجام عمل است.«بيمارستان ما نزديكترين مركز به محل بمباران بود و در نتيجه بسياري از بيماران به اينجا منتقل شدند.» داوطلبان آزمون بورد تخصصي پزشكي از فروردين ماه بعد، بسته به رشته و دانشگاه از كار فارغ شدند و به نوعي مرخصي اجباري داشتند تا براي مهم‌ترين آزمون دوران كاري و تحصيل خود آماده شوند. اين آزمون به منظور ارزيابي دانش و مهارت‌هاي باليني و علمي فارغ‌التحصيلان برگزار مي‌شود و قبولي در آن براي ورود به مقاطع بالاتر تحصيلي (مانند فلوشيپ يا فوق‌تخصص) و استخدام در هيات علمي دانشگاه‌ها ضروري است. همچنين، مدرك بورد تخصصي نشان‌دهنده توانايي و صلاحيت علمي فرد در يك رشته تخصصي است و به ارتقاي جايگاه علمي و حرفه‌اي پزشكان كمك مي‌كند.
 اما برخي از اين داوطلبان از جمله همين داوطلب نه تنها در جنگ دوازده روزه كه در زمان انفجار بندر شهيد رجايي هم فراخوانده شدند. «هر لحظه امكان داشت كه وضعيت تشديد شود و نياز به نيروي بيشتري باشد. استرس زيادي به همه وارد شد و گفته بودند ما هم بايد در بندر باشيم چون بندرعباس نقطه‌اي حساس بود. بسياري از بچه‌ها بعد از آن شبي كه در جنگ، پايگاه نيروي هوايي بندر را بمباران كردند، آنكال بودند. احتمالا وزارت بهداشت در برابر اين حرف‌ها مي‌گويد كه يك رزيدنت سال چهارم نبايد در چنين شرايطي كار كند، اما من در دستگاه دولتي مشغول به كار هستم و خود دانشگاه من را فراخوانده است.»
البته آنطور كه علي سلحشور، سرپرست اداره كل روابط عمومي و امور بين‌الملل سازمان نظام پزشكي به «اعتماد» مي‌گويد برخي از رزيدنت‌هاي سال آخر هم با وجود داشتن آف‌بورد، بسته به شرايط بيمارستان و دانشگاه در شرايط جنگي فراخوانده‌ شده‌اند اما آمار آنها مشخص نيست: «همه رزيدنت‌ها آماده‌باش نبودند چون همه دانشگاه‌ها درگير نشدند كه مصدوم داشته باشند ولي بيمارستان‌هايي كه مصدوم داشتند درگير شدند و رزيدنت‌هاي آن هم آنكال بودند. مشخص نيست كه چند نفر فراخوانده شدند.» او معتقد است كه در هر صورت بايد به اين نكته هم توجه داشت كه اگر هم اين آزمون به تعويق بيفتد باز هم نفراتي كه فراخوانده‌ شده بودند دو هفته از بقيه نفرات عقب هستند و انگار نفرات ديگر، دو هفته بيشتر وقت داشتند.

4 آزمون به تعويق افتاد اما آزمون بورد نه
براساس دستورالعمل جامع معاونت آموزشي وزارت بهداشت كه براي ادامه آموزش در دانشگاه‌هاي علوم پزشكي سراسر كشور ابلاغ شده تاكنون دست كم چهار آزمون كشوري در حوزه علوم پزشكي لغو شده است اما آزمون بورد تخصصي پزشكي در ميان اين آزمون‌ها نيست آن هم در شرايطي كه حتي آزمون پذيرش دستياري تخصصي دندانپزشكي و ارتقاي دستياري دندانپزشكي هم به تعويق افتاده است. دستيار سال آخر جراحي عمومي حالا مي‌گويد: «جنگ و شرايط بحران، تأثيرات شديدي بر اعصاب و روان ما داشت و از آن زمان تاكنون، من هيچ كتابي در دست نگرفته‌ام. احساس بلاتكليفي شديدي داشتم و هنوز درگير اين شرايط هستم. نمي‌دانم كه بايد ادامه دهم يا نه. دانشگاه گفته است كه چند كشيك ديگر هم اينجا باش و بعد از آن مي‌تواني بروي، اما وضعيت همچنان مبهم است. وزارت بهداشت به نيروهاي بيشتري نياز دارد و قصد دارد در آبان‌ماه نيروهاي طرحي خود را تقسيم كند اما ما 12 روز درگير جنگ بوده‌ايم و بسياري از همكاران ما در معرض بمباران و تهديدات جدي قرار داشتند. ما هنوز هم در شوك آن جنگ به سر مي‌بريم. از نظر من، بايد حداقل چهار هفته عقب بيفتد، اما وزارت بهداشت با اين موضوع موافق نيست.»
زماني كه بحران‌هاي مرتبط با سلامت به اوج خود مي‌رسد، وزارت بهداشت هميشه از كادر درمان به عنوان «فرشتگان نجات» ياد مي‌كند اما در شرايط عادي، به حرف‌ آنها گوش نمي‌دهند بنابراين اين احساس منتقل مي‌شود كه در مقابلشان قرار دارند، نه كنارشان.«اگر ما نتوانيم اين آزمون‌ها را قبول شويم ممكن است فارغ‌التحصيل نشويم و يك سال عقب بيفتيم. اين آزمون‌ شامل بورد و گواهينامه است كه همزمان برگزار مي‌شوند و يكي از مهم‌ترين مراحل زندگي حرفه‌اي ما محسوب مي‌شود.» اين موضوع باعث شده كه او و برخي ديگر از داوطلبان احساس سرخوردگي داشته باشند: «اين مساله انگيزه و اميد من براي ادامه كار را تحت تاثير قرار داده است. اگر دوباره جنگي رخ دهد، با چه اميد و انگيزه‌اي بايد به ميدان بيايم؟ وقتي كه در زمان بحران از ما بهره مي‌برند و در شرايط عادي هيچ توجهي به درخواست‌ها و نيازهاي ما ندارند، آيا مي‌توانيم دوباره همان احساس وظيفه را داشته باشيم؟»

كارزاري با بيش از 600 امضا
دوم تير ماه كارزار درخواست تعويق آزمون بورد تخصصي پزشكي به دليل شرايط بحراني كشور از طرف پزشكان داوطلب آزمون بورد تخصصي راه‌اندازي شده است كه تاكنون 616 امضا دارد. در متن اين كارزار كه به نوشته الهه قادري است، آمده: «حوادث اخير، از جمله حملات و ناآرامي‌هاي منطقه‌اي، منجر به افزايش سطح اضطراب، نگراني براي امنيت خانواده‌ها، اختلال در تمركز و كاهش قابل توجه توان مطالعه و آمادگي علمي داوطلبان شده است. بسياري از خانواده‌ها ناچار به ترك محل سكونت و اسكان موقت در شهرها يا منازل بستگان شده‌اند كه اين امر فشار رواني مضاعفي بر داوطلبان وارد نموده است و عرصه آمادگي علمي را به‌شدت تحت تاثير قرار داده است.در چنين شرايطي، برگزاري آزموني مهم و سنگين همچون بورد تخصصي، بدون توجه به وضعيت رواني و اجتماعي داوطلبان، موجب آسيب جدي به سلامت روان و آينده شغلي پزشكان مي‌گردد. ما امضاكنندگان اين كارزار، ضمن پايبندي كامل به اصول علمي و انضباط آموزشي، با توجه به اختلال ايجادشده در امنيت و آرامش عمومي جامعه، درخواست داريم مسوولان محترم با درك شرايط بحراني و همراهي لازم، ترتيبي اتخاذ نمايند تا زمان برگزاري آزمون به تعويق افتاده و شرايط براي حضور عادلانه و واقعي داوطلبان فراهم گردد.»

انگار عزيزي را از دست داده‌ باشم
داوطلب بعدي اين آزمون دستيار چشم پزشكي تهران است كه بامداد بيست و هفتمين روز خرداد شاهد انفجار مهيبي در نزديكي خانه‌شان بوده. دست كم سه خانه در كوچه‌اي‌ كه محل زندگي او در خواجه عبدالله است ويران يا دچار خسارت شده است و 5 نفر نيز جان خود را از دست داده‌اند. او هم به توصيه اعضاي هيات علمي دانشگاه در تهران حضور داشته تا در صورت اضطرار به كار گرفته شود اگرچه در نهايت به خاطر وخامت اوضاع مجبور به ترك تهران شده: «شرايط به‌قدري وحشتناك بود كه حتي قابل توصيف نيست. مستندات خرابي‌ها خيلي زياد بود و حتي به‌طور گسترده‌اي در شبكه‌هاي اجتماعي وايرال شد. حالا حتي وقتي يك موتور از كنار من مي‌گذرد، تحمل آن را ندارم. من در نهايت مجبور شدم از شهر خارج شوم.» كوچ اجباري براي او مانند يك تروماي مضاعف بود «انگار كسي گوشم را پيچانده و من را از شهر بيرون انداخته است در حالي كه تا پيش از آن در اتاق خود مشغول درس خواندن بودم.» تا پيش از جنگ روزي 10 تا 12 ساعت درس مي‌خواند ولي در طول سه هفته حتي نتوانست دو ساعت پياپي مطالعه كند. حال روحي بدي داشت. مانند بسياري از مردم از صبح تا شب، گوشي به دست خبرها را مي‌خواند: «دست‌هايم به خاطر اينكه مدام گوشي به دست در حال خواندن اخبار بودم، درد مي‌كرد.» بي‌قرار بود و نمي‌توانست آرامش پيدا كند و حتي بعد از خروج از شهر هم نتوانست به درستي درس بخواند.«كوچ اجباري و ترك خانه براي من مثل اين بود كه عزيزي را از دست داده‌ باشم.» در آن روزها هم مدام خود را با مردم ديگر كشورهاي در جنگ دلداري مي‌داد و اينكه به هر حال در آن شرايط زندگي مي‌كنند. فكر بازگشت به تهران كار خود را كرد و وقتي اوضاع كمي آرام شد برگشت اگر چه باز هم نتوانست درس بخواند. 20 روز كامل را از دست داد، به‌شدت عقب افتاد و حالا مي‌گويد؛ هنوز هم نتواسته است آدم قبل از جنگ شود.«اگر اين آزمون برگزار شود‌، وضعيت داوطلبان نابرابر است. كساني كه مثلا در شمال كشور زندگي كرده‌اند و اين فجايع را از نزديك تجربه نكرده‌اند، نمي‌توانند تأثير واقعي آن را درك كنند. اگر چه آنها هم با جنگ مواجهه غير مستقيم داشتند اما براي كساني كه اين تروماها را تجربه كرده‌اند، شرايط بسيار نابرابر است. اگر اين آزمون يك ماه عقب بيفتد، تمام عقب‌افتادگي‌هايم را جبران خواهم كرد. ما مي‌خواهيم كه برخي از مافوق‌ها رنج ما را ببينند و اين كار هيچ بودجه‌اي نمي‌خواهد و تنها نياز به اراده دارد. من مي‌خواهم دانش خود را جمع‌آوري كنم و در يك شغل 40 ساله ادامه دهم و سيستم بايد به كسي كه براي جمع‌بندي دانش خود تلاش مي‌كند، احترام بگذارد و از او حمايت كند.» گلايه دارد كه چرا آزمون ارتقاي دندانپزشكي كه به حساسيت رشته آنها نيست به تعويق افتاده اما زمان آزمون آنها كه دست‌كم سه هراز داوطلب دارد جابه‌جا نمي‌شود. 

نامه‌نگاري سازمان نظام پزشكي و مجلس
در روزهاي گذشته و به ويژه پس از گلايه‌ها، نامه‌نگاري و جمع‌آوري امضا براي به تعويق افتادن اين آزمون برخي از نمايندگان مجلس و حتي سازمان نظام پزشكي هم نسبت به اين ماجراها واكنش نشان داده‌اند. سازمان نظام پزشكي كشور با ارسال نامه‌اي به معاونت آموزشي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، خواستار بررسي مجدد زمان برگزاري آزمون‌هاي گواهينامه و بورد تخصصي شد.در اين نامه با اشاره به درخواست‌هاي متعدد دستياران سال آخر رشته‌هاي تخصصي و با توجه به فشارهاي علمي و رواني ناشي از محدوديت زمان باقي‌مانده تا آزمون، پيشنهاد شده است در صورت صلاحديد، آزمون‌ها با حداقل دو هفته تعويق برگزار شوند تا فرصت كافي براي آمادگي علمي و كاهش فشار رواني داوطلبان فراهم گردد. همچنين عاليه زماني كياسري، رييس كميته آموزش علوم پزشكي كميسيون بهداشت مجلس هم از مكاتبه رسمي با وزارت بهداشت درباره لزوم لغو آزمون ارتقای دستياران تخصصي پزشكي در سال جاري خبر داد و گفت: «فداكاري كم‌نظير دستياران پزشكي در جنگ ۱۲ روزه نبايد ناديده گرفته شود، كميسيون، با رويكردي حمايتي، طي مكاتبه‌اي رسمي با وزارت بهداشت، پيشنهاد داد كه آزمون در سال جاري برگزار نشود و اين گروه از دستياران در سال آينده، همزمان مراحل ارتقای خود را طي كنند.» 

سوالاتي بي‌پايان 
داوطلب بعدي، رزيدنت سال چهارم در استان گيلان است كه اگرچه به‌طور مستقيم با جنگ درگير نشد اما شرايط جنگي بر روي او تاثير گذاشته است مخصوصا كه مي‌داند برخي از دوستانش در كرمانشاه، مثل بسياري ديگر، آنكال بوده‌اند و شرايط سختي را گذرانده‌اند. او در پيام ارسالي به خبرنگار اعتماد، اين سوالات را مطرح كرده است: «چگونه ممكن است در شرايطي كه اين همه از سردارانمان شهيد شده‌اند، من بتوانم آرام بنشينم و درس بخوانم؟خدا مي‌داند كه هنوز به روال قبل بازنگشته‌ام. خانواده‌ام در تهران بودند و براي حمايت پيش ما آمدند. همه ما به نوعي متضرر شديم. آيا واقعا ممكن است كه مردم را از هم جدا كرد؟ يك فرد چقدر بايد خودخواه باشد كه با وجود اين همه اتفاق و خسارت، آسيبي نبيند و فقط به درس خواندن خود بپردازد؟ جنگ بود و شوك بزرگي به همه وارد شد.ما هيچ تقاضاي غيرمنطقي نداريم؛ تنها خواسته‌مان اين است كه به ما فرصت بيشتري براي جبران آن مدت داده شود.  براي رزيدنت‌هايي كه در آن زمان بايد ارتقا مي‌گرفتند، با توجه به حضور مستمر در بيمارستان‌ها، لغو ارتقا انجام شود. چرا فهم و درك اين موضوع در وزارت بهداشت اينقدر دشوار شده است؟ جنگ بود؛ از خرابي‌هاي تهران، تبريز، كرمانشاه و ديگر مناطق مشخص نيست چه شرايطي بر مردم گذشته است؟در زمان جنگ اعلام كردند هيچ پزشكي حق مرخصي ندارد و بايد در خدمت باشد اما پس از جنگ، ما تبديل شديم به افرادي كه بايد براي هر مرحله پاسخگو باشيم.» او طي روزهاي جنگ در يك استان شمالي بيشتر ميزبان بستگانی بود كه از شهرهاي ديگر به خانه‌شان مهمان شده بودند و البته پيگيري مداوم اخبار.«حداقل يك ماه هيچ مطالعه‌اي نداشتم، نه به خاطر تنبلي يا فرصت‌سوزي، بلكه به دليل وضعيت روحي نابسامان. شب عاشورا كه رهبر را ديدم، تازه توانستم نفس بكشم و جان گرفتم. آيا درك اين موضوع براي هم‌نوعان من اينقدر دشوار است؟ آيا انتظار دارند اگر دوباره چنين اتفاقاتي بيفتد، ما در خط مقدم باشيم؟باز هم دنبال علت فرار پزشكان مي‌گردند؟علت اصلي همين است؛ همين سوءتفاهم‌ها و ناملايمت‌ها. با كدام منطق همه امتحانات حتي استخدامي‌ها به جز امتحان بورد به تعويق افتاده است؟چرا بايد بر برگزاري آزمون ارتقا كه رقابتي نيست، اصرار شود؟ اين آزمون به راحتي مي‌تواند بر اساس نمرات داخلي دانشگاه لغو شود و هزينه‌هاي اضافي ايجاد نكند.» تمام روزهاي جنگ كتاب‌ها را بسته بود؛ وقتي مي‌ديد كه ايران زير بمباران و ويراني است، چگونه مي‌توانست تمركز كند و درس بخواند؟ بسياري از دوستانش در آن دوازده رو آواره بودند و برخي از اهالي تهران خانه‌هايشان را رها كرده و به شهرستان‌ها رفته بودند.«اگر استان من هم به گونه‌اي درگير مي‌شد كه به امثال من نياز داشت، مطمئنا در صف اول بودم، همانطور كه در دوران كوويد نيز حضور فعال داشتيم.»

شرايط براي همه داوطلبان يكسان نيست
رزيدنت ديگري كه سال چهارم رشته راديولوژي از كرمانشاه است هم مانند بقيه، همين گلايه‌ها و سوالات را دارد چرا كه اين آزمون برنامه‌ريزي بسيار دقيق و حساسي مي‌طلبد و يك تا دو هفته‌ براي آن بسيار تعيين‌كننده است. او شرايط كرمانشاه در آن روزها را «وحشتناك» توصيف مي‌كند: «دوازده شبانه‌روز با صداي جنگنده‌ها، پدافندها و انفجارهايي كه پي‌درپي رخ مي‌دادند، نخوابيديم. بيمارستان فارابي و امام رضا نيز درگير بودند و در آن شرايط آدم‌ها هر لحظه نگران تخليه خانه و جست‌وجوي پناهگاه هستند. يكي از دوستانم خانه‌اش روبروي شركت نفت بود و چندين بار هشدار تخليه دريافت كرده بود. منطقه ديزل‌آباد هشدار تخليه داشت و بسياري از مردم براي مدتي از خانه‌هايشان خارج شدند تا شرايط بهتر شود، اين تنش‌ها و استرس‌ها كجا ديده شد؟ اساتيد و وزارت بهداشت كجا بودند؟ آيا آنها تحت تأثير جنگ بودند؟ آيا نگراني براي خود و خانواده‌هايشان داشتند؟ اصلا بودند يا نبودند؟ما در شرايط بحراني بوديم و خانواده‌هايمان شبانه‌روز در استرس بودند. چطور مي‌توانند بگويند شرايط براي همه يكسان بوده است؟ هرچند كساني كه در شهرهاي امن‌تر بودند نيز جنگ را تجربه كردند، اما جنگ يكي از بزرگ‌ترين تروماهايي است كه يك انسان مي‌تواند در زندگي خود تجربه كند. جنگي كه هزاران كشته مي‌دهد، چگونه مي‌تواند اتفاقي روتين و عادي تلقي شود؟ ما با وجود قطعي اينترنت از وزارت بهداشت درخواست تعويق را مطرح كرديم و در عرض ۱۲ ساعت بيش از هزار امضا و مهر از همكاران جمع‌آوري و ضميمه نامه‌ شد كه به وزارتخانه ارسال كرديم. جاي تعجب است كه درخواست هزاران متخصص كشور ناديده گرفته مي‌شود و اينگونه نسبت به رزيدنت‌ها و متخصصيني كه بايد در شرايط سخت، در بيمارستان‌ها حضور داشته باشند، بي‌توجهي شود.در دوران جنگ، تمام مرخصي‌ها لغو شد و وزارت بهداشت براي حمايت از خواسته‌هاي بحق ما، اقدامي نكرد در صورتي كه التماس و خواهش لازم نبود آن هم در شرايطي كه اگر اين زمان عقب بيفتد، ما در آبان فارغ‌التحصيل مي‌شويم و عملا هيچ مشكلي در فارغ‌التحصيلي و تقسيم متخصصين به وجود نخواهد آمد. نمي‌دانيم چه مصالح و منافع خاصي باعث شده، وزارتخانه در مقابل اين موضوع مقاومت كند. مگر نبايد در برگزاري امتحان و شرايط آن، زمان كافي براي آمادگي داوطلبان در نظر گرفته شود؟ ما انسانيم و تحت تأثير اتفاقات اطرافمان قرار داريم. جان ما كف دستمان است و به خاطر همين وزارتخانه در هر شرايطي تلاش مي‌كند، اما حتي فرصت خروج از اين شوك و فشارها را هم به ما نداده‌اند. همه رزيدنت‌ها با حقوق ۱۷ ميليون تومان در اين كشور سخت كار مي‌كنند و اين فشارها در اين شرايط اصلا سزاوار نيست. پس از اين همه خودكشي رزيدنت‌ها، هنوز مي‌پرسند چرا؟ جواب واضح است؛ نتيجه سياست‌هاي نادرست، ناديده گرفتن مشكلات و فشارهاي بي‌وقفه است.»

وضعيت بسياري از مردم پايدار نشده است
داوطلب ديگري كه دستيار سال آخر داخلي است، روز جمعه 23 خرداد در مواجهه مستقيم موج انفجار نخستين حملات اسراييل در محله شهرآرا و ساختمان اركيده بوده است كه خانه‌شان دچار آسيب‌هاي جزيي از جمله شكستن شيشه‌ها شده. او معتقد است؛ حتي كساني كه آسيب فيزيكي به منازلشان وارد نشده بود، به دليل استرس‌ها و نگراني‌هاي ناشي از شرايط و اخبار، تمركز خود را از دست داده‌ و از مطالعه جا مانده‌اند در صورتي كه اين امتحان نياز به تمركز بالايي دارد: «در آن مدت ۱۲ روز و حتي پس از آن، بسياري از همكاران من به دليل استرس نتوانستند تمركز كافي داشته باشند، در حالي كه اين زمان براي آمادگي امتحان بسيار مهم بود.»خانم دستيار ديگري كه از كرمانشاه در اين باره به خبرنگار اعتماد پيام داد؛ درست روبروي شركت نفت بوده و به دليل شرايط در همان روزها مجبور به ترك محل زندگي خود شده است: «در يكي از شب‌ها به ما اطلاع دادند كه خانه را تخليه كنيم، زيرا اعلام شده بود كه اسراييل قصد دارد به تأسيسات نفتي حمله كند. من با يكي از دوستان تماس گرفتم و شب را در منزل ايشان گذراندم. فرداي آن روز كه مي‌خواستم به خانه بازگردم و برخي وسايل را بردارم، ناگهان بيمارستان فارابي كه تقريبا دو خيابان با شركت نفت فاصله داشت، مورد حمله قرار گرفت.من با ماشين به تويسركان، منزل پدر و مادرم رفتم و چند روز بعد، مجددا به كرمانشاه بازگشتم. زماني كه نزديك كرمانشاه بوديم، در جاده با خبر حمله موشكي و اصابت به هوانيروز مواجه شديم.با وجود نگراني زياد، به خانه بازگشتم و وسايل ضروري را جمع‌آوري كرده و به تويسركان منتقل كردم».هنوز كارهاي پايان‌نامه را به پايان نرسانده و به‌دليل شرايط نامساعد، بين كرمانشاه و تويسركان در رفت‌وآمد بود.«حتي وسايلم را باز نكرده‌ام.هفته گذشته به كرمانشاه رفتم تا بتوانم منزل امن‌تري براي خودم پيدا كنم.جنگ تنها دوازده روز طول كشيد، اما وضعيت بسياري از مردم هنوز به حالت پايدار بازنگشته است.از مسوولان محترم تقاضا دارم شرايط كشور و به‌ويژه وضعيت رزيدنت‌ها را درك كنند و با انصاف تصميم‌گيري نمايند.درخواست نامعقولي نداريم و قصد فرار از مسووليت‌هاي خود را نداريم. برعكس، به دليل احساس مسووليت و انگيزه براي مطالعه و پيشرفت، خواسته ما اين است كه زمان برگزاري امتحان به مهرماه موكول شود تا بتوانيم از فرصت باقي‌مانده به نحو احسن استفاده كنيم.»

مجروحان زيادي در بيمارستان داشتيم
يك دستيار سال آخر تخصص ارتوپدي هم كه در روزهاي آغاز جنگ، در اصفهان حضور داشته است توضيح مي‌دهد كه خانه‌اي كه در تهران به همراه يكي از دوستانش اجاره كرده است در بمباران‌ اوين دچار آسيب شده است: « به هيچ عنوان امكان مطالعه وجود نداشت. علاوه بر اين، وجدانم هم اجازه نمي‌داد كه در چنين شرايطي مطالعه كنم. يكي از دوستانم كه سرباز بود، در يكي از بيمارستان‌هاي سپاه در اصفهان فعاليت داشت و به پيشنهاد او، در اين مدت براي جراحي مجروحان جنگي همراهشان به بيمارستان مي‌رفتم. در اصفهان هم بمباران‌ها شديد بود و مجروحان زيادي به بيمارستان‌ها مي‌آمدند. خودم در اصفهان بودم اما خانواده‌ام در تهران بودند و هر روز بايد پيگير حال آنها مي‌بودم.» از نظر او هم موضوع آنها صرفا درسي نيست: «ما پزشك و جراحيم و نمي‌توانستيم در آن مدت نسبت به اين اتفاقات بي‌تفاوت باشيم. من ديگر بچه كنكوري ۱۸ ساله نيستم. متأسفانه برخي مسوولان وزارت بهداشت به كساني كه درخواست تعويق آزمون داشتند گفته‌اند كه خودتان را لوس نكنيد و درس بخوانيد، اما ما بچه نيستيم كه در شرايطي كه كشور در بحران است، بي‌تفاوت باشيم.اگر در اين شرايط ساكت بنشينيم، يا بي‌وجدان هستيم يا بي‌عاطفه، يا مثل كودكانيم.اين شرايط با يك بحران ساده كنكور قابل مقايسه نيست و نمي‌توان با آن به اين شكل برخورد كرد. درخواست ما هم زياد نيست؛ تنها خواستيم زمان آزمون را دو يا سه هفته به تعويق بيندازند. جدا از اينكه برخي از ما در بيمارستان مشغول به كار بوديم و برخي ديگر تهران را ترك كردند، من شخصا از ابتدا در اصفهان بودم، اما برخي ديگر كتاب‌هايشان را رها كردند و از تهران رفتند، به‌خصوص كساني كه در مناطق ۳ و ۶ زندگي مي‌كردند كه دايما تهديد به بمباران مي‌شدند. اين يك درخواست منطقي و بحق بود، اما متأسفانه با بهانه‌هايي بي‌اساس رد شد.»

تصميم وزارت بهداشت هنوز قطعي نيست
آنطور كه علي سلحشور، سرپرست اداره كل روابط عمومي و امور بين‌الملل سازمان نظام پزشكي مي‌گويد هنوز وزارت بهداشت در اين باره تصميم نهايي را نگرفته است: «قرار است با هيات بوردها هم صحبت كنند تا تصميم‌گيري شود چون اين آزمون دو بخش را درگير مي‌كند، افرادي كه بايد در آزمون شركت كنند و افرادي كه به عنوان اعضاي هيات بورد بايد آزمون بگيرند. براي اعضاي هيات بورد كه تعداد آنها حدود هزار نفر است هم برنامه‌ريزي شده بود و اگر قرار به تعويق باشد برنامه آنها را هم بايد تغيير دهند.» آنطور كه پيداست حدود 3 تا 4 هزار نفر در اين آزمون شركت خواهند كرد و حالا حدود 900 نفر نامه درخواست تعويق اين آزمون را به وزارت بهداشت  امضا كرده‌اند و اگر آزمون به تعويق نيفتد دست كم زندگي اين 900 نفر نيروي خبره و متخصص ايراني در حوزه پزشكي مضاف بر اثرات روحي و رواني جنگ دوازده روزه، تحت تاثير اين آزمون هم قرار مي‌گيرد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
دولت اقتصاد را رها كند حادثه تلخ خمین ايران و اروپا دوراهي ديپلماسي يا ماشه 900 امضا براي تعويق یک آزمون وقتي هنرمند مي‌گويد: اگر همه ‌چيز پول نبود اعدام قاتل دختر ۶ ساله در ملأ عام فاطمه امينه برازجاني: دوست داشتم بازي صعودمان پخش مي‌شد امتناع جوانگرايي آب در اسطوره آرش كمانگير سنت بنيان‌گذار در مورد آتش‌بس و خاتمه جنگ (۴) پلتفرم‌های بیمه‌ای زیر تیغ قوانین سنتی بیمه مرکزی تهديد از ذهن آغاز مي‌شود نه از مرز «آگاهي» اساس امنيت و صلح پايدار رئاليسم قدرت با الگوي جنگ و مذاكره همزمان درباره اخلاق هوش مصنوعي شاهنامه‌خواني‌هاي «محمد يگانه» را دريابيد روي اعصاب مردم راه نرويد! آواز ايراني و دگرديسي عصر جديد از شكاف ديجيتال به آپارتايد ديجيتال تفريح عمومي امتناع جوانگرايي آب در اسطوره آرش كمانگير سنت بنيان‌گذار در مورد آتش‌بس و خاتمه جنگ (۴) پلتفرم‌های بیمه‌ای زیر تیغ قوانین سنتی بیمه مرکزی تهديد از ذهن آغاز مي‌شود نه از مرز
کارتون
کارتون