• 1404 دوشنبه 30 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6097 -
  • 1404 دوشنبه 30 تير

آب در اسطوره آرش كمانگير

احمد مسجدجامعي

اين روزها، خوشبختانه پاي جناب آرش كمانگير، قهرمان افسانه‌اي ايران كهن، به عرصه‌هاي سياسي روز باز شده و ازجمله تصوير و تنديس او زينت‌بخش ميدان ونك پايتخت است. در شاهنامه سخني از آرش نيامده و شناخت مردم اين روزگار از وي بيشتر مديون شعر بلند و استوار سياوش كسرايي است كه گزيده آن به كتاب‌هاي درسي مدارس راه يافت و با خط زيباي نستعليق به چاپ رسيد؛ متأسفانه پس از انقلاب، اين شعر پراحساس درباره قهرمان ملي ايران از كتاب‌هاي درسي كنار گذاشته شد. در اسناد اجرايي پس از جنبش مشروطيت، از نكات ضروري براي آموزش عمومي در مدارس «حب وطن» و البته حب ديانت و اخلاق ذكر شده است. قدر آرش را بدانيم. او نماد مرز ايران و انيران است. جالب آنكه بر اساس روايت‌هاي ملي، تير او در آن سوي جيحون، بر تنه درخت گردويي تناور نشست. با آنكه محل پرتاب تير متفاوت گفته شده اما جايي كه فرود آمده يكي است: «آن ‌سوي» فرارود يا ماوراءالنهر يا رود جيحون و به تعبير قدما، درياي جيحون. در اين روايت، مرز نكته اصلي ماجراست؛ اما نكات و ظرايف ديگري هم هست و ازجمله بر اهميت آب در فلات نيمه‌خشك ايران تأكيد مي‌كند و آن درياي بزرگ در قلمروی ايران اسطوره‌اي قرار مي‌گيرد؛ اما در تاريخ، در كتيبه داريوش هخامنشي، به تاريخ 2500 سال پيش، نگراني او از خشكسالي و البته دروغ و دشمن در ايران به‌صراحت بيان شده است. ايرانيان قديم، نه تنها در اسطوره‌ها و كتيبه‌ها و قصه‌ها، بلكه در كار و زندگي، در مناطق مختلف، براي مديريت و بهره‌برداري از آب برنامه‌ريزي كرده و وسايل و شرايط آن را از هر حيث فراهم آورده بودند. «معجزه قنات» تعبيري است كه براي آب و آباداني در مناطق لم‌يزرع اين آب و خاك به كار رفته است. مي‌دانيم كه ساخت‌ و ساز و شهرنشيني در كنار درياها و رودهاي بزرگ شكل گرفته است اما در ايران مناطقي همچون استان يزد در ميانه ايران كه هيچ راهي به كوه و كوهپايه و رود و رودخانه ندارد، از نظر تمدني جايگاهي چنان رفيع يافته كه يزد به عنوان مهم‌ترين شهر خشتي جهان ثبت شده و بسيار كسان در اين ‌سو و آن ‌سوي عالم در پي ديدار از آنند.
اين تنها يكي از ابتكارات و تدابير مديريت بهره‌برداري از منابع آب متناسب با اقليم ايران است. در همين مرز و بوم، سدهاي شوشتر در خوزستان را شاهديم كه يادگار دوره ساساني است و به ثبت جهاني نيز رسيده است. چند سال پيش، كتابي با عنوان يخچال‌هاي ايران انتشار يافت. نويسنده آن دانشمندي از دانمارك است كه بنابر علاقه شخصي اين كتاب را با عكس‌ها و توضيحات فراوان گردآورده و تأليف كرده است. او نمونه‌هايي زياد حتي در شهرها نشان داده كه ايرانيان چگونه براي كنترل گرما، از آب و يخ و يخچال بهره برده‌اند. در همين تهران جاهايي هست كه به آن يخچال مي‌گفتند؛ ازجمله در قلهك. پدر مرحوم جهان‌پهلوان تختي صاحب يكي از همين يخچال‌ها بوده كه ديواره آن دست‌كم، تا چندي پيش در بوستاني در خاني‌آباد برجا بود. او يخ تابستان اهالي را تأمين مي‌كرد. در آب‌منگول هم يخچالي تا همين نيم قرن پيش وجود داشت كه در اوج گرما، پاسخگوي نياز مشتريان بود. اكنون بيمارستان سوم شعبان جاي آن نشسته است. عنوان آنچه امروزه وسيله سردكننده و توليد يخ در منازل است و يخچال ناميده مي‌شود با توجه ‌به همان پيشينه است، هرچند كه در اين وسيله نه چاله‌اي است و نه فقط به يخ‌سازي اختصاص دارد. در دوره كودكي ما، سقاخانه يا منبع‌هاي شخصي آب بود. براي آنكه نه‌تنها تشنه‌لبان سيراب شوند، بلكه احترام‌ آب محفوظ بماند و در كنار بسياري از آنها تصويري خيالي از حضرت عباس به چشم مي‌خورد. ظاهرا سعدي در عين بي‌نيازي، مدتي شغل شريف سقايي يا آبرساني داشته و نوعي سير و سلوك را با اين خدمت جوانمردانه طي كرده است؛ از اين ‌رو، در آثار خود، مكرر به آب اشاره دارد؛ براي نمونه: «سرم از خداي خواهد كه به پايش اندر افتد/ كه در آب مرده بهتر كه در آرزوي آبي...» با همه اين احوال، ما در اين سال‌ها، شاهد ارائه و اجراي برنامه‌اي جامع براي حفاظت از اين سرمايه حياتي نبوده و نيستيم. خشك ‌شدن هامون، گاوخوني، زاينده‌رود و تهديد كارون و كاهش شديد سطح آب‌هاي زيرزميني و فرونشست زمين، نابودي درياچه اورميه، پس‌رفت درياي مازندران، آلودگي آب‌هاي جنوبي ايران و سرانجام به تعبير محترمانه سازمان‌هاي ذي‌ربط «افت فشار آب در شهرها» همه ناشي از اين بي‌مبالاتي است. اين در حالي است كه پيوسته از شيوه‌هاي مديريتي خود تعريف و تمجيد و چنان خودستايي مي‌كنيم كه راه بحث و گفت‌وگو و انتقاد و ايراد و پرسش را مي‌بنديم. خود من زماني در مقام نماينده مردم تهران در شوراي شهر، به آلودگي آب شرب و آب مصرفي مزارع جنوب تهران اعتراض كردم و خواستار رسيدگي و اصلاح آن شدم. اين اعتراض در پي يك پژوهش ميداني در قالب تهران‌گردي ويژه آب و مديريت منابع آب در تهران بود. در سخنراني سال 1395 ش، در مراسم اهداي جايزه تهران، به ابعاد مختلف اين فاجعه در پيش رو پرداختم؛ اما به‌ جاي توجه به مشكلات و پاسخ ‌دادن به ايرادات، به تشويش اذهان عمومي متهم شدم، هرچند با پيگيري‌هاي غيررسمي معلوم شد حق با گوينده اين سخن بوده است. پس از زلزله 1396 ش. استان تهران، بحث محل ذخيره آب و آب آشاميدني براي مقابله با حوادث و سوانح طبيعي و غير آن در مديريت شهري مطرح شد. اكنون، توجه دگرباره به آن بيش از گذشته ضروري است. باري، آرش فقط براي دفاع از ايران تير در كمان ننهاد؛ بلكه رويكرد و مقصد تير را چنان تعريف كرد كه چشم‌اندازي براي آباداني ايران پيش پاي دانايان بگذارد. آنها به درستي نگران آب و آباداني ايران بودند و در آموزه‌هاي حكومتي و مردمي به آن وفادار ماندند. گذشته ارزشمند و درخور يادآوري است. از گذشته بياموزيم و از فردا غافل نمانيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
دولت اقتصاد را رها كند حادثه تلخ خمین ايران و اروپا دوراهي ديپلماسي يا ماشه 900 امضا براي تعويق یک آزمون وقتي هنرمند مي‌گويد: اگر همه ‌چيز پول نبود اعدام قاتل دختر ۶ ساله در ملأ عام فاطمه امينه برازجاني: دوست داشتم بازي صعودمان پخش مي‌شد امتناع جوانگرايي آب در اسطوره آرش كمانگير سنت بنيان‌گذار در مورد آتش‌بس و خاتمه جنگ (۴) پلتفرم‌های بیمه‌ای زیر تیغ قوانین سنتی بیمه مرکزی تهديد از ذهن آغاز مي‌شود نه از مرز «آگاهي» اساس امنيت و صلح پايدار رئاليسم قدرت با الگوي جنگ و مذاكره همزمان درباره اخلاق هوش مصنوعي شاهنامه‌خواني‌هاي «محمد يگانه» را دريابيد روي اعصاب مردم راه نرويد! آواز ايراني و دگرديسي عصر جديد از شكاف ديجيتال به آپارتايد ديجيتال تفريح عمومي امتناع جوانگرايي آب در اسطوره آرش كمانگير سنت بنيان‌گذار در مورد آتش‌بس و خاتمه جنگ (۴) پلتفرم‌های بیمه‌ای زیر تیغ قوانین سنتی بیمه مرکزی تهديد از ذهن آغاز مي‌شود نه از مرز
کارتون
کارتون