جلوههاي صلح و تراژدي
حسين نوروزي
در حياط گالري آرت سنتر، همزمان با «هفته ديزاين تهران» مجموعه آثار حجمي استاد قدرتالله عاقلي به نمايش درآمده است؛ فضايي كه تلاقي هنر، تجربه انساني و تاريخ معاصر را با صراحتي كمنظير به مخاطب ارايه ميدهد. مجسمههاي او نه صرفا جلوهاي از مهارت فني و زيباييشناسي، بلكه حامل پيامهايي ژرف درباره صلح، جنگ و تجربه انسانياند. اين نمايشگاه به ما يادآوري ميكند كه هنر، به ويژه مجسمهسازي، زبان جهاني و نافذي است كه ميتواند مسائل بنيادين بشر را بازگو كند و مخاطب را به تاملي عميق فرا بخواند. حضور آثار عاقلي در فضاي باز، در تركيب با نور طبيعي و سايههاي محيط، تجربهاي تعاملي و زنده خلق ميكند و هر قطعه، فراتر از حجم و شكل، به يك شخصيت مستقل بدل ميشود كه با بيننده سخن ميگويد و او را به گفتوگو با خويشتن و جهان فرا ميخواند. يكي از محورهاي اصلي آثار عاقلي، توجه به طبيعت ارگانيك و سرشت ذاتي انسانهاست؛ مفهومي كه به صلح ذاتي انسانها و در عين حال تضادهاي تحميلشده توسط قدرتها و استكبار اشاره دارد. همانطور كه خود هنرمند در بيانيهاش بيان كرده است، جنگ و صلح از آغاز تاريخ بشر همراه او بودهاند و آثار جنگ همواره از منظر اجتماعي، اقتصادي، سياسي و تاريخي بررسي شدهاند. مجسمههاي او به نوعي ادامه دهنده اين بحث هستند؛ توليد «يادگاريهاي جنگ» كه از فجايع انساني در سراسر جهان حكايت ميكنند، از درسدن و ناكازاكي گرفته تا خرمشهر، غزه و حلب. اين آثار نه تنها بازنمايي خشونت، بلكه يادآور انسانيت هستند، دعوتي به تفكر درباره پيامدهاي رفتارهاي جنگي و ضرورت صلح پايدار. آثار عاقلي، به ويژه مجموعهاي كه با عنوان «سلاخخانه شماره پنج» ارايه شده است، با الهام از رمان جاودانه كورت ونهگات شكل گرفتهاند. ونهگات، سرباز اسير ارتش امريكا در جنگ جهاني دوم، شاهد بمباران تاريخي درسدن بود و اين تجربه فاجعهآميز را با بياني پستمدرن و انساني در رمان خود روايت كرد. عاقلي با بهرهگيري از اين روايت، تراژدي و خشونت جنگ را به شكل بصري بازآفريني كرده است. هر قطعه، مخاطب را با ابعاد انساني، اجتماعي و فرهنگي جنگ مواجه ميكند و امكان ميدهد تجربهاي متفاوت از تامل درباره صلح و زندگي داشته باشد. مجسمهها با فرمهاي ارگانيك و حركتهاي ميانايستايي و پويايي، استعارهاي از مقاومت و بازسازي انسان در برابر ويرانيهاي جنگ هستند و پيام صلح و اميد را به شكل غيرمستقيم اما نافذ منتقل ميكنند. اين آثار تركيبي از فرم و معنا هستند كه به بازديدكننده اجازه ميدهند درگير فرآيند شناخت و تجربه شوند. هر قطعه حجمي به گونهاي طراحي شده است كه از زواياي مختلف قابل مشاهده باشد؛ مخاطب ميتواند دور آن بچرخد، به آن نزديك شود و با زاويه ديد خود داستاني منحصر به فرد بسازد. اين تعامل فيزيكي و بصري، تجربهاي زنده و قدرتمند ايجاد ميكند كه فراتر از مشاهده صرف است. هنر عاقلي، به اين ترتيب تبديل به زباني فراگير و جهاني ميشود كه از محدوديت زمان و مكان فراتر ميرود و پيام صلح و انساندوستي را منتقل ميكند. مهارت فني و دقت در جزييات آثار عاقلي نيز قابل توجه است. او با تركيب فلز، احجام و نسبتدهي وزن و فضا، آثاري خلق ميكند كه هم در فرم و هم در معنا، پيوندي عميق ميان گذشته و حال، جنگ و صلح، فرد و جامعه برقرار ميكنند. اين آثار نمايانگر يك همزيستي كامل ميان هنر و زندگياند؛ طراحي و فرم با هم همنوا شدهاند تا پيام انساني و فلسفي هنرمند به شكلي واضح و قابل لمس منتقل شود. هر خط و حجم در آثار او حكايت از دقت، تامل و عشق به هنر دارد؛ حس انساني و تجربه زيسته هنرمند، هر قطعه را به يك اثر زنده بدل كرده است. يكي ديگر از وجوه برجسته آثار او، توجه به نمادگرايي و بازنمايي وقايع تاريخي است. مجموعههاي حجمي عاقلي با تاثيرپذيري از فجايع تاريخي و تراژديهاي انساني، از جمله جنگهاي اخير در خاورميانه، حافظه جمعي بشر را در قالب هنر زنده نگه ميدارند. اين آثار مخاطب را دعوت ميكنند تا نه تنها به زيبايي و مهارت فني اثر بينديشد، بلكه به پيام اخلاقي و انساني آن نيز توجه كند. هنر او، ابزاري است براي بيان حقيقت و هشدار به انسانها درباره تكرار فجايع و ضرورت صلح. در هر مجسمه، مخاطب نشانههايي از اميد، مقاومت و بازسازي مييابد كه از دل ويرانيها و تراژديهاي بشري سربرآوردهاند. از منظر فلسفي نيز آثار عاقلي تجربهاي از تضادهاي انساني ارايه ميدهند. او با ايجاد تعادل و تنش ميان حجم و فضا، سكوت و حركت، سنگيني و سبكي، مفاهيمي چون آسيب و بازسازي، درد و آرامش، خشونت و صلح را به نمايش ميگذارد. هر مجسمه، به مثابه يك بيان فلسفي از انسان و تاريخ، مخاطب را به تامل و كشف دعوت ميكند. اين تضادها، بازتابي از شرايط واقعي زندگي انسانها در عصر حاضر هستند؛ جايي كه صلح و خشونت، اميد و نااميدي و ويراني و بازسازي بهطور همزمان حضور دارند. اين نگاه فلسفي، تجربه بازديدكننده را از يك مشاهده ساده فراتر ميبرد و او را به سطحي از درك عميق انساني ميرساند كه در كمتر اثر معاصر ديده ميشود. مجموعه آثار حجمي قدرتالله عاقلي، نمونهاي برجسته از تلفيق زيباييشناسي، مهارت فني و پيام انساني است. اين آثار نه تنها زينتبخش فضا هستند، بلكه يادآور ضرورت صلح، اخلاق و انساندوستياند. هر قطعه، داستاني از زمان، فرهنگ و تجربه انساني روايت ميكند و مخاطب را به تامل درباره گذشته، حال و آينده دعوت ميكند. در ميان نور و سايههاي حياط، ميان فلز و فرم، روح يك هنرمند بزرگ ميدرخشد؛ روحي كه با هر قطعه، پيام صلح و انساندوستي را به مخاطب منتقل و تجربهاي فراموشنشدني خلق ميكند. اين نمايشگاه در نهايت، نه فقط جشني براي هنر و ديزاين است، بلكه پلي است ميان هنر معاصر ايران و مخاطب، ميان تاريخ و تجربه انساني، ميان فرم و معنا. آثار عاقلي، با نبوغ، حس انساني و مهارت فني، يادآور قدرت بيبديل هنر در بازتاب واقعيتها، هشدار درباره فجايع و تجليل از انسانيت و صلحند. تجربه بازديد از اين آثار، نه تنها لحظاتي از زيبايي و تامل به مخاطب هديه ميدهد، بلكه او را با ارزشهاي اخلاقي، فرهنگي و انساني هنر مواجه ميكند و يادآور ميشود كه هنر واقعي، پلي است ميان ذهن، قلب و روح انسانها؛ پلي كه يادآور انسانيت است و روح را به بلنداي اميد و صلح ميرساند.