«اعتماد» از وحدتشكني
در ميان اصولگرايان 7 ماه
پيش از انتخابات گزارش ميدهد
پايداري به دنبال كانديدا
محمدحسين مهرزاد
جبهه پايداري بيتوجه به فعاليتهاي جمعي اصولگرايان، ساز و كار و برنامه انتخاباتي خود را پيش ميبرد و در آخرين تحول سياسي معيارهاي كانديداي انتخابات رياستجمهوري را تعيين كرده و خبر از معرفي 5 گزينه براي كانديداتوري نهايي طي يك ماه آينده ميدهد. آن طور كه چندي پيش صادق محصولي عضو ارشد اين نحله اصولگرايي اعلام كرد آنها هيچ ترسي ندارند كه در جامعه اصولگرايي نامشان مترادف با وحدتشكن بر زبان جاري شود. سابقه سياستورزيشان و وحدتشكنيهاي ريز و درشت اين جريان در هر انتخابات بارها مورد تحليل و كنكاش قرار گرفته است. با اين حال آنها بيتوجه به هر نقد و تذكري كار خود را ميكنند. حرفشان هم اين است كه تكليف شرعي را فداي مصلحت سياسي نبايد كرد. اين گزاره البته در ميان تمامي فعالين سياسي ايران از چپ و راست تا مذهبي و ليبرال – مسلمان گزارهاي پذيرفته شده است اما مساله از تشخيص تكليف شرعي شروع ميشود. جبهه پايداري شوراي فقهي دارد و معتقد است اعضاي اين شورا هستند كه ملاك تشخيص تكليف شرعي را ميدانند و آن را به بدنه اين تشكل منتقل ميكنند. عضو ارشد اين شوراي فقهي كسي نيست جز آيتالله مصباحيزدي كه مخالفان و منتقدان سرسختي حتي در ميان خود اصولگرايان دارد. تا آنجا كه براي انتخابات پيش رو همين اصولگرايان كه او را علامه ميخوانند و در گفتار برايش احترامي ويژه قائلند، آيتالله مصباح را از هسته اوليه محوري اصولگرايان كنار گذاشتند و به جاي فقهاي ثلاث كه در انتخابات قبلي با شكست مواجه شدند تنها به دبيران كل جامعتين وكالت و نيابت دادهاند تا وحدت را برايشان به ارمغان بياورد. منتقدين جبهه پايداري معتقدند آنها در تشخيص تكليف شرعي راه را به خطا ميروند و همين خطايشان باعث ميشود كشتي كهنه و شكستهبسته اصولگرايي به گل بنشيند. نمونهاش انتخابات رياستجمهوري قبل بود. جريان پايداري با پافشاري بر باقري لنكراني اصولگرايان را در مخمصه قرار داد اما اين مخمصه با تدبيري خاص و كنار رفتن لنكراني از انتخابات ميرفت تا حل و فصل شود اما حضور سعيد جليلي در ستاد انتخابات كشور و ثبت نام او به عنوان كانديداي انتخابات تمام اميدهاي اصولگرايان را نااميد كرد. آيتالله مهدويكني كه اين روزها در آستانه دومين سالگرد فقدانش هستيم تلاش بيوقفهاي كرد تا شايد هزار جزيره اصولگرايي را يكپارچه كند اما نه سعيد جليلي و نه حتي باقر قاليباف و علياكبر ولايتي به تلاشهاي او روي خوش نشان ندادند تا شد آنچه ميدانيم. در انتخابات مجلس شوراي اسلامي كه در دو مرحله طي سال گذشته و امسال برگزار شد نيز اين جبهه پايداري بود كه ساز خودش را كوك ميكرد اما اينبار جامعه اصولگرايي تصميم گرفت به جاي طرد پايداري به آنها هرآنچه ميخواهند تقديم كند. نتيجه اين تاكتيك، رويگرداني شديد و غيرمنتظره مردم از باجدهي اصولگرايان به پايداري و ساير تندروهاي اصولگرا بود. در حالي كه چند ساعت تا اعلام نتيجه انتتخابات در تهران مانده بود محمد اسماعيل كوثري از نزديكان و منسوبين به اين جريان در مصاحبهاي پيروزمندانه اعلام كرد مردم به افراد صادق و راستگو راي ميدهند. اما چند ساعت بعد كه روشن شد نتيجه انتخابات در تهران راي آوري هر 30 نفر فهرست اميد بود تلفن همراه اصولگرايان يكي پس از ديگري از دسترس خارج شد و ديگر اثري از رجزخوانيها و تخريبها نبود. حالا و در فاصله حدودا 7 ماهه تا انتخابات رياستجمهوري بار ديگر جبهه پايداري فعاليتهاي انتخاباتي خود را از سر گرفته است. آنها اينبار هيچ جايي در حلقه اصلي اصولگرايان ندارند و تنها ناظر كاري هستند كه جامعتين تشخيص ميدهد. به همين دليل نيز از روز اول گفتهاند هيچ التزامي به تبعيت از تصميم جمعي اصولگرايان ندارند و هر جا تكليف شرعيشان متفاوت از نظر اصولگرايان باشد بيواهمه وحدتشكني ميكنند.
معرفي 4 يا 5 كانديدا از سوي پايداري
روز گذشته خبرگزاري فارس جديدترين تحولات اين جريان را رسانهاي كرد. تحولاتي كه از آن بوي وحدت و گردن نهادن به خرد جمعي اصولگرايي نميآيد و بر عكس نشانهاي تازه از تكروي جبهه پايداري است. بر اساس گزارش فارس جبهه پايداري تا يك ماه آينده معيارها را جمعبندي ميكند و چهار، پنج نفر كه بر اساس اين شاخصها رتبه بالايي بياورند به ترتيب حايز اين رتبه خواهند بود و به عنوان مصداق نهايي معرفي ميشوند. در جلسات اخير شوراي مركزي جبهه پايداري روي معيارهاي انتخاب كانديداها بحث و بررسي شده و در بخشي از اين موضوعات به جمعبندي نيز رسيدهاند و باتوجه به در پيش بودن انتخابات در كمتر از 7 ماه آينده، بخشي از برنامه و جدول زمانبندي شده انتخاباتي تكميل شده است. بنا بر اين خبر اعضاي اين تشكل سياسي بر روي 25 شاخص و معيار كه به گفته اعضاي جبهه پايداري همه آنها مبتني بر فرمايشات رهبر انقلاب و حضرت امام(ره) است به جمعبندي رسيدهاند و قرار شده است افراد را بر مبناي اين 25 شاخص رتبهبندي كنند. پايبندى به اسلام، عدم قدرتطلبي، سادهزيستي، پايبندى به عدالت، پايبندى به منافع ملى، مرزبندي با دشمن، و مردممحوري از جمله اين معيارها هستند. آن طور كه اعضاي جبهه پايداري اعلام كردند، هنوز با گزينهها صحبتي نشده و به مصداق مشخصي نيز نرسيدهاند، اما يك ماه آينده معيارها را جمعبندي و رتبهبندي ميكنند و چهار، پنج نفر كه بر اساس اين شاخصها رتبه بالايي بياورند به ترتيب حايز اين رتبه خواهند بود و به عنوان مصداق نهايي معرفي ميشوند.
چه خواهد شد؟
آنچه اهميت بيشتري دارد اين است كه پس از اين اتفاق گام بعدي جبهه پايداري چيست؟ يك فرض اين است كه كانديداهاي نهايي جبهه پايداري به جامعتين معرفي و رايزنيها براي مقبول افتادن يكي از آنها آغاز شود. در اين فرض اگر اصولگرايان و جبهه پايداري به وحدت برسند، مشكلي نيست اما مساله از آن جايي شروع ميشود كه كانديداي آنها مورد قبول واقع نشود. آن وقت است كه تكليف شرعي پايداري دوباره رخ مينمايد و آنها سراغ تكروي ميروند. فرض بعدي اين است كه كانديداهاي نهايي پايداري مجددا غربالگري شده و در نهايت با يك نفر به رقابت با رييسجمهور و كانديداي اصولگرايان ميروند. اين اتفاق مقدمه ريزش آراي اصولگرايان و تقسيم سبد رايشان ميشود و كار را براي پيروزي رييسجمهور مستقر يعني حسن روحاني سهلتر ميكند.
كانديداهاي محتمل
جبهه پايداري آنچنان دست پري براي عرضه كانديدا ندارد. كانديداهاي آنان حول چند نام بيشتر نميگردد و بر خلاف اصولگرايان كه ميگويند 30 نفر را فهرست كردهاند تا به ارزيابي آنان بپردازند جبهه پايداري در بهترين حالت همان 5-4 كانديدا را دارد. مهمترين چهره آنها سعيد جليلي است كه در ماههاي اخير انتقادات بيپرده و عرياني را به دولت روحاني عرضه ميكند. او اگرچه يكبار در زورآزمايي انتخاباتي با حسن روحاني كمتر از يك چهارم آراي روحاني را كسب كرده است اما اميدوار است با تمركز بر نقد دولت اينبار رقيب را به زير بكشد. علي باقري، معاون سعيد جليلي در مذاكرات نافرجام هستهاي ديگر گزينهاي است كه احتمالا جبهه پايداري او را مورد ارزيابي قرار ميدهد. او چهرهاي كمتر شناخته شده براي عامه مردم است و در كارنامهاش عملكرد اجرايي ديده نميشود. به همين دليل نيز ممكن است به عنوان رجل سياسي شناخته نشده و با دست رد شوراي نگهبان مواجه شود. عزتالله ضرغامي، رييس اسبق صدا و سيما نيز اين روزها بر فعاليتهاي خود افزوده و ديدارهاي سياسي و غيرسياسياش را افزايش داده است. او در هفتههاي گذشته اعلام كرد فعلا به كانديداتوري فكر نميكند. قيد «فعلا» كه در جمله ضرغامي به كار رفته است، نشان ميدهد ممكن است روزي برسد كه او به اين موضوع فكر كند و وارد فاز عملياتي نيز بشود. كامران باقري لنكراني، يك بار پيش از اعلام نظر رسمي شوراي نگهبان از كانديداتوري براي انتخابات رياستجمهوري كنارهگيري كرد. او نيز ميتواند يكي از گزينههاي پايداري باشد. باقري لنكراني تنها كسي است كه آيتالله مصباحيزدي در وصفش گفت روي زمين و زير آسمان كسي را اصلحتر از او نميشناسد. با اين حال ممكن است نظر شوراي نگهبان چندان به نظر آيتالله مصباح نزديك نباشد و باقري لنكراني بار ديگر از رقابت انتخاباتي باز بماند. صادق واعظزاده نيز ميتواند در ميان گزينههاي پايداري بگنجد. او چهرهاي است كمتر شناخته شده و به همان نسبت كمتر تخريب شده! واعظزاده معاون علمي محمود احمدينژاد بود و در حال حاضر عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام است. او البته هرگز در مناصب سياسي نبوده و همواره جزو مديران علمي كشور بوده است. با اين حال در سال 92 از سوي عدهاي از اساتيد دانشگاه براي كانديداتوري دعوت شد. او با ثبتنام در انتخابات رياستجمهوري سوداي جانشيني محمود احمدينژاد را در سر ميپروراند اما با دست رد شوراي نگهبان مواجه و از حضور در عرصه انتخابات بازماند. به همين دليل نيز احتمال حضور دوباره او در اين عرصه بسيار كم ارزيابي ميشود. فريدون عباسي، رييس سازمان انرژي اتمي در دولت احمدينژاد شايد سياسيترين رييس اين سازمان در طول تاريخ ايران باشد. او يكي از تندترين منتقدان و مخالفان دولت روحاني است كه تلاش ميكند از هر فرصتي براي منكوب كردن دولت روحاني استفاده كند. او يكي از اصليترين اميدهاي نيروهاي مخالف دولت است. با اين حال هنوز معلوم نيست آيا رييس سازمان انرژي اتمي ميتواند مصداق رجل سياسي باشد يا خير؟
معيارهاي نهايي جبهه پايداري
يك منبع نزديك به جبهه پايداري در مصاحبه با روزنامه اعتماد معيارهاي نهايي اين جريان براي امتيازدهي به گزينههاي كانديداتوري را اعلام كرد. بر اين اساس 25 ملاك جبهه پايداري براي امتياز دهي به كساني كه در مظان كانديداتوري هستند به شرح زير است: پايبندى به اسلام، عدم قدرتطلبي، سادهزيستي، پايبندى به عدالت، پايبندى به منافع ملى، مرزبندي با دشمن، مردممحوري، پايبندي به ارزشها و مقاومت، معتقد به مبارزه با استكبار جهاني، تبعيت از ولي فقيه، روحيه خدمتگزاري، مستقل و غير وابسته به كانونهاي قدرت و ثروت، اعتماد به تواناييهاي ملت، توكل به خدا و تقوا پيشگي، داراي شخصيتي وحدت آفرين و انسجام بخش، تمكين در برابر قانون، تلاش براي الگو شدن جمهوري اسلامي، روحيه پر كار و داراي نشاط و شادابي، اهل مشورت با نخبگان، شخصيت ارتقادهنده سياست خارجي و مسائل بينالمللي با گفتمان انقلابي، برجستگي در ارزشهاي انقلاب، پايبندي به اخلاق جمعي، داراي تراز فكري و شخصيتي ممتازتر از روساي جمهور سابق، صداقت با مردم، تعهد و پايداري بر گفتمان كامل، شفاف، اصيل و پر بركت امام (ره) و رهبري .