• 1404 پنج‌شنبه 13 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6131 -
  • 1404 پنج‌شنبه 13 شهريور

پیام‌ها

در سال ۱۳۷۳ تعداد ۲۰۵ واحد مسكوني در شهرستان اسلامشهر شهرك واوان براي آسايش و تجميع بيماران دياليزي براي ارائه بهتر خدمات به بيماران دياليزی در محله سوده واوان احداث و با سفر مرحوم هاشمي‌رفسنجاني طي مراسمي به بيماران واگذار شد. سازمان بهزيستي استان تهران به عنوان متولي واگذاري واحدهاي مسكوني فوق با بيماران قراردادي به شرط تمليك بست. در بند ۶ قرارداد سازمان بهزيستي استان تهران قبول كرده چنانچه وفق قرارداد بيماران ديون خود را پرداخت کنند، واحد به تملك طرف قرارداد در مي‌آيد. بيماران با اينكه با بيماري دياليز درگير بودند از اقشار محروم هم بودند با اين حال همه ديون خود را به سازمان بهزيستي استان تهران پرداخت کردند ولي هر كسي براي گرفتن سند مراجعه کرد اين سازمان پاسخگو نشد. از طرفي انجمن حمايت از بيماران كليوي ادعا مي‌كند سند زمين‌هاي اين واحدهاي مسكوني متعلق به آن انجمن است!  سوال اهالي اين است اگر سازمان بهزيستي داراي اختيار قانوني نبوده چرا از اين قشر محروم و درگير بيماري و فقر پول خانه‌ها را گرفته و اگر داراي اختيار قانوني بوده چرا در جهت اخذ سند واحدها همكاري نمي‌كند؟ اهالي محله سوده كه محل سكونت بينوايان است از روزنامه شما استدعا دارند براي تنوير موضوع وضعيت ساكنان و واحدهاي مسكوني را در آن روزنامه شريف و محترم درج کرده و صداي اين مردم مظلوم باشد. در صورت اظهار لطف از اين محل گزارش تهيه فرماييد تا ابعاد اين موضوع و سوءاستفاده‌هاي انجام شده از اين اهالي بيشتر روشن شود. 
صمصام نوري‌زاده و اهالي محله سوده واوان
      
نامه از زندان اوين
هدف از ارسال اين مطلب فقط جهت روشن شدن پاره‌اي از حقيقت و گرفتاري‌هاي مالي زندانيان در بند است كه اگر دستور قطعي براي حل مشكلات آنان صادر شود آنان نيز با افتخار در كنار همه مردم به‌خصوص سربازان وطن خارج از زندان جلوي دشمنان سينه سپر مي‌كنند.
لذا خواهشمنديم اين خواسته ما را به عنوان يك موضوع سياسي برداشت نكنيد. اين فقط يك دعواي خانوادگي يا بهتر بگوييم تنبيه و تشر پدر بر فرزندانش بوده. پس هيچ شخص يا اشخاصي از اين موضوع سوءبرداشت نكنند ما فقط مي‌خواهيم بگوييم ماندن ما زندانيان در چنين شرايطي در زندان هيچ مشكلي از هيچ شاكي شخصي كم نمي‌كند بلكه هزينه گزافي است روي دست دولت.
اي كاش قوه قضاييه پس از اتفاق ناگوار زندان اوين از شكات مي‌خواستند نسبت به محكومان در بند تجديد نظر کنند و خود نسبت به جرايم دولتي، حبس، نيم عشر، ضرر و زيان خسارت تاخير و تأديه و اعزام مرخصي زندانيان در شرايط جنگي به اين زندانيان كمك مي‌كردند كه اگر چنين بشود هيچ فرزندي خانه پدري خود را ترك وطن نخواهد كرد بلكه در پاسخ به چنين محبت كريمانه و دست نوازش پدري بر فرزندان وطن جان هم خواهد داد. ما نيز فرزندان و سربازان همين خاك هستيم ما را هم ببينيد.
      
من زنداني شماره 61234 يك مسلمان ايراني هستم. در چنين شرايط بد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و تمام درگيري‌هاي دنياي بيرون از زندان نمي‌خواستم مخاطبان و خوانندگان را اذيت كنم. شايد با خواندن اين مطالب اين حقيقت را لمس كنيد كه حداقل شب را روي بالش خود سر مي‌گذاريد و با آرامش و آزادي زندگي مي‌كنيد.
بنده از 10 سال پيش با حيله و نيرنگ شكاتم به زندان افتادم و از روحي و جسمي آسيب ديدم در زندان كرونا گرفتم تا دم مرگ رفتم و دچار عارضه دیسك كمر شدم و تحت عمل جراحي قرار گرفتم. پس از 10 سال حبس وكيل بنده براي درخواست مرخصي به اجراي احكام دادسرا رفته و عنوان كرده‌اند تا تكليف رد مال زنداني مشخص نشود به بنده مرخصي نمي‌دهند! اگر پولي بود كه 10 سال حبس نمي‌كشيدم چرا بايد بابت مبلغ 5/3 ميليارد تومان كه در اصل آن هم شبهه است از تاريخ مرداد 1396 الي آذر 1400 با نيم عشر حق دولت به 10 ميليارد تومان و تا آخر ارديبهشت سال 1404 به 46 ميليارد و 200 ميليون تومان به عنوان خسارت تاخير و تأديه در اجراي دادگاه رسيده باشد. مگر زنداني مالي در زندان تجارت مي‌كند؟ مگر ملك يا اموال و حساب بانكي دارم؟ اصلا در بيرون از زندان چند درصد مردم ما توانايي اين را دارند كه طي 8 سال مبلغ 5/3 ميليارد تومان را تبديل به 46 ميليارد و 200 ميليون تومان کنند؟ زنداني اگر مالي داشته همان اول يا گرفته‌اند يا مي‌گيرند ديگر چيزي برايش نمانده كه عموما مثل بنده در زندان مشغول به كار مي‌شويم تا زنده بمانيم. زنداني از كجا بياورد خسارت تاخير و تأديه يا جزاي دولتي و نيم عشر را بپردازد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون