5 سال از زلزله ورزقان
با 306 كشته گذشت
با «بافت فرسوده جديد» در آذربايجان شرقي مواجه هستيم
اعتماد
21 مرداد 1396، پنجمين سالگرد وقوع زلزله ورزقان است. زمينلرزهاي كه عصرگاه و در دو نوبت (16:52 و 17:03) و هر دو بار، با شدت بيش از 6 ريشتر و در عمق 10 كيلومتري زمين (بار نخست در فاصله 17 كيلومتري شهرستان اهر و بار دوم در فاصله 10 كيلومتري شهرستان ورزقان) رخ داد و 306 كشته و ۵۰۰۰ مجروح به جاي گذاشت علاوه بر آنكه در مجموع، ۱۵۵ هزار نفر از ساكنان روستاها و توابع شهرستانهاي اهر، هريس، ورزقان و تبريز دچار حادثه شدند كه در منابع رسمي، تعداد حادثه ديدگان در شهرستان اهر ۶۷ هزار نفر، ورزقان ۴۲ هزار نفر، هريس ۴۰ هزار نفر و تبريز 6 هزار نفر
ثبت شد.
بر اثر وقوع دو زمين لرزه پياپي، ۱۸ هزار و ۶۱۸ واحد مسكوني در اين چهار شهرستان دچار آسيب شد كه بنا بر اعلام مسوولان وقت استان، ۵ هزار و ۳۲۹ واحد از اين تعداد، به طور كامل تخريب شدند. برآورد خسارات و تلفات در ساعات اوليه پس از وقوع زمين لرزه نشان ميداد كه در مجموع، ۴۱۰ روستا دچار تخريب شده و ۶۵ روستا به طور كامل از بين رفتهاند.
طي هفتههاي پس از زلزله، مقامات استاني، كل ميزان خسارت وارده به استان آذربايجان شرقي از بابت زلزله ۲۱ مرداد را بيش از ۱۰ هزار و ۷۹ ميليارد ريال اعلام كردند كه بيشترين خسارات، ناشي از تخريب خانه روستاييان بود. رتبه دوم خسارات، به تخريب زمينهاي كشاورزي حوالي كانون زلزله اختصاص داشت و تخريب مسكن شهري، راه و زيرساختهاي جادهاي و ترابري، بناهاي شهري با كاربري آموزشي درماني، بخش صنعت و توليد انرژي در رتبههاي بعد قرار ميگرفتند.
وقتي ميزان خسارات در حوزه تامين آب شرب، برق و گاز هم برآورد شد، استاندار وقت آذربايجان شرقي اعلام كرد: «درست است كه زلزله آذربايجان از لحاظ شدت با بم برابري ميكند ولي به دليل شرايط منطقهاي و فصل كاري روستاييان تلفات جاني كمتري داشت اما شدت تخريب و آسيبهاي وارده به تاسيسات در شهرستانهاي زلزله زده، فراتر از زمينلرزه بم است.»
روزهاي نخست پس از وقوع زلزله، در حالي كه كمتر از 10 ماه به برگزاري انتخابات يازدهم رياستجمهوري باقي بود، دولت وقت در اقدامي تبليغاتي، وعده به آغاز سريع ساخت و بازسازي مناطق زلزلهزده داد و با گذشت يك روز از زمينلرزه، اعلام شد كه عمليات آواربرداري به اتمام رسيده و تمامي افراد از زير آوار بيرون كشيده شده و مجروحان به بيمارستان منتقل شدهاند و مسوولان استاني، اين را از افتخارات دولت ميدانستند كه «كمتر از 12 ساعت پس از وقوع زلزله، وزير بهداشت و وزير كشور در مناطق زلزله زده حاضر بودند.»
پس از وقوع زمينلرزه، دولت وقت با صدور مصوبه اعلام كرد كه براي تمام روستايياني كه خانهشان را از دست دادهاند، 12 ميليون و 500 هزار تومان وام بلندمدت قرض الحسنه با مهلت پرداخت 15 ساله در نظر گرفته كه طي سال اول پس از پرداخت وام، هيچ اقساطي دريافت نميشود و پرداخت اقساط با بهره 4 درصد، ظرف مدت 144 ماه امكانپذير خواهد بود علاوه بر آنكه يك ميليون تومان هم كمك بلاعوض براي همين جمعيت زلزلهزده در نظر گرفته شده است. حجم كمكرساني مردمي در اين حادثه طبيعي بسيار چشمگير بود و سولههاي جمعيت هلال احمر واقع در استان آذربايجان شرقي، در حدي ذخيره امدادي داشت كه مسوولان وقت جمعيت هلال احمر، از تريبونهاي مختلف اطمينان ميدادند كه هيچ يك از نيازهاي امدادي زلزلهزدگان با كمبود و نقص مواجه نخواهد شد.
با گذشت 5 سال از زمينلرزه ورزقان، كارشناساني كه طي 5 سال گذشته از مناطق زلزلهزده استان آذربايجان شرقي بازديد كردهاند، تاييد ميكنند كه بازسازيها پيشرفت داشته و حتي به مرحله تكميل و پايان هم رسيده اما نحوه نامناسب و قابل انتقاد اعمال مديريت بحران در همان زمان، ميتوانسته تبعات ماندگار تا امروز هم بر جا گذاشته باشد و زندگي بازماندگان و آسيبديدگان زلزله را تحت تاثير قرار دهد.
در نتايج تحقيقي كه چندي قبل با عنوان «زلزله ورزقان 1391 و نگاهي به مسائل اجتماعي و اثر آن در مديريت بحران» توسط پژوهشگران پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي انجام شد و مهدي زارع؛ استاد زلزلهشناسي مهندسي پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي ايران، مجري اين طرح تحقيقاتي بوده، تبعات پس از وقوع زلزله و آسيبشناسي ساماندهي ساكنان مناطق زلزله زده استان چنين مورد تحليل قرار گرفته است: «ايجاد ترافيك سنگين چند ساعته در اغلب معابر عمومي و اصلي شهري، به علت خروج عموم ساكنان از همان لحظات اوليه حادثه به پاركها و مكانهاي اسكان عمومي بود. آشفتگي روند ترافيك، موجب ايجاد گرههاي ترافيكي در مجاورت اماكن عمومي و مراكز درماني و اختلال در نحوه امداد رساني به مجروحان حادثه شد. بخشي از مديريت شهري و دولتي، به جهت درگير شدن در مديريت بحران منطقه آسيبديده، با اختلال در ارايه خدمات به شهروندان مواجه شد. خدمترساني عادي به منطقه حادثهديده و اعزام مصدومان و مجروحان به مراكز درماني به دليل فقدان امكان ارايه خدمات مستمر و كافي در سطح مديريت شهري و همچنين درگير شدن سازمانهاي ارايه خدمات شهري همچون توزيع آب، توزيع برق و خدمات بهداشتي، درماني دچار اختلال شد. مردم مناطق زلزله زده ورزقان، عملا روند عادي زندگي خويش را با از دست دادن نزديكان و بستگان و اعضاي خانواده مختل شده يافتند. فشارهاي رواني به حدي بود كه گاه موجب آسيبهاي رواني دايمي در افراد مصيبت ديده شد. به دليل سرازير شدن كمكهاي مردمي به منطقه ورزقان، به ويژه جاده تبريز- ورزقان، مردم كم بضاعت از منطقههاي اطراف، با هجوم به كانون يا كانونهاي فاجعه، افزايش مصنوعي جمعيت منطقه را - حداقل به صورت موقتي – سبب شدند ضمن آنكه استقرار بعضا دايمي مهاجران در زمينها و خرابهها، مشكلاتي در ردهبندي و شناسايي ساكنان واقعي از مهاجران در منطقه به دنبال داشت.»
زارع در گفتوگو با «اعتماد»، در ارزيابي وضعيت مناطق زلزله زده اين استان كه طي سالهاي پس از وقوع زلزله و تا سال گذشته از آن بازديد داشته، روند بازسازيها را چنين تشريح ميكند: «آمار رسمي بيانگر اين است كه به تعداد تمام خانههاي ويران شده، بازسازي انجام شده و در بازديد از مناطق زلزله زده ميتوان تاييد كرد كه بناهاي نوساز در مقايسه با پيش از وقوع زلزله، شرايط بهتري دارد اما جانمايي بسياري از خانهها نامناسب و ناايمن است. با توجه به آنكه بسياري از خانههاي تخريب شده در شهرهاي ورزقان و هريس، بناهاي روستايي بوده چون كانون زلزله، در زمينهاي كشاورزي بود، برخي بازسازيها نيمه كاره رها شده ضمن آنكه برخي بناهاي بازسازي شده همچون مساجد يا سالنهاي اجتماعات، بناهايي است كه كاربري غير مسكوني پيدا كرده و در واقع، فاقد سكنه است.
برخي بناها هم به دليل نامناسب بودن فضاي فيزيكي بازسازي شده، با استقبال زلزلهزدگان مواجه نشده و آنها هم در عمل، خالي از سكنه مانده است. مشكلي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه پيش و پس از وقوع زلزله، ما در اين مناطق و ساير مناطق در معرض خطر زمينلرزه در كشور، با حيف و ميل شدن بودجهها مواجهيم. مصداق بارز هدردهي منابع هم اينكه در منطقه زلزلهزده آذريابجان شرقي، سال ساخت بسياري از بناها همچون مدرسه، بيمارستان و دانشگاه، يك يا دوسال پيش از وقوع زلزله 1391 بوده اما اين بناها هم در زمينلرزه مرداد 91 دچار آسيبهاي جزيي يا كلي شدند كه اين اتفاق نشانگر حيف و ميل شدن اموال ملي است. پس از وقوع زمينلرزه هم با اين اتفاق به شكل ديگري مواجه بوديم، به اين معنا كه صرفا چون دولت وامهاي بازسازي به منطقه آسيب ديده ميداد، صاحبان بناهايي هم كه دچار آسيب و خسارت نشده بودند، متقاضي استفاده از امكانات بازسازي شدند و يكي از دلايل وجود بناهاي رها شده در اين منطقه هم، انگيزههاي سودجويانه برخي متقاضيان وامهاي دولتي بوده است. البته نمونه اين بناهاي خالي از سكنه را در بسياري نقاط زلزله زده ايران ميتوان مشاهده كرد. از بم تا دامغان، نمونه اين بناهاي همچون خانه ارواح، فراوان است كه اگر از صاحبانشان سوال كنيد، ميگويند دولت وام ميداده و آنها هم گرفتند و خانهشان را ساختند و ممكن است در آينده ارزش بالاتري پيدا كند.»
زارع در پاسخ به اين سوال كه آيا «احيا» در منطقه زلزله زده قابل رويت و تاييد است، ميگويد: «اگر منظورمان از احيا، اين باشد كه منطقه و روستا، خالي از سكنه نشود، بايد توجه داشت كه آذربايجان شرقي، منطقه پرآب و آبادي است و بنابراين، ما در اين منطقه با خالي شدن روستاها مواجه نميشويم يا درصد آن بسيار كم خواهد بود. البته آمارها و گزارشها نشان ميدهد كه در سال اول پس از وقوع زلزله، تعدادي از روستانشينان در مناطق زلزله زده، مهاجرت كردهاند كه بايد به عنوان يك اتفاق طبيعي هم تلقي شود اما قطعا به دنبال اين مهاجرت موقت، بعد از تغيير شرايط، بازگشت دوباره هم اتفاق ميافتد. من طي بازديدهايي كه تا 4 سال پس از وقوع زلزله داشتم، منطقه رها شده نديدم اما با محلههاي بازسازي شده فاقد سكنه مواجه شدم و همچنين، محلههايي مشتمل بر مجموعهاي مثلا 30 خانه بازسازي شده كه سكنه قبلي، از زندگي در آن استقبال
نكرده بودند.»
به گفته زارع، زلزله ورزقان، به دليل ساعت وقوع، كانون زلزله (خارج از منطقه مسكوني) و كم بودن تعداد تلفات انساني، مصيبت بزرگي براي كشور ايجاد نكرد اما وقوع زمينلرزهاي با همين شرايط هم، نمادي از ميزان آمادگي در مقابل حوادث حتي با آسيب زايي كم بود و ميافزايد: «تا يك هفته پس از وقوع زلزله، امكانات ارتباطي در منطقه دچار اختلال بود. با وجود آنكه اوج كمك و همياري مردمي را در همان روزهاي پس از وقوع زمينلرزه شاهد بوديم، اما بسياري از كمكهاي مردمي، همچون آب اشاميدني بستهبندي يا غذاهاي گرم، صرفا نصيب همان زلزلهزدگاني ميشد كه كنار جاده حضور داشتند و ساكنان و آسيبديدگان مناطق دوردست، از اين كمكها بيبهره ماندند و نمونه بارز اين توزيع نامناسب و مديريت نشده هم، تپههايي از بطريهاي آب آشاميدني در كنار جاده منتهي به مناطق زلزله زده بود كه به دليل اشباع نياز ساكنان مجاور، ديگر مشتري نداشت. همين مشاهدات نشان ميدهد كه ميزان آمادگي براي مواجهه با زمينلرزهاي با بزرگاي 4/6 و 2/6 كه به فاصله 11 دقيقه اتفاق افتاد، در حد چندان بالايي نبود و اگر با زمينلرزهاي با بزرگاي 7 مواجه بوديم و كانون زمينلرزه هم در يكي از شهرهاي پرجمعيت قرار داشت، قطعا با مشكلات فراوان روبهرو ميشديم.»
در نتايج اين تحقيق، هشدارهايي درباره آينده استان آذربايجان شرقي به عنوان منطقهاي در معرض خطر زمينلرزههاي دوباره، مطرح شده و محققان در اين هشدارها يادآور شدهاند: «با توجه به نتايج مصاحبههاي انجام شده، بيش از 60 درصد ساكنان تبريز در روز حادثه، زلزلهاي شديد و بسيار شديد را براي نخستينبار تجربه كرده و گفتهاند كه در صورت تجربه وقوع يك زلزله بزرگ باشدت بالاي 7، 36 درصد اين افراد با فرار از خانه، 28 درصد با عدم حركت و عكسالعمل، 25 درصد با فرار به بخشهاي امنتر درون ساختمان و فقط 11 درصد با پناهگيري صحيح نسبت به اين واقعه واكنش نشان خواهند داد ضمن آنكه 67 درصد پاسخدهندگان، احساس خود را در لحظه تجربه زلزله، ترس و اضطراب اعلام كردهاند.»
زارع هم در پاسخ به تهديدهاي آتي براي استان آذربايجان شرقي ميگويد: «با توجه به اينكه شدت زمينلرزه مرداد 1391، بالاتر از 6 بوده و دو بار و با فاصله زماني 11 دقيقه هم رخ داده و همچنين، با توجه به بازسازي و مقاومسازي منطقه زلزلهزده، ريسك آتي نبايد چندان بالا باشد چون زمينلرزه با شدت بالا، در منطقه رخ داده و بناهاي فرسوده هم، با خانههاي مقاومتر و جديد جايگزين شده اما توجه كنيم كه زمينلرزههاي ايران، بسيار متاثر از منطقه آذربايجان شرقي است. حداقل 15 زلزله در تاريخ شهر تبريز ثبت شده كه سه زمينلرزه، از بزرگترين زلزلههاي تاريخ زمينلرزههاي ايران است و از 237 سال قبل تاكنون هم، زلزله مخربي در شهر تبريز اتفاق نيفتاده كه به همين علت، تبريز بايد به عنوان منطقهاي با ريسكپذيري بالا، آن هم در 60 كيلومتري كانون زلزله ورزقان مورد توجه قرار بگيرد. نكته نگرانكننده، پايين بودن سطح آگاهي و آمادگي ساكنان تبريز و مسوولان اين شهر نسبت به زلزله است آن هم در حالي كه تبريز به عنوان شهر اول فرهنگي كشور شناخته شده و تعداد قابل توجهي جمعيت كتابخوان دارد. وقتي چنين شهري از آمادگي و اطلاع اندكي نسبت به زلزله برخوردار است، براي ساير شهرهاي ايران، بايد بيشتر نگران باشيم.»
تا 10 روز نخست پس از وقوع زمين لرزه مرداد 1391، مسوولان استان اعلام كردند كه «حدود 100 هزار نفر زير چادر زندگي ميكنند، منطقه زلزله زده، براي جلوگيري از عفونت و نشر بيماري توسط لاشههاي رها شده، سم پاشي شده، تمام خانههاي نيازمند بازسازي و نوسازي در مناطق زلزلهزده، منطبق بر استانداردهاي بنياد مسكن ساخته خواهد شد. وسعت منطقه متاثر از زمينلرزه 4500 كيلومتر مربع برآورد شده و اين وسعت از مساحت بسياري از كشورها هم بزرگتر است. حدود 304 روستاي استان دچار آسيب شده و 46 روستا با خاك يكسان شده است. برآورد اوليه از ميزان خسارات وارد شده كه تخريب منازل و زير ساختها را هم شامل ميشود، حدود 800 ميليارد تومان بوده و حدود 12 هزار محل نگهداري دام در اين منطقه، آسيب ديده مورد آسيب و 4000 راس دام متعلق به 17 هزار خانوار كه بعضا دامدار بودند تلف شده است.»
زارع در توضيح مشاهدات خود از احياي اقتصادي منطقه زلزله زده به عنوان يك شهروند ميگويد: «كشاورزي و دامداري برجا بود و بعد از زلزله، مناطق آسيب ديده، نوع جديدي از زندگي را تجربه ميكردند چون خانهها در اين مناطق بازسازي شد اما نكته نگرانكننده، تخريب و آسيبپذيري بالاي خانههاي مسكن مهر بود. خانههايي كه در كانون زمينلرزه هم نبودند و اين زمينلرزه هم شدت بالايي نداشت اما خانههاي نيمهساخته مسكن مهر در ورزقان و هريس و اهر دچار تخريب زيادي بود آن هم در حالي كه در همين مناطق، ساختمانهاي معمولي آسيبي نديده بودند. زمينلرزه ورزقان اين هشدار را مطرح كرد كه خانههاي مسكن مهر، فاقد مقاومت لازم در برابر زمينلرزه است و بايد از اين بابت نگران بود كه ساخت و سازهاي جديد در منطقه آذربايجان شرقي كه در معرض تهديد زلزلههاي بزرگ هم قرار دارد، يك خطر جدي براي ساكنان آن خواهد بود. ساكناني كه به زعم من، نه در بافت نوساز بلكه در بافت فرسوده جديد ساكن ميشوند. در ساختمانهايي كه بيشتر، اتلاف منابع و سرمايه ملي است و البته نمونه اين مناطق مسكوني هم در كشور
كم نيست.»
21 مرداد 1391 در ورزقان چه گذشت
21 مرداد 1396، پنجمين سالگرد وقوع زلزله ورزقان است. زمينلرزهاي كه عصرگاه و در دو نوبت (16:52 و 17:03) و هر دو بار، با شدت بيش از 6 ريشتر و در عمق 10 كيلومتري زمين (بار نخست در فاصله 17 كيلومتري شهرستان اهر و بار دوم در فاصله 10 كيلومتري شهرستان ورزقان) رخ داد و 306 كشته و ۵۰۰۰ مجروح به جاي گذاشت علاوه بر آنكه در مجموع، ۱۵۵ هزار نفر از ساكنان روستاها و توابع شهرستانهاي اهر، هريس، ورزقان و تبريز دچار حادثه شدند كه در منابع رسمي، تعداد حادثه ديدگان در شهرستان اهر ۶۷ هزار نفر، ورزقان ۴۲ هزار نفر، هريس ۴۰ هزار نفر و تبريز 6 هزار نفر
ثبت شد.
بر اثر وقوع دو زمين لرزه پياپي، ۱۸ هزار و ۶۱۸ واحد مسكوني در اين چهار شهرستان دچار آسيب شد كه بنا بر اعلام مسوولان وقت استان، ۵ هزار و ۳۲۹ واحد از اين تعداد، به طور كامل تخريب شدند. برآورد خسارات و تلفات در ساعات اوليه پس از وقوع زمين لرزه نشان ميداد كه در مجموع، ۴۱۰ روستا دچار تخريب شده و ۶۵ روستا به طور كامل از بين رفتهاند.
طي هفتههاي پس از زلزله، مقامات استاني، كل ميزان خسارت وارده به استان آذربايجان شرقي از بابت زلزله ۲۱ مرداد را بيش از ۱۰ هزار و ۷۹ ميليارد ريال اعلام كردند كه بيشترين خسارات، ناشي از تخريب خانه روستاييان بود. رتبه دوم خسارات، به تخريب زمينهاي كشاورزي حوالي كانون زلزله اختصاص داشت و تخريب مسكن شهري، راه و زيرساختهاي جادهاي و ترابري، بناهاي شهري با كاربري آموزشي درماني، بخش صنعت و توليد انرژي در رتبههاي بعد قرار ميگرفتند.