خرمشهر؛ نماد ايستادگي يك ملت
الياس حضرتي
منتخب مجلس دهم
وقتي جنگ ناخواسته هشتساله بر مردم ايران تحميل شد، هيچكس تصور نميكرد كه ملت ما بتواند از پس اين تهاجم همهجانبه دشمن برآيد و شكست و عقبنشيني را بر مهاجمان عراقي تحميل كند. از نظر عراقيها، حمله به ايران در بهترين شرايط سياسي جهان و منطقه رخ داد و طبعا طرف شكستخورده جنگ نميتوانست جز جمهوري اسلامي باشد. طارق عزيز در همان ابتداي جنگ در سخناني راجع به ايران گفته بود: «كشوري كه فاقد دوست و متحدي در ميان ابرقدرتها است، ارتش قدرتمندي ندارد و در درون حكومتش اختلافات شديد سياسي وجود دارد، محكوم به شكست است.» به ظاهر اين تحليل اگر بسنده كنيم، سخن چندان نسنجيدهاي نيست.
ما با انقلاب، حمايت امريكا و متحدان منطقهاي اين كشور را از دستداده بوديم بدون آنكه به سوي ابرقدرتي ديگر مانند شوروي برويم زيرا با آن كشور هم اختلاف ايدئولوژيك داشتيم و هم بر سر افغانستان، اختلاف منافع. از طرفي عراق قبل از شروع جنگ و در زمان شاه، يكي از قدرتهاي بزرگ نظامي در خاورميانه بود در حالي كه بعد از انقلاب با توجه به سقوط رژيم شاه و از هم پاشيدن سازمان ارتش و فرار بسياري از فرماندهان و ژنرالهاي رژيم گذشته و نيز به خاطر تصفيه صورت گرفته در اين ساختار، ما ارتش قدرتمندي نداشتيم و سپاه پاسداران تازهتاسيس هم تجربه جنگ و امكانات نظامي مناسب نداشت. اختلافات در ساختار سياسي نظام جديد هم غوغا ميكرد و كشمكشهاي احزاب و نيروهاي سياسي از يك سو و اختلافات دروني قواي حاكميت از سوي ديگر، نه از انسجام دروني انقلاب حكايت داشت و نه امكان اتخاذ تصميم واحد و منسجم را به جمهوري اسلامي ميداد. اينها تازه برخي از مواردي بود كه موردتوجه عراقيها در آن هنگام بود والا ما خودمان بهتر از عراقيها ميدانستيم كه از نظر اقتصادي هم شرايط كشور خوب نبود و از هيچ دولتي هم براي تامين مخارج جنگ نميتوانستيم كمك بگيريم. با اين حساب شكست جمهوري اسلامي در جنگ چندان دور از ذهن نبود. آنچه اين دستگاه تحليلي را به هم زد و نتيجه را تاحدودي تغيير داد،برخي عناصر ديگر بود كه در نظام فكري عراقيها و حاميان آنان، چندان جدي تلقي نميشد اما در عمل نشان دادند كه از عناصر اصلي قدرت ملي و دفاعي جمهوري اسلامي محسوب ميشوند؛ عناصري مانند حضور داوطلبانه مردم، رابطه امت و امامت، اعتقادات ديني و انقلابي، روحيه شهادتطلبي، بروز خلاقيت و ابتكار در هنگام شدت و سختي و مواردي از اين دست كه در واقع سرنوشت جنگ را همين عناصر مهم تعيين كردند. نماد ظهور و بروز توانايي ملت ما در مقابل دشمن را بايد در شهري به نام «خرمشهر» ديد كه مدتي «خونينشهر» نام گرفت اما دوباره با همت مردم و رزمندگان از اشغال 19 ماهه دشمن بيرون آمد و خرم شد. از همان ابتدا يعني به هنگام اشغال اين شهر از سوي صدام، مردم و تعداد كمي از رزمندگان سپاه و ارتش، مدتها دشمن را در درون اين شهر معطل كرده و جنگ كوچه بهكوچه و خيابان به خيابان در مقابل ارتش كاملا مجهز و آماده عراق در پيش گرفتند و همين ماجرا به نماد مقاومت و ايستادگي مردم ما در مقابل تهاجم دشمن تبديل شد. روح ايستادگي مردم خرمشهر، بعدها به همه مردم سرايت كرد و مقاومت را با دستان خالي در سراسر كشور ميسر ساخت. به هنگام آزادسازي خرمشهر هم ما شاهد ظهور قدرت مردمي فاقد امكانات جدي نظامي در مقابل ارتشي مجهز بوديم كه به پيروزي شگرفي انجاميد و علاوه بر آزاد شدن خرمشهر، منجر به اسارت بيش از 19 هزار تن از ارتش عراق شد. فتح خرمشهر را بايد نقطه عطف جنگ تحميلي دانست و غالب تحليلگران دفاع مقدس بر اينباورند كه با آزادسازي خرمشهر، موضع نظامي ايران از حالت تدافعي خارج و بهتدريج به روند تهاجمي تبديل شد. تا پيش از سوم خرداد 61 به دليل اشغال خرمشهر، ايران طرف شكستخورده جنگ قلمداد ميشد و به همين دليل، عراقيها با مطرح كردن آتشبس و مذاكره، درصدد بودند كه با چانهزني و تداوم اشغال مناطقي از خاك ايران، به اهداف سياسي خود برسند اما با شكست ارتش عراق در مقابل ارتش و سپاه و نيروهاي مردمي جمهوري اسلامي ايران، مساله كسب دستاوردهاي سياسي و تحميل صلح دلبخواه بر ايران، منتفي شد و تلاش دولت عراق بر اين امر متمركز شد كه از تداوم پيروزي ايران در داخل خاك عراق جلوگيري كند و مجبور نشود با دادن امتيازاتي از تماميتارضي خود محافظت كند.اين وضعيت همان است كه ما آن را تغيير حالت تدافعي به تهاجمي ايران ميدانيم. سالگرد پيروزي مردم ايران در آزادسازي خرمشهر را گرامي ميداريم و بر شهداي جنگ تحميلي درود ميفرستيم و آرزو ميكنيم كه فرهنگ مقاومت و ايستادگي مردم ما در خرمشهر، به باور و انديشه و روحيه نسل جواني تبديل شود كه آن ايام را نديد و اينك تنها وصف آن روزها را ميشنود. ذكر آن حماسهها براي اين است كه اين نسل دريابد ما در شرايطي جنگيديم كه «همه سگها را رها كرده و سنگها را بسته بودند» و چه كار بزرگي است ايستادگي در اين وضعيت كه شرق و غرب عليه شما متحد شدهاند و شما جز مردم خودتان سرمايه و امكاناتي نداريد. جدا اميدوارم مردم اين شهر هم با تدبير مسوولان، خرمي آن شهر را احساس كنند و اينگونه نباشد كه در سوم خرداد هر سال تنها يادي از آنان بشود اما رنج اقتصادي و معيشتي و روحي و رواني آنان همچنان تداوم پيدا كند؛ وضعيتي كه گهگاه از گوشه و كنار شنيده ميشود.