توافق و ضد توافق
«اعتماد» معادله غنيسازي را بررسي ميكند
مهدي بيكاوغلي
هر اندازه كه نشانههاي مذاكره براي دستيابي به توافق ميان ايران و امريكا نمايانتر ميشود، تحركات مخالفان داخلي و خارجي توافق و كاسبان تحريمها براي مانع تراشي در مسير توافق احتمالي دامنههاي افزونتري پيدا ميكند. به همين دليل است كه بسياري از تحليلگران و فعالان سياسي از جمله محمد صادق جواديحصار و علي صوفي خطاب به تصميمسازان هشدار ميدهند كه مراقب مانعتراشيهاي مخالفان توافق و كاسبان تحريمها باشند. مهمترين دشمن بيروني هر نوع توافقي ميان ايران و امريكا، بدون ترديد اسراييل است كه ايران قدرتمند و توسعه يافته را هرگز بر نميتابد و با همه توان تلاش خواهد كرد، جلوي توافق و رفع تحريمها را بگيرد. به زعم اسراييل، ايران تحريم شده و منزوي با دامنه وسيع مشكلات و ناترازيهايش، حريف سادهتري براي رويارويي خواهد بود تا ايراني كه تحريمها را پشت سر گذاشته و در مسير توسعه به سرعت ميتازد. جدا از اسراييل، توافق ايران و امريكا در سطح داخلي نيز دشمناني دارد. طيفهاي راديكال جريان راست، مهمترين دشمن سياسي توافق هستند. جرياناتي كه اساس هويت سياسي خود را بر دشمني با ايالات متحده تعريف كرده، بنابراين احساس ميكند با توافق ايران و امريكا عملا هويت خود را از دست ميدهد. عجيبترين مانع پيش روي ايران در مسير توافق اما كاسبان تحريمها هستند. افراد و گروههايي كه دهها و صدها ميليارد دلار از شرايط تحريمي سود بردهاند و با تكيه بر اين ثروت نجومي، ابزارهاي رسانهاي، سياسي، ارتباطي و... گستردهاي ايجاد كردهاند. توافق با امريكا و رفع تحريمها به معناي پايان ميلياردها دلار سودي است كه اين افراد و گروهها از دور زدن تحريمها كسب كردهاند. با رفع تحريمها، ايران عملا ديگر دليلي براي فروش نفت به صورت چراغ خاموش نخواهد داشت، بنابراين طومار كاسبان تحريم نيز به هم دوخته ميشود. اعتماد به بهانه اين موضوع سراغ جواديحصار و صوفي 2تن از فعالان سياسي رفته تا درباره وضعيت گفتوگوهاي اخير ايران و امريكا و توافق احتمالي آينده بحث و تبادل نظر كند.
محمدصادق جواديحصار: هم اروپا و هم امريكا آمادگي گفتوگو با ايران را دارند
محمدصادق جواديحصار، فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره دريچه تازه مذاكراتي ميان ايران و امريكا براي نيل به توافق ميگويد: «شواهد و قرائن تحليلي و فكتهاي موجود نشان ميدهد كه اروپاييها و امريكاييها نتيجه مطلوب را از حمله نظامي به ايران نگرفتهاند. در جنگ 12 روزه اگرچه ضربات سنگيني به ايران وارد شد، اما ايران هم ضربات قابل توجهي به طرف مقابل وارد ساخت. در واقع ايران، مقاومت كرد و آنگونه كه غربيها توقع داشتند، تضعيف نشده و از پا در نيامده است. غربيها اگرچه فشارهايي سياسي از جنس صدور قطعنامه در شوراي حكام را مستدام داشتهاند، اما در عين حال به دنبال مذاكره هستند.» جواديحصار ميگويد: «به نظرم ايران هم به اين واقعيت وقوف دارد كه به هر حال (در شرايط برابر) بايد گفتوگو كرد؛ امتياز داد، امتياز گرفت و دستاورد خلق كرد. بنسلمان در اين ميان، تلاش دوسويهاي انجام ميدهد، چراكه ميداند اگر ايران از انپيتي خارج و مراوداتش با سازمانهاي مرتبط با انرژي هستهاي جهاني قطع شود به سمت توسعه همه ظرفيتهاي ممكن دفاعي و نظامي حركت كند، زياد است. با توجه به قراردادهايي كه امريكا و ساير كشورهاي غربي در حوزه نظامي و سرمايهگذاريهاي اقتصادي عربستان در امريكا دارند، امنيت خاطر لازم براي توسعه تعاملات را نخواهند داشت. به ويژه اينكه بين ايران و امريكا تنش وجود داشته باشد و اين تنش متوجه امريكا و پايگاههاي امريكا در منطقه شود.» او يادآور ميشود: «بر اين اساس هم اروپا و هم امريكا آمادگي گفتوگو با ايران را دارند اگر يك ميانجي قدرتمند و موجه منطقهاي ميانداري كند. پيش از اين قطر چنين وظيفهاي را انجام ميداد كه متاسفانه با درگيريهايي كه به وجود آمد و اتفاقاتي كه در منطقه رخ داد، اسراييل به قطر تجاوز كرد و امريكا واكنش مناسبي نشان نداد. اين روند كشورهاي عربي منطقه را نگران ساخت كه امريكا شريك راهبردي مناسبي نيست. بنسلمان براي ايجاد موازنه منطقهاي پايدار، چارهاي جز وساطت نخواهد داشت تا بالانس ايجاد كند. نقطه بالانس از نظر ايران يك تعريف و از نظر غربيها تعريف ديگري دارد. بايد تلاش كرد اين تعاريف به هم نزديك شود.» اين فعال سياسي اصلاحطلب با اشاره به اينكه امريكا اعلام كرده مطالبه غنيسازي صفر درصدي را دارد و ايران هم قويا آن را رد كرده، ميگويد: «امروز همه اميدوارند با تلاش بنسلمان و ساير كشورها، دو طرف به گزينه برد-برد برسند. البته طبيعي است كه ايران ادعاي غرامت بر اثر حمله نظامي با مديريت امريكا را از سازمان ملل پيگيري خواهد كرد.گمان ميكنم ايران همواره از گفتوگوهاي سازنده استقبال ميكند. اما همانطور كه آقاي كمال خرازي، رييس شوراي راهبردي اعلام كرده، ايران شروطي را نخواهد پذيرفت كه به تضعيف بنيه نظامي و تسليحاتياش بينجامد.» جواديحصار در پاسخ به اين پرسش كه دو طرف چگونه ميتوانند در ميان الگوهاي موجود معادله غنيسازي را حل و فصل كنند؟ ميگويد: «به نظرم پذيرش كف مطالبات برجامي كه 3.7درصد بود، نقطه مشترك توافق ميتواند باشد. اين ميزان غنيسازي تسليحاتي نيست و براي امور پزشكي و علمي و غيرنظامي كاربرد دارد. ايران براي اينكه حسن نيست خود را ثابت كند، ميتواند بگويد براي مدت 6ماه تا يكسال غنيسازي بالاي 4درصد انجام نميدهد. آژانس هم ميتواند مثل هميشه نظارت كند. امريكا و غربيها واقفند كه ايران تقاضاي 20درصد را براي رآكتور تهران مطرح كرد و غربيها پاسخ ندادند، بنابراين ايران چارهاي جز غنيسازي 20درصدي نداشت.» او با تاكيد بر اينكه معادله مهم بعدي، تعيين تكليف اورانيوم غني شده ايران است، يادآور ميشود: «چرخ كه به حركت در ميآيد، توليد ادامه خواهد داشت. ايران ميتواند در ازاي رفع تحريمها، نقشه براي فروش اورانيوم غني شده طراحي كند.هر چند معتقدم ايران خلوص 60درصدي اورانيوم را در واقع نه براي كاربرديسازي، بلكه فشردهسازي توليدات خود انجام داد.اگرچه اگر امريكا، ايران را مجبور سازد، چارهاي جز ارتقاي سطح توان هستهاي خود نخواهد داشت.»
علي صوفي: تندروهاي داخلي، اسراييل و كاسبان تحريم بزرگترين موانع توافق هستند
علي صوفي ديگر فعال سياسي اصلاحطلب است كه دورنماي روشني درباره توافق ميبيند، اما در عين حال هشدار ميدهد كه دو طرف بايد مراقب موانع تحقق توافق باشند. صوفي با اشاره به اينكه مردم نسبت به اخباري كه اين روزها در خصوص تداوم مذاكرات منتشر ميشود، اميدوار هستند، ميگويد: «اغلب تحليلها در اين خصوص مثبت است. حضور عربستان به عنوان ميانجي نسبت به واسطههاي قبلي اميدواريهاي بيشتري را ايجاد كرده است. حضور عربستان به عنوان ميانجي در مذاكرات ايران و امريكا وزن بيشتر به توافق ميدهد. با اظهاراتي كه بنسلمان داشته و صحبتهاي ترامپ، دورنماي توافق روشنتر است. ترامپ رسما اعلام كرده كه در حال مذاكره با ايران است. عربستان هم خواهان اين است كه مذاكرات به سرانجام رسيده و تنش بين ايران و امريكا كاهش يابد.» او يادآور ميشود: «رويكرد فعلي با حضور عربستان نسبت به فرصتهاي گذشته، رسميتر و قابل اعتناتر است. ترامپ رسما اعلام ميكند، عربستان بزرگترين متحد اين كشور خارج از ناتو است، بنابراين سطح ميانجيگري عربستان با كشورهايي چون قطر و عمان و حتي مصر تفاوتهاي چشمگيري دارد. اميدواريم اين مذاكرات، گفتوگوهاي نهايي ميان ايران و امريكا را شكل دهد و بتواند تاثير خود را در رفع تنش و ايجاد صلح و امنيت در خاورميانه بگذارد. به نظر ميرسد كه امريكا هم بهرغم همه تلاشهايي كه براي ضربه زدن به ايران داشته، متوجه اين واقعيت شده كه راهي جز گفتوگو و مذاكره با ايران وجود ندارد.» صوفي در پاسخ به اين پرسش «اعتما» كه موانع اصلي پيش روي مذاكرات و توافق احتمالي ميان ايران و امريكا چه مواردي است؟ ميگويد: «2مانع اصلي در مسير مذاكره و توافق ايران و امريكا قرار دارد؛ يك مانع در خارج و مانع بعدي در سطح داخل است. همچنان اسراييل بزرگترين مانع و دشمن عاديسازي روابط ايران با جهان پيراموني است. اسراييل به خوبي ميداند كه ظرفيتهاي اقتصادي، ارتباطي، فناورانه، نيروي انساني و... ايران تا چه اندازه بالاست و در صورت رفع تحريمها به سرعت ميتواند در مسير رشد و توسعه گام بردارد. بنابراين نهايت تلاش خود را به كار ميگيرد كه در مسير توافق ايران و امريكا (مانند برجام) مانعتراشي كند.» او ادامه ميدهد: «مانع مهم بعدي تندروهاي داخلي و كاسبان تحريم هستند كه نهايت تلاش خود را به كار ميگيرند تا مذاكرات و توافق احتمالي شكل نگيرد. اين در حالي است كه ايران بيش از هر زمان به اتحاد در داخل و انسجام اجتماعي نياز دارد. البته همه بايد گوش به فرمان راس هرم تصميمساز كشور و شخص رهبري باشند. رييسجمهور پزشكيان و دستگاه ديپلماسي او بايد مراقب باشند تا تحت تاثير جوسازيها و القائات اين جريان مخرب قرار نگيرند و منافع ملي را محقق كنند.» صوفي در پاسخ به پرسش ديگري در خصوص مكانيسم حل معادله غنيسازي براي دستيابي به توافق ميگويد: «مساله غنيسازي صفر از سوي ايران رد شده و كاملا منتفي است. موضوع باقيمانده اين است كه غنيسازي به گونهاي انجام شود كه اعتماد طرف مقابل جلب شود. امريكا ايده شكلدهي به يك كنسرسيوم با مشاركت امريكا را مطرح كرده است. در كنار اين مدل اجرايي، بحث ايجاد كنسرسيوم با مشاركت كشورهاي منطقهاي از جمله عربستان، عمان، امارات و...نيز مطرح است. در كنار اين موارد بحث تعليق غنيسازي براي يك دوره گذار نيز مطرح شده است. شخصا فكر ميكنم ايجاد كنسرسيوم منطقهاي با حضور كشورهايي چون عربستان و عمان و...بهتر از كنسرسيوم با مشاركت كشورهاي غربي است.»