روي اعصاب مردم راه نرويد!
نيوشا طبيبي
۱- در اين چند روز پس از جنگ، از آنها كه جامعه ايراني را ميشناختهاند و به مردم و سرزمين مادريشان عشق و عرق و غيرتي داشتهاند، حرفهاي خوب و رفتارهاي به قاعدهاي ديديم. بر خلاف آنها كه هنوز هم گرفتار ترجيح منافع جناحي هستند و حتي در اين وضعيت هم با ژست سوپرانقلابيها بازهم منافع ملي ايران را به خطر مياندازند، بيشتر عقلاي سياسي، ميخواهند اين انسجام ملي به دست آمده حفظ شود.
تحليلها و گفتوگوهايي كه از آقايان علي لاريجاني و قاليباف و البته آقاي پورمحمدي پخش شد، در راستاي تغييرات لازم و فشردن دست همه مردم ايران فارغ از سلايق سياسي و سبك زندگي بود. بالاتر از همه سخنراني مقام رهبري و توصيه ايشان به حفظ و حراست از اين گوهر به دست آمده و خطابشان به قاضي و امام جمعه، ميتواند راهگشا باشد. البته كه تجربه كرده و ديدهايم كه سياسيون، حتي سخنان صريح رهبري را هم به نفع خود و سليقه سياسيشان تفسير ميكنند و در زير تابلوي ولايتپذيري، آنچه ميخواهند انجام ميدهند. از چند سال پيش بود كه بسياري درباره سوپرانقلابيها تذكر ميدادند و به رفتار و معيارهاي دوگانه و بياعتناييشان به منافع ملي ايران اعتراض داشتند، اما كو گوش شنوا؟ در ميان سخناني كه درباره وضعيت موجود از سياستمداران نقل شد، گفته روشن و صريح آقاي پورمحمدي كه گفتند: «روي اعصاب مردم راه نرويد» مهمترين توصيه بود. اصلا شاهكليد حل نيمي از مشكلات اجتماعي و سياسي و ندادن بهانه و دليل به دست دشمنان ايران و ايراني، همانا سكوت بسياري از مسوولان غير مسوول است. واقعا چه حاجتي است كه فرماندار فلان شهرستان يا امام جمعه فلان شهر يا آقاي محمدجواد لاريجاني، با سخنانشان در تريبونها، اسنادي به دست دشمن دهند كه آنها سر و صدا راه بيندازند و ما را به جنگافروزي و تروريسم متهم كنند؟ هر كدام از اين اظهارنظرها از طريق مركزيت ضد ايراني رسانهها دقيقا رصد و در مطبوعات اروپا و امريكا منتشر ميشود. ضميمه اين اخبار و اين اظهارات كه بارها و بارها بازنشر ميشوند، معمولا مصاحبهاي با وزير يا سفير اسراييلي است كه رژيم آدمكش و سفاكشان را به استناد همين حرفهاي بيهوده، مظلوم و در حال دفاع جلوه دهد.
باور كردني نيست كه فردي مانند آقاي جواد لاريجاني كه عمري را در وزارت امورخارجه گذرانده و سياستورزي كرده، از اينكه اظهاراتش در تلويزيون رسمي كشور چه پيامدهاي مادي و معنوي براي ملت و كشور ايران دارد، بيخبر باشد. ايشان قاعدتا ميداند كه اين حرفها اسراييليها را خوشحال و ملت ايران را نگران ميكند. آقاي جواد لاريجاني به كنار، بابك زنجاني با آن پيشينه، در ميانه جنگ خبر از توليد سلاح اتمي - به زودي! و لابد توسط شركت صنايع اتمي داتوان ميدهد! اين آسيبها و گزافهگوييها به حساب ملت ايران حاوي چه پيامي براي چه كسي است؟ بابك زنجاني به حساب ملت ايران - عادت ايشان است - و از جيب منافع ملي ابراز شجاعت ميكند و براي ملت و دولت هزينه ميتراشد و كسي هم كاري به كار او ندارد.
انتخاب آقاي صديقي براي نماز جمعه هم از مصاديق راه رفتن روي اعصاب مردم است و حاوي اين پيام براي آنان كه بهرغم اختلافات و نارضايتي پاي ميهن ايستادند كه «هيچ چيز تغييري نكرده و همچنان كشور مالماست و هر كه نميخواهد از اينجا برود.» ۲- اي كاش آنها كه تخصص در مطالعه و تحليل تاريخ معاصر ايران دارند، نگاهي كنند و آماري از تعداد دفعاتي كه ملت ايران پاسوخت ادعاهاي گزاف يا به ريش گرفتنهاي بيهوده شده به درآورند. مثال عرض ميكنم، نقشه گروگانگيري نيروهاي امريكايي در خليج فارس و بعد فروختن آنها را به ياد داريد؟ ادعاهاي متعدد داشتن سلاحهاي نامتعارف و كشتار جمعي، ساخت سلاح هستهاي، آسيب نديدن تاسيسات فردو در حمله اخير و هزار مورد مشابه، مواردي هستند كه به راحتي مورد سوءاستفاده دشمنان قسمخورده ايران قرار گرفتهاند. دشمن ما هم سلاح هستهاي توليد ميكند هم در حال قتلعام زنان و كودكان و غير نظاميان بيدفاع است و هم مثل ديوي وحشي و افسار گسيخته صبح تا شام در حال تجاوز به كشورهاي ديگر، ترور، جاسوسي و هزار عمل غير اخلاقي و غير معمول ديگر است اما نام ارتش مهاجم و كودككش خودش را «نيروي دفاعي» گذاشته، حمله به بافت مسكوني را زدن اهداف مشروع نظامي و كشتن مردم گرسنه غزه در صف دريافت اندكي خوراك را «مبارزه با تروريسم» مينامد. هيچكدام از ترورهايي كه توسط كماندوهاي رژيم انجام شده از زماني كه سازمان تروريستي «هاگانا» به عنوان اولين نيروي مهاجم اسراييلي در سرزمينهاي اشغالي تاسيس شد تا امروز، توسط آنها گردن گرفته نشده است. درست برعكس ما كه هيچكدام از اين كارهاي شنيع را انجام ندادهايم، در دفاع از ملت بيدفاع و مظلوم فلسطين كنشي بينظير و اخلاقي داريم و پاي آن ايستادهايم و هرگز از تروريسم دفاع نكردهايم - چون ما سازمانهاي مدافع حقوق مردم فلسطين و لبنان را به درستي رزمندگاني ميدانيم كه براي ملت خود با اشغالگر ميجنگند، اما ادعاها و حرفهاي پوچي كه اتفاقا كساني به زبان ميآورند كه كمترين هزينهاي بابت اظهاراتشان نميدهند، غالبا به صورت اسنادي براي اثبات حقانيت طرف مقابل در برنامه پروپاگانداي رژيم اسراييل و امريكا قرار ميگيرد يا حتي به صورت اسناد حقوقي و دلايل خطرناك بودن ايران براي امنيت اروپا و امريكا به مجامع رسمي ارايه ميشوند.
اين عادت بيهوده و بيموقع سخن گفتن ضررهاي هنگفتي به همه ما زده است. همين الان، تاييد حرف كساني كه در خارج از ايران ميگويند «فردو» آسيب نديده، به معناي بهانه دادن براي حملات بعدي به ايران است. موضع رسمي و عاقلانه وزير امورخارجه چنين نبود.